ترجمهاخلاق ص : 248
افراط در غضب
افراط در غضب آن است كه قوه غضب چنان بر صاحبش مسلط شود كه از اختيار عقل و شرع خارج گردد، در اين صورت بصيرت از انسان سلب شده و قدرت تفكر را از دست مىدهد، اختيار نفس از كف او خارج مىگردد و از ديدن عبرتها كور و از شنيدن مواعظ كر مىشود.
از جمله آثار ظاهرى اين حالت، تغيير رنگ، لرزش اعضاء، خروج افعال از ترتيب و نظام، اضطراب در حركات و سخنان، باز شدن زبان به فحش و ناسزا و سخنان ناهموار و كتك كارى و حمله به ديگران مىباشد. و لذا از نبىّ اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه: غضب ايمان را فاسد مىكند همانطور كه سركه عسل را [1].
از مسير روايت شده كه نزد امام باقر عليه السّلام نام غضب به ميان آمد، حضرت فرمود: انسان گاهى غضب مىكند و به هيچ چيز راضى نمىشود تا خود را مستحقّ آتش و عذاب كند، پس هر كس در حال ايستاده غضبناك شد فورا بنشيند كه اين كار پليدى شيطان را از او دور مىكند و هر كس بر خويشاوند خود غضبناك شد با او تماس بدنى برقرار كند چه اينكه رحم وقتى تماس پيدا كند ساكت مىشود.
ابو حمزه ثمالى از آن حضرت روايت مىكند: غضب شعلهاى از شيطان است كه در درون آدمى افروخته مىشود، وقتى يكى از شما غضب مىكند چشمانش سرخ مىشود، رگهاى گردنش ورم مىكند و شيطان خود را در آن رگها جاى مىدهد، پس هر كدام از شما از تسلّط شيطان خوف دارد به هنگام غضب فورى بنشيند كه نشستن پليدى شيطان را از او دور مىكند.
امام صادق عليه السّلام مىفرمايد: غضب كليد هر بدى است [2].
و مىفرمايد: هر كس غضبش را نگهدارد خدا عيبهايش را مىپوشاند [3].
و مىفرمايد: در تورات نوشته شده: اى پسر آدم به هنگام غضبت مرا ياد كن تا به هنگام غضبم تو را ياد كنم و با كسانى كه هلاك مىشوند هلاكت نكنم و هنگامى كه مورد ظلم واقع شدى به يارى من راضى باش كه يارى من از يارى خودت بهتر است.
و مىفرمايد: هر كس مالك غضبش نباشد مالك عقلش نيست [4].
و مىفرمايد: از جمله مناجاتهاى خداى تعالى با موسى اين است: اى موسى بر كسانى كه تو را
__________________________________________________
[1]الغضب يفسد الايمان كما يفسد الخلّ العسل.
[2]الغضب مفتاح كلّ شرّ.
[3]من كفّ غضبه ستر اللّه عورته.
[4]من لم يملك غضبه لم يملك عقله.
ترجمهاخلاق ص : 249
مالك آنها كردم اعمال غضب نكن تا بر تو اعمال غضب نكنم [1].
|