فصل اول نكوهش و حرمت رياء
خداى تعالى مىفرمايد:وَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ الَّذِينَ هُمْ يُراءُونَ و يَمْنَعُونَ الْماعُونَ 107: 4 - 7[1].
و مىفرمايد:يُراءُونَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ الا قَلِيلا 4: 142[2].
و مىفرمايد:كَالَّذِى يُنْفِقُ مالَهُ رآءَ النَّاسَ 2: 264[3].
و مىفرمايد:فَمَنْ كانَ يَرجُو لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صالحا وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ احَدا 18: 110[4].
نبى گرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلّم مىفرمايد: ترسناكترين چيزى كه از آن بر شما مىترسم شرك اصغر است.
عرض كردند: يا رسول اللّه شرك اصغر چيست؟ فرمود: ريا
__________________________________________________
[1] واى بر حال نماز گزارانى كه از نماز خويش غافلند آنانكه رياء مىكنند و احسان و نيكى به فقراء را منع مىكنند. (سوره ماعون، آيه 7 - 4).
[2] منافقين... با مردم ريا مىورزند و خدا را جز اندكى ياد نكنند. (سوره نساء، آيه 142).
[3] مانند كسى كه مالش را براى ريا انفاق مىكند. (صدقات خويش را با منت و آزار تباه نسازند) (سوره بقره، آيه 264).
[4] (اى رسول ما به امت بگو من...) پس هر كس به ديدار پروردگار خويش اميدوار است عمل صالح انجام دهد و در پرستش خداى خويش كسى را با او شريك نكند. (سوره كهف، آيه 110).
ترجمهاخلاق ص : 263
آنگاه چنين فرمود: هنگامى كه در روز قيامت خداى تعالى پاداش عمل بندگان را مىدهد مىفرمايد: برويد سراغ كسانى كه در دنيا براى آنها ريا مىكرديد ببينيد آيا پاداشى دارند به شما بدهند، و فرمود: خداى تعالى مىفرمايد: هر كس عملى انجام دهد و ديگرى را در آن با من شريك كند تمام عمل را به شريكم مىدهم من از آن عمل بيزارم و از شرك بىنيازتر از هر بىنيازم [1].
و مىفرمايد: عملى را كه ذرّهاى ريا در آن باشد خدا نمىپذيرد [2].
و مىفرمايد: پائينترين درجه ريا شرك است [3].
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداى تعالى مىفرمايد: من بهترين شريكم هر كس در عملش ديگرى را با من شريك كند آن عمل را نمىپذيرم، من تنها عملى را مىپذيرم كه خالص باشد [4].
و مىفرمايد: رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: زمانى مىرسد كه مردم به خاطر طمع در دنيا داراى درونى پليد و برونى نيكو مىشوند، از ظاهر زيبايشان قصد پاداش گرفتن از خدا ندارند، دينشان ريائى است و هيچ ترسى ندارند خدا عقابى همه گير، شامل آنها مىكند و آنها چون غريق، دعا مىكنند و مستجاب نمىشود.
و باز مىفرمايد: رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: فرشتگان در كمال سرور و خوشحالى اعمال نيك بنده را بالا مىبرند. چون عمل به بالا مىرسد خداى تعالى مىفرمايد: اين عمل را در سجّين قرار دهيد چون صاحبش آن را براى من انجام نداده است [5].
و أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود: رياءكار سه نشانه دارد اگر مردم او را ببينند با نشاط مىشود و چون تنها شود كسالت او را فرا مىگيرد و دوست دارد در تمام كارهايش او را ستايش كنند [6].
و مىفرمايد: از خدا چنان بترسيد كه محتاج عذر خواهى نباشيد و بدون ريا و قصد شهرت عمل كنيد زيرا هر كس براى غير خدا عمل كند خدا او را به عملش واگذار مىكند [7].
__________________________________________________
[1]من عمل عملا اشرك فيه غيرى فهو له كلّه و أنا منه بريء و انا اغنى الاغنياء عن الشّرك.
[2]لا يقبل اللّه عملا فيه مقدار ذرّة من رياء.
[3]انّ ادنى الرّياء شرك.
[4]انا خير شريك من اشرك معى غيرى في عمل عمله لم اقبله الا ما كان لي خالصا.
[5]انّ الملك يصعد بعمل العبد مبتهجا به فاذا صعد بحسناته يقول اللّه اجعلوها في سجّين انّه ليس ايّاى اراد به.
قرآن كريم مىفرمايد:كلا انَّ كِتابَ الفُجَّارِ لفى سِجّيِنِ وَ ما ادراكَ ما سِجِينٌ كتابٌ مَرْقُومٌ 83: 7 - 9چنين نيست نامه عمل بدكاران در سجين قرار دارد و تو چه مىدانى سجين چيست؟ كتابى است نگاشته شده، سجين از ماده سجن به معنى زندان است و مراد از آن در اين آيه شريفه و احاديث، جهنم است كه تجسم عمل و نامه ممثّل زندگى بدكاران مىباشد.
[6]ثلاث علامات للمرائى، ينشط اذا رأى النّاس و يكسل اذا كان وحده و يحبّ ان يحمد في كلّ اموره.
[7]اخشوا اللّه خشية ليست بتعذير و اعملوا في غير رياء و لا سمعة فانّه من عمل لغير اللّه وكّله اللّه إلى عمله.
ترجمهاخلاق ص : 264
امام صادق عليه السّلام مىفرمايد: اعمالتان را براى خدا انجام دهيد و براى مردم كار نكنيد چه اينكه هر چه براى خدا انجام شود خدا مىپذيرد و آنچه براى مردم انجام شود به سوى خدا صعود نمىكند [1].
و مىفرمايد: هر ريايى شرك است بدرستى كه هر كس براى مردم عمل كند ثوابش بر مردم است و هر كس براى خدا عمل كند پاداشش بر خداست [2].
و باز آن بزرگوار در تفسير آيه شريفه«فَمَنْ كانَ يَرْجُو لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صالِحا وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ احَدا» 18: 110«».چنين مىفرمايد: گاهى انسان عملى نيك انجام مىدهد ولى نه براى رضاى خدا بلكه ميل دارد مردم بشنوند و او را بستايند، اين شخص همان كسى است كه در عبادت پروردگارش شرك ورزيده است.
سپس چنين اضافه كرد: هرگز بندهاى نيست كه در نهان كار خيرى كند و روزگار بگذرد مگر خدا برايش خيرى ظاهر كند و هرگز بندهاى نيست كه در نهان كار شرّى كند و روزگار بگذرد مگر اينكه خدا برايش شرّى ظاهر سازد.
و باز مىفرمايد: چه مىكند كسى كه نيكى را آشكار و بدى را پنهان مىكند آيا با خود فكر نمىكند كه واقعا چنين نيست در حالى كه خداى تعالى مىفرمايد:«بَلِ الانْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصيرةٌ» 75: 14[3] هرگاه باطن درست باشد ظاهر قوى مىشود [4].
|