ترجمه‏اخلاق ص : 165
باب ششم حقوق مسلمان و مؤمن‏
«بطور كلى هر مسلمانى به حكم مسلمانيش در قبال جامعه اسلامى و آحاد مسلمين مسئول است و حقوقى از آنها به گردن اوست كه بايد در اداى آن كوشا باشد، اين حقوق عبارتند از»:
1 - اينكه هر چه براى خود مى‏پسندى براى جميع آنها بپسندى و هر چه را بر خود نمى‏پسندى بر آنها روا ندارى.
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: در حقيقت مؤمنين برادرانى از يك پدر و مادرند و چون يكى از آنان را كسالتى باشد ديگران براى او بيدار مى‏مانند [1].
و باز مى‏فرمايد: مؤمن برادر مؤمن است مانند يك جسم واحد كه اگر جزئى از آن درد گيرد ناراحتى آن در بقيه اعضا احساس مى‏شود و ارواح آنان از يك روح واحد است [2].
و باز مى‏فرمايد: بعضى از مؤمنين خادم بعضى ديگر هستند.
بعضى به بعضى ديگر فايده مى‏رسانند [3].
__________________________________________________
[1]إنّما المؤمنون إخوة بنو أب و أمّ و إذا ضرب على رجل منهم عرق سهر له الآخرون.

[2]المؤمن اخو المؤمن كالجسد الواحد، ان اشتكى شي‏ء منه وجد الم ذلك في سائر جسده و ارواحهما من روح واحدة.

[3] اين دو جمله از يك حديث گرفته شده و بنا به نقل كافى حديث اين است.
راوى مى‏گويد از امام صادق شنيدم كه فرمود:المؤمنون خدم بعضهم لبعض، قلت: و كيف تكونون خدما بعضهم لبعض؟ قال: يفيد بعضهم بعضا.

ترجمه‏اخلاق ص : 166
و باز اوست كه به اصحابش مى‏فرمايد: از خدا بپرهيزيد (تقوى پيشه كنيد) و برادران نيكو باشيد، در راه خدا همديگر را دوست داشته باشيد، با هم پيوسته باشيد به هم رحم كنيد، با هم ديدار و ملاقات كنيد و خاطره ما را به يكديگر ياد آورى كنيد [1].
2 - اينكه هيچ مسلمانى را با كردار يا گفتار آزار ندهى.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند [2].
و نيز مى‏فرمايد: آيا مى‏دانيد مسلمان كيست؟.
عرض كردند: خدا و رسولش مى‏داند.
فرمود: مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند.
عرض كردند: مؤمن كيست؟ فرمود: كسى كه مؤمنين او را بر جان و مال خود امين بدانند.
عرض كردند: مهاجر كيست؟ فرمود: كسى كه از بديها هجرت كرده و از آنان دورى كند.
امام باقر عليه السّلام فرمود: آيا شما را خبر بدهم كه مؤمن كيست؟ كسى است كه مؤمنين او را بر جان و مال خود امين بدانند [3].
آيا به شما خبر بدهم كه مسلم كيست؟ كسى است كه مسلمين از دست و زبانش در امان باشند [4].
و مهاجر كسى است كه از سيئات هجرت كند و آنچه را كه خدا حرام كرده ترك كند [5].
بر مؤمن حرام است كه به مؤمنى ظلم كند يا او را خوار سازد يا غيبت او را كند يا او را از خود براند [6].
3 - اينكه براى هر مسلمان تواضع كند و در مقابل آنان تكبّر نورزد، زيرا خدا هيچ خدعه‏
__________________________________________________
[1]اتّقوا اللّه و كونوا اخوة بررة متحابين في اللّه متواصلين متراحمين، تزاوروا و تلاقوا و تذاكروا امرنا.

[2]المسلم من سلم المسلمون من لسانه و يده.

[3]الا انبئكم بالمؤمن؟ من ائتمنه المؤمنون على انفسهم و اموالهم.

