علاج حب مدح
براى معالجه اين مرض بايد اسباب و علل آن را محو كرد.
دفع سبب اول اين است كه بدانى مادح در مدح خود صادق نيست وقتى كه انسان بفهمد مدح كننده خود به آنچه مىگويد معتقد نيست لذّتى كه از احساس كمال در خود، مىبرد زائل مىشود و مىداند كه تسلطى بر قلب او ندارد و بدين ترتيب دومين سبب، خود به خود از بين مىرود و فقط اين لذت باقى مىماند كه احساس مىكند با حشمت خود بر او مستولى است.
حبّ مدح و ثناء از نظر حرمت و اباحه و نفع و ضرر مانند حب جاه است و علاجش همان علاج است به اضافه اين كه انسان بداند صفتى كه او را به خاطرش مدح مىكنند يا واقعا وجود دارد يا نه، اگر چنين صفتى در او نيست در حقيقت مورد استهزا واقع شده و اگر وجود دارد يا كمال دنيوى است يا كمال دينى، اگر دنيوى باشد كمال وهمى و خيالى است و اگر دينى باشد منوط به خاتمه كار است.
طبيعى است همانطور كه انسان غالبا مدح و ثناء را دوست دارد، همانطور خوش ندارد كسى او را مذمت و نكوهش كند راه معالجه كراهت از نكوهش اين است كه بداند وقتى به خاطر صفتى مذمت مىشود اگر آن صفت در او وجود داشته باشد به اين وسيله به عيب خود بينا شده و بايد
ترجمهاخلاق ص : 316
خوشحال باشد و به اصلاح آن مشغول شود و اگر وجود نداشته باشد مذمّت نكوهش كننده كفاره گناهانش مىشود و باز هم بايد شكر كرده و به حال مذمّت كننده ترحم كند كه خود را هلاك كرده است.
همانطور كه نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم وقتى در جنگ احد دندانش شكست عرض كرد: معبودا قوم مرا هدايت كن زيرا آنها نمىدانند [1].
و ديگر اينكه نفس دشمن انسان است و انسان وقتى مىشنود كسى دشمنش را مذمت مىكند خوشحال مىشود، پس سزاوار است وقتى كه مذمت او را - يعنى مذمت خود را - مىشنود خوشحال شود و از نكوهش كننده تشكر كند و به هوش و ذكاوت او كه به عيب نفسش پىبرده اعتراف كند و بدين وسيله از نفس خود انتقام كشيده تشفّى خاطرى بدست آرد و غنيمت بشمرد كه به وسيله نكوهش از چشم مردم افتاده و ديگر به فتنه جاه و مقام دچار نمىشود در اين صورت او بدون هيچ زحمتى حسناتى را بدست آورده و اميد است كه همينها جبران عيوبى باشند كه نمىتواند آنها را اصلاح كند.
اگر كسى تمام عمر خود را براى كسب همين خصلت كه نكوهش و ستايش در نظرش مساوى باشند مجاهده كند شغلى است كه با وجود آن براى كار ديگرى فرصت پيدا نمىكند.
بين انسان و سعادت گردنههاى بسيارى هست كه اين، يكى از آنهاست و اين گردنهها هيچ كدام قابل عبور نيستند مگر با مجاهده و مبارزه بىامان در طول عمر.
__________________________________________________
[1]اللّهم اهد قومى فانّهم لا يعلمون.
|