4 - كبر به جمال‏
علاج اين قسم اين است كه در باطن خود دقت كند تا آنقدر فضيحت و رسوايى در خود ببيند كه لذت تكبّر و فخر فروشى را در نظرش تيره گرداند چه اينكه به هر جاى بدن بنگرد نوعى و رنگى از كثافت انباشته شده است در روده‏هايش مدفوع، در مثانه‏اش ادرار، در بينى مخاط، در دهان بزاق، در گوش چرك، در رگها خون، در زير پوست جراحت و در زير بغل بوى زننده.
هر روز چند بار با دست خود مدفوع مى‏شويد و چند بار به مستراح رفت و آمد مى‏كند تا از بدنش چيزى خارج شود كه ديدنش ناراحت كننده است تا چه رسد به بوييدن و لمس كردنش.
__________________________________________________
[1]الهى من كانت محاسنه مساوى فكيف لا تكون مساويه مساوى.

[2] آنان كه هر چه وظيفه بندگى بجاى آرند قلوبشان از روز قيامت هراسان است. (سوره مؤمنون، آيه 60).
[3] اشاره‏اى است به آيه شريفه قرآن‏وَ بَدأ خَلْقَ الانْسانِ مِنْ طينٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءِ مَهينٍ 32: 7 - 8(سوره سجده، آيات 7 و 8)
ترجمه‏اخلاق ص : 290
و بينديشد كه در اول امر از كثافات زننده خلق شده از نطفه نقش گرفته، از خون حيض [1] تغذيه كرده، از مجراى بول وارد رحم شده كه خودش مجراى خون حيض و كثافات ديگر است.
و اكنون اگر يك روز خود را رها كند و نظافت نكند كثافات و بوهاى زننده از او برانگيخته مى‏شود.
و به زودى هم مى‏ميرد و تبديل به مردارى كثيف مى‏شود كه از هر كثافتى زننده‏تر است.