[4]الا انبئكم بالمسلم؟ من سلم المسلمون من لسانه و يده.

[5]و المهاجر من هجر السّيئات و ترك ما حرم اللّه.

[6]و المؤمن حرام على المؤمن ان يظلمه او يخذله او يغتابه او يدفعه دفعة.

ترجمه‏اخلاق ص : 167
گر متكبرى را دوست ندارد.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: خدا به من وحى كرد كه تواضع كنيد تا كسى به كسى فخر نفروشد [1].
و اگر كسى بر كسى فخر فروشى كرد تحمل كند.
خداى تعالى فرمايد: «خُذِ الْعَفْوَ وَ امُرْ بِالْعُرْفِ وَ اعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ 7: 199»[2].
امام صادق عليه السّلام فرمود: در آسمان دو فرشته موكّل بندگان هستند، هر كس بخاطر خدا تواضع كند بلندش مى‏كنند و هر كس تكبّر كند بر زمينش مى‏زنند [3].
و در حديث است كه على بن الحسين امام چهارم عليه السّلام در حالى كه بر الاغش سوار بود به عده‏اى جزا مى‏رسيد كه مشغول نهار خوردن بودند، آنها حضرت را به نهار دعوت كردند، حضرت فرمود: اگر روزه نبودم دعوت شما را مى‏پذيرفتم و هنگامى كه به منزلش رسيد دستور داد غذايى تهيه كنند و بسيار به آن اهميت داده خوب فراهمش كنند سپس آنها را دعوت كرد و با هم غذا خوردند.
4 - اينكه گوش به سخن چينى‏هاى مردم ندهد و خود بين آنها سخن چينى نكند كه رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:
هيچ سخن چينى وارد بهشت نمى‏شود [4].
از امام باقر عليه السّلام روايت شده كه پيامبر اسلام فرمود: اى گروه كسانى كه با زبان اسلام آورده‏ايد ولى به دل مسلمان نگشته‏ايد، در لغزشهاى مردم تجسس نكنيد، چه، هر كس در لغزشهاى مردم تجسس كند خدا لغزشهايش را دنبال مى‏كند و هر كس كه خدا لغزشهايش را دنبال كند رسوايش مى‏سازد [5].
امام باقر عليه السّلام مى‏فرمايد: نزديك‏ترين حالات بنده به كفر اين است كه با كسى در دين دوستى كند سپس در فكر شمارش لغزشهاى او باشد تا روزى آنها را مايه ننگ و سرزنش او قرار دهد [6].
و باز مى‏فرمايد: هر كس درباره مؤمنى چيزى نقل كند كه ننگى به او وارد كند و بنيان‏
__________________________________________________
[1]انّ اللّه اوحى إلىّ ان تواضعوا حتى لا يفخر احد على احد.

[2] طريقه عفو و رحمت پيش گير و به نيكوكارى فرمان ده و اگر نپذيرفتند از مردم نادان روى بگردان، (سوره اعراف، آيه 199).
[3]انّ في السّماء ملكين موكّلين بالعباد فمن تواضع للّه رفعاه و من تكبّر وضعاه.

[4]لا يدخل الجنّة قتّات.

[5]يا معشر من اسلم بلسانه و لم يسلم بقلبه لا تتبعوا عثرات المسلمين فمن تتبّع عثرات المسلمين تتبّع اللّه عثراته و من تتبّع اللّه عثراته يفضحه.

[6]اقرب ما تكون العبد إلى الكفر ان يواخى الرّجل الرّجل على الدّين فيحصى عليه زلاته ليعيّره بها يوما.

ترجمه‏اخلاق ص : 168
جوانمرديش را منهدم كند تا او را از چشم مردم بيندازد خدا او را از تحت ولايت خود خارج مى‏كند و به ولايت شيطان داخل مى‏كند ولى شيطان هم او را نمى‏پذيرد [1].
5 - اينكه با هيچ يك از آشنايان بيش از سه روز قطع رابطه نكند هر چه غضبش از او شديد باشد.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: براى مسