تقسيم ريا
«آنچه تاكنون ذكر شد تقسيم ريا به حسب شدت و ضعف بود كه از شدت و ضعف اركان آن ناشى مىشود».
(و اكنون ريا را به حسب ظهور و خفاء تقسيم مىكنيم) بنابراين تقسيم، ريا به چهار قسم منقسم مىشود.
1 - رياى جلىّ (آشكار).
2 - رياى خفىّ (پنهان).
3 - رياى اجلى (آشكارتر).
__________________________________________________
[1] طبق اين تقسيمات ريا داراى 72 درجه مىباشد كه از ضرب چهار مرتبه قصد ريا در شش درجه وسائل ريا و ضرب حاصل آن در سه مرتبه اهداف ريا بدست مىآيد.
بدترين و شديدترين درجات، ريائى است كه شخص بدون هيچ گونه محرك و انگيزه الهى براى بدست آوردن فرصت معصيت و سوء استفاده اظهار ايمان كند و ضعيفترين درجه اين است كه قصد ريا باعث نشاط بيشتر او در التزام به اوصاف خارجى عبادات از قبيل حضور در جماعت شود به اين خاطر كه مردم او را به ديده نقص و حقارت ننگرند.
البته اين 72 درجه، درجات و مراتب رئيسه ريا به حساب مىآيد كه در بين هر مرتبه تا مرتبه بعدى درجات و مراتبى غير قابل حصر وجود دارد.
ترجمهاخلاق ص : 270
4 - رياى اخفى (پنهانتر).
رياى اجلى آن است كه صاحبش را به عمل وا مىدارد به طورى كه موجب و علت عمل است.
2 - رياى جلىّ كه از اجلى پنهانتر است، آن است كه صاحبش را به عمل وادار نمىكند ولى انجام عمل را برايش آسانتر مىكند مثلا كسى كه اهل نماز شب است ولى بيدار شدن براى او مشكل است در صورتى كه گرفتار اين مرتبه ريا باشد هنگامى كه مهمان دارد براى بيدار شدن آمادگى بيشترى پيدا مىكند.
3 - رياى خفىّ كه مرتبه بعد از رياى جلىّ است آن است كه عمل خود را با اظهار شمايل به ديگران ارائه دهد مثل اظهار لاغرى و رنگ زردى، آهسته صحبت كردن، خشكى دهان، آثار اشك در صورت و غالب شدن چرت كه همگى بر شب زنده دارى دلالت مىكنند.
4 - رياى اخفى كه پنهانترين نوع رياى است آن است كه صاحبش عمل خود را پنهان مىكند و نمىخواهد كه ديگران از آن اطلاع پيدا كنند و از ظهور عملش خوشحال نمىشود ولى از ديگران انتظار سلام و احترام دارد و دوست دارد او را بستايند و در رفع حوائج او كوشا باشند و چون وارد مجلسى مىشود براى او جا باز كنند و اگر كسى در اين امور كوتاهى كند ناراحت مىشود.
و تمام اين انتظارات را به خاطر عباداتش دارد به طورى كه اگر آن عبادات را انجام نمىداد اين توقعات را نداشت.
در اينجا ممكن است سؤالى مطرح شود و آن اينكه: ما مىبينيم كسى نيست كه از ظاهر شدن اعمالش خوشحال نشود پس آيا تمام مردم رياكارند؟ جواب: هر سرور و فرحى ريا نيست بلكه سرور داراى اقسامى است كه فقط بعضى از آنها رياء و مذموم و باقى پسنديده و محمودند.
1 - گاهى انسان عملش را مخفى مىكند و آن را فقط به خاطر خدا انجام مىدهد ولى هنگامى كه مردم از آن اطلاع مىيابند خوشحال مىشود زيرا مىداند با خواست خدا اعمالش ظاهر شده و خدا باعث اطلاع مردم شده است از اين جهت پىمىبرد كه خداوند به او نظر لطف و مرحمت دارد لذا خوشحال مىشود، اين خوشحالى به خاطر نظر لطفى است كه خداوند متعال در حق او داشته است نه به خاطر ستايش مردم و پيدا كردن منزلت در قلوب آنان اين سرور اشكالى ندارد.
و خداى متعال مىفرمايد:قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ برَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا 10: 58[1].
__________________________________________________
[1] اى پيامبر به مردم بگو كه شما بايد فقط به فضل و رحمت خداوند شادمان باشيد (سوره يونس، آيه 58).
ترجمهاخلاق ص : 271
2 - گاهى از اين معنى استدلال مىكند كه همانطور كه خدا در اين دنيا كارهاى نيكش را آشكار و كارهاى زشتش را مستور نموده است معلوم مىشود كه در قيامت با او چنين معاملهاى مىكند.
همانطور كه رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مىفرمايد: هر بندهاى كه خدا در دنيا بر او پرده پوشى كند در آخرت نيز بر زشتيهايش پرده خواهد پوشاند [1].
بنابراين خوشحالى او در صورت اول از اين است كه عملش مورد قبول واقع شده و در صورت دوم از رفتارى است كه در آينده (آخرت) با او مىشود.
3 - گاهى سرور و فرحش به اين خاطر است كه مىبيند هر كس از اين عمل آگاه شود از او پيروى خواهد كرد و بدين جهت اجرش چند برابر مىشود و علاوه بر اين كه اجر عمل نهانى نصيبش شده اجر و پاداش عمل ظاهرى را نيز بدست آورده است و او به مقتضاى حديث نبوى با هر كس كه پيرويش كند در اجر و ثواب شريك است و به اندازه او پاداش مىگيرد بدون اين كه از اجر عمل كننده چيزى كاسته شود.
4 - گاهى انسان از اين خوشحال مىشود كه مىبيند آنها يك بنده مطيع و عابد را دوست دارند و او را «به خاطر اطاعتش» مىستايند پس معلوم مىشود كه خود، مطيع هستند و قلبا ميل به طاعت دارند در روايت است كه مردى به پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم عرض كرد: يا رسول اللّه عملم را پنهان مىكنم و دوست ندارم كسى از آن مطلع شود ولى چون كسى اطلاع مىيابد خوشحال مىشوم.
حضرت فرمود: براى تو دو پاداش هست پاداش عمل پنهانى و پاداش عمل آشكار.
از امام باقر عليه السّلام درباره مردى كه عمل خيرى انجام مىدهد و چون ديگران او را مىبينند خوشحال مىشود، سؤال شد.
فرمود: اشكال ندارد هر كس دوست دارد خدا او را به خوبى در ميان مردم مشهور كند البته در صورتى كه عملش را به اين منظور انجام نداده باشد.
5 - امّا اگر سرور و فرح از آن جهت باشد كه در قلوب مردم منزلت پيدا مىكند و مردم او را مىستايند و بزرگ مىدارند و در رفع حوائجش مىكوشند و در برخوردها او را احترام مىكنند اين گونه سرور و خوشحالى، ريا و نكوهيده است.
پس معلوم شد كه هر سرورى ريا نيست.
__________________________________________________
[1]ما ستر اللّه على عبد في الدّنيا الا ستر عليه في الاخرة.
|