بخش دوم معنى و حدود غيبت‏
رسول گرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلّم به اصحابش فرمود: آيا مى‏دانيد غيبت چيست؟ عرض كردند: خدا و رسولش بهتر مى‏دانند.
فرمود: غيبت اين است كه درباره برادرت چيزى بگويى كه او را خوش نيايد [7].
__________________________________________________
[1] از يكديگر غيبت نكنيد آيا دوست داريد كه گوشت مرده برادر خود را بخوريد؟ البته از آن نفرت و كراهت داريد. (سوره حجرات، آيه 12).
[2]من مشى في غيبة اخيه و كشف عورته كانت اوّل خطوة خطاها وضعها في جهنّم و كشف اللّه عورته على رءوس الخلائق و من اغتاب مسلما بطل صومه و نقض وضوؤه فان مات و هو كذلك مات و هو مستحلّ لما حرّم اللّه.

[3]الغيبة اسرع في دين الرّجل المسلم من الآكلة في بطنه.

[4] كسانى كه دوست دارند فحشاء در بين مؤمنين شايع شود بر ايشان عذابى دردناك خواهد بود. (سوره نور، آيه 19).
[5]من روى على مؤمن رواية يريد بها شينه و هدم مروّته ليسقط عن اعين النّاس اخرجه اللّه من ولايته إلى ولاية الشيطان فلا يقبله الشّيطان.

[6]الغيبة حرام على كلّ مسلم و انّها لتأكل الحسنات كما تأكل النّار الحطب.

[7]ذكرك اخاك بما يكره.

ترجمه‏اخلاق ص : 235
پرسيدند: اگر چيزى را كه مى‏گويى راست باشد باز هم غيبت است.
فرمود: اگر چيزى را كه مى‏گوئى در او باشد غيبتش را كرده‏اى و گر نه به او تهمت زده‏اى [1].
امام صادق عليه السّلام فرمود: غيبت آن است كه در امر دين برادرت چيزى بگويى كه انجام نداده است و چيزى را كه خدا بر آن پرده پوشانده منتشر كنى [2].
و در روايت ديگرى است كه غيبت عبارت از بيان امورى است كه خدا بر برادرت پنهان كرده است، امّا بيان امورى كه - مثل عصبانيت و عجله - ظاهر هستند غيبت محسوب نمى‏شود.
بايد توجه داشت كه تحقق غيبت فقط به واسطه زبان نيست بلكه غير از گفتار بوسيله نوشتن و ايماء و اشاره و حركت چشم و اعضاى ديگر و هر چيزى كه مقصود را بفهماند نيز محقق مى‏شود.
و به همين خاطر است كه گفته‏اند: قلم، زبان دوم انسان است.
از عايشه روايت شده كه روزى زنى كوتاه قد نزد ما آمد، وقتى برمى‏گشت من با دست به كوتاهى قدش اشاره كردم.
حضرت رسول فرمود: غيبتش را كردى.
يكى از اقسام غيبت «غيبت به تعريض است» يعنى وقتى نام كسى ذكر مى‏شود، «مثلا» بگويى: الحمد للّه كه ما را به حبّ جاه و دنيا مبتلا نكرد.
اين عمل غير از غيبت مشتمل بر ريا نيز هست.