نتيجه بحث‏
طبع انسان هميشه خواهان سيرى كامل است، از اين رو شرع مقدّس در مدح گرسنگى و كم خورى بسيار مبالغه كرده است تا ميل پرخورى طبع انسان و منع شرعى با هم تلاقى كرده و از بر خورد آنها اعتدال حاصل شود. زيرا در تمام حالات و اخلاقيات انسان‏ها حدّ وسط مطلوب است بنابر اين نسبت به طبع معتدل بهتر است انسان به مقدارى غذا بخورد كه سنگينى معده را احساس نكند و از گرسنگى هم ناراحت نباشد، زيرا مقصود از خوردن ادامه زندگى و توان پرستش و عبادت است و سنگينى معده و گرسنگى قلب را به خود مشغول كرده مانع عبادت مى‏شوند، پس مقصود از اين كه در دين پر خورى مذمّت شده اين است كه انسان در حدّ اعتدال‏
__________________________________________________
[1]المعدة بيت الداء و الحمية رأس كل دواء، و اعط كلّ بدن ما عوّدته.

[2] مرحوم علامه مجلسى در شرح اين حديث مى‏فرمايد: ممكن است منظور از ضرورت آن باشد كه در مواد غذايى جز به هنگام ناچارى تصرف نكند و اين طريقه برگزيدگان است و مراد از عدّه اين است كه غذا را براى فقراء و ضعفاء ذخيره كند و اين شأن گردانندگان امور خلق است كه تقوى پيشه دارند، زيرا آنان خيانت نمى‏كنند و آن را در موارد خود مصرف مى‏كنند. و فتوح آن است كه چيزى را ذخيره نكند و منتظر باشد تا خدا چه مى‏رساند آنگاه كم يا زياد آن را مصرف كند و اين رسم متوكّلين است و منظور از قوت آن است كه به اندازه مصرف يكسالش ذخيره كند زيرا اين مقدار ذخيره براى مؤمن جايز است.
ترجمه‏اخلاق ص : 217
بخورد تا اينكه اثر خوردن در وجودش ظاهر نشود تا به فرشتگان شبيه شود، زيرا آنها منزّه از آنند كه گرفتار سنگينى معده يا دچار رنج گرسنگى شوند و لذا قرآن عزيز مى‏فرمايد:كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفوا 7: 31»[1].
خلاصه آنكه: در باب تغذيه ملاك اين است كه انسان تا به چيزى - چه خوردنى و چه نوشيدنى - ميل و اشتهاء پيدا نكند آن را مصرف نكند و هنگامى كه به چيزى اشتهاء پيدا كرد يعنى گرسنه يا تشنه شد از خوردن و نوشيدن خوددارى نكند.
__________________________________________________
[1] بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكند. (سوره اعراف، آيه 31).
=