ترجمه‏اخلاق ص : 303
باب يازدهم مال‏
«مال و ثروت مانند اكثر چيزهايى كه در زندگى با آنها سرو كار داريم مثل دوست و دوستى و معاشرت از جمله عناوينى است كه در منطق اسلام عزيز، به خودى خود نه خوب است و نه بد نه سزاوار مدح است، نه مستحقّ نكوهش. اما چون در رابطه با هدف و چگونگى كسب و مصرف قرار گيرد گاهى خوب مى‏شود و گاهى بد. به عبارت ديگر يك گونه برخورد با ثروت و تحصيل و مصرف و حفظ و نگهدارى و به طور كلى نگرش به آن سزاوار مدح است و گونه ديگرش مستحق نكوهش. با نظر دقيق‏تر مى‏توان گفت كه در تمام اين رابطه‏ها باز مدح و ذمّ در حقيقت متوجه مال و ثروت نيست بلكه متوجه انسان است يعنى انسان در يك گونه برخورد با ثروت ممدوح است و در گونه ديگرش مذموم و به همين خاطر است كه مى‏بينيم در شرع مقدس گاهى ثروت ستايش مى‏شود و گاهى نكوهش گاهى ما را به كسب آن تشويق و گاهى به دورى از آن ترغيب مى‏كنند».
قبل از اين در مدح مال به مناسبت‏هاى مختلف احاديثى ذكر شد و به طور كلّى هر دليلى كه انسان را به كارهايى چون حجّ زكات، خمس، صدقه دادن، بخشش، هديه دادن، نيكى كردن و طعام دادن كه جز با پول و ثروت امكان پذير نيست تشويق مى‏كند در حقيقت مدح ثروت است.
خداى تعالى در چند موضع ثروت را خير ناميده و از جمله مى‏فرمايد:«انْ تَرَكَ خَيْرا الوَصِيَّةُ
ترجمه‏اخلاق ص : 304
لِلْولِدَيْنِ» 2: 180[1].
و نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏فرمايد: مال صالح براى مرد صالح چه نيكوست [2].
از طرفى ديگر در مذمّت و نكوهش آن آيات و روايات بسيارى وارد شده است خداى تعالى مى‏فرمايد:«انَّما امْوالُكُمْ وَ اوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ» 8: 28[3].
و مى‏فرمايد: لا تُلْهِكُمْ امْوالُكُمْ وَ لا اوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَاولئِكَ هُمُ الْخاسِرونَ» 63: 9[4].
نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏فرمايد: حبّ مال و برترى، نفاق مى‏رويانند همچنانكه آب گياه را مى‏روياند [5].
و امثال اين آيات و احاديث بسيار است.
سرّ مطلب اين است كه ثروت موجودى است دو چهره درست مانند مارى كه داراى زهر و پادزهر است پادزهر فايده اوست و زهر آشوبش.
مال اگر در راه اطاعت و رضايت خدا صرف شود از آخرت است و گر نه موجودى است دنيوى، در مال فايده‏ها و آشوب‏هاست هر كس آن را بشناسد و از فوايدش استفاده كند و از آشوبش اجتناب نمايد نجات يافته است.
فوايد مال بر دو قسم است فايده‏هاى دنيوى و فايده‏هاى اخروى. فايده‏هاى دنيويش معلوم است و لذا مردم به خاطرش حرص مى‏ورزند اما فايده‏هاى دينى آن بر سه قسم است.
1 - آنچه براى عبادت و يارى خود انسان بر عبادت، مصرف مى‏شود.
2 - آنچه براى ديگران مصرف مى‏شود كه خود داراى چهار قسم است:
الف: صدقه ب: جوانمردى.
ج: حفظ آبرو.
د: اجرت كارگر درباره صدقه تشويقات و ترغيبات در شرع مقدس بسيار است تا جائى كه گفته شده: صدقه‏
__________________________________________________
[1] (دستور داده شده كه چون يكى از شما را مرگ فرا مى‏رسد) اگر مالى به جاى مى‏گذارد براى پدر و مادر (و خويشان) وصيت كند.
(سوره بقره، آيه 180).
[2]نعم المال الصّالح للرّجل الصّالح.

[3] اموال و اولاد شما فقط وسيله آزمايش هستند. (سوره انفال، آيه 28).
[4] اى مؤمنين اموال و اولادتان از ياد خدا غافلتان نكند و هر كس چنين باشد به حقيقت زيانكار است (سوره منافقون، آيه 9).
[5]حبّ المال و الشّرف ينبتان النّفاق كما ينبت الماء البقل.

ترجمه‏اخلاق ص : 305
غضب پروردگار را خاموش مى‏كند.
جوانمردى عبارت از صرف مال براى اغنياء و بزرگان در امورى از قبيل مهمانى، هديه دادن، كمك و غذا دادن است اين مصرف نيز از جمله چيزهائى است كه شارع مقدس به آن ترغيب نموده و در مقابل آن وعده پاداش داده است.
حفظ آبرو عبارت است از بذل مال براى جلوگيرى از هجو شعراء، عيب گوئى سفيهان و دفع شرّ اشرار اين مصرف علاوه بر نفع زود رسى كه در دنيا دارد مورد تشويق شارع نيز قرار گرفته است.
نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏فرمايد: هرچه آبروى انسان را حفظ مى‏كند براى او صدقه محسوب مى‏شود [1].
اما اجرت كارگرانى كه انسان براى تأمين ضروريات زندگى چون مأكول و ملبوس اجير كند لازم است، چون اگر اين ضروريات نباشند راه آخرت رفتن و در فكر عاقبت بودن ممكن نيست و اگر قرار باشد كه انسان خودش همه كارها را به عهده بگيرد تمام اوقاتش اشغال و فكر كردن برايش مشكل مى‏شود و از ياد خدا غافل مى‏ماند.
3 - آنچه كه براى شخص معينى مصرف نمى‏شود بلكه در راه منفعت عمومى بكار گرفته مى‏شود مثل ساختن مساجد، پلها، كاروانسراها، بيمارستانها و نصب چراغ در معابر.
مال، غير از آنچه ذكر شد منافع بزرگ ديگرى در دنيا دارد، از قبيل رهائى از ذلّت گدايى و حقارت فقر و كثرت دوستان و برادران و ياران.