مراتب حسد
شخص حسود معمولا داراى يكى از سه حالت ذيل مىباشد.
1 - اينكه طبعا بدخواه ديگران باشد ولى خودش از اين حال ناراحت و عقلا از اين ميل قلبى متنفر باشد و به همين خاطر بر نفس خود غضبناك بوده و در فكر چارهاى براى رفع آن باشد.
اين قسم از حسد چون از اختيار انسان خارج است قطعا مورد عفو پروردگار مىباشد.
2 - اينكه اين ميل قلبى را دوست داشته و در ناگواريهاى محسود به وسيله قول يا فعلى شادمانى خود را اظهار كند.
اين قسم از حسد قطعا ممنوع و حرام است.
3 - قسم سوم حالتى است ميانه دو حالت قبلى يعنى آنكه در قلب حسد بورزد و از حسد خود
ترجمهاخلاق ص : 260
به هيچ وجه ناراحت نباشد و در صدد رفع آن بر نيايد ولى ظاهر خود را از اطاعت حسد و انجام مقتضيات آن حفظ كند.
در حكم اين قسم از حسد بين عرفاء اختلاف است.
گروهى مىگويند حسد فعل قلبى است و همين كه انسان در قلب حسد بورزد و از آن ناراحت نباشد مصداق حسود گناهكار است اگر چه ظاهر خود را حفظ كند و به اندازه شدّت و ضعف همان حبّ قلبى كه به زوال نعمت ديگران دارد معصيت كرده و گناهكار است.
اين گروه براى اثبات نظريه خود به دو آيه كريمه از قرآن مجيد استناد كردهاند.
1 -وَ لا يَجِدُونَ في صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا اوتُوا 59: 9[1].
2 -وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَروا فَتَكُونُونَ سواءً 4: 89[2].
و گروهى گفتهاند كه اگر انسان حسد خود را به وسيله جوارح اظهار نكند مرتكب هيچ گناهى نشده و بسيارى از اخبار بر همين معنا دلالت دارند.
با سندهاى مختلف از طرق عامّه از نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم چنين روايت شده است: از امّت من نه چيز برداشته شده است، اشتباه، فراموشى، آنچه كه نمىدانند، هر چه كه از حد طاقت آنها خارج باشد، آنچه را كه از روى ناچارى انجام مىدهند، آنچه را كه اجبارا انجام مىدهند، فال بد، وسوسه در تفكر درباره خلقت و حسد تا زمانى كه با دست يا زبان اظهار نشود [3].
و فرمود: سه چيز است كه كسى را از آنها خلاصى نيست گمان، فال بد، حسد، و من راه نجات از اين سه را به شما مىآموزم، چون گمان كردى تحقيق نكن، و چون فال بد زدى اهميت نده و هنگامى كه حسد ورزيدى ظلم نكن [4].
و در روايت ديگرى مىفرمايد: سه چيز است كه هيچ كسى از آنها نجات نمىيابد و بسيار
__________________________________________________
[1] و (انصار) در درون خود نسبت به غنائم بنى نضير كه به مهاجرين داده شد هيچ حاجتى (بخل و حسد) احساس نمىكنند. (سوره حشر، آيه 9).
[2] (كفار و منافقين) دوست مىدارند كه شما نيز مانند آنها كفر بورزيد تا با هم يكسان باشيد. (سوره نساء، آيه 89).
[3]وضع عن امتى تسع خصال، الخطأ، و النّسيان، و ما لا يعلمون، و ما لا يطيقون، و ما اضطروا إليه و ما استكرهوا عليه و الطّيرة و الوسوسة في التّفكير في الخلق و الحسد ما لم يظهر بلسان او يد.
اين حديث شريف كه با اسناد و متون مختلف روايت شده در اصطلاح حديث رفع نام دارد و در علم اصول يكى از ادله اصل برائت مىباشد.
هدف اصلى اين حديث رفع اضطراب و نگرانى انسان نسبت به ارتكاب امور غير اختيارى است، امورى كه در محدوده تكليف نمىگنجند، يكى از موارد بارز اين امور - در مورد نفوس غير مهذّب - حالات نفسانى كنترل نشده مىباشد و حسد درونى يكى از اين حالات است.
[4]ثلاث لا ينجو منهنّ احد الظّنّ و الطّيرة و الحسد و ساحدّثكم بالمخرج من ذلك اذا ظننت فلا تحقّق و اذا تطّرت فامض و اذا حسدت فلا تبغ.
ترجمهاخلاق ص : 261
كمند كسانى كه از آنها نجات يابند... الى آخر روايت.
و در روايت ديگرى مىفرمايد: سه چيز است كه در مؤمن وجود دارند و او مىتواند از آنها خلاص شود و راه رهاييش از حسد اين است كه ظلم نكند. -
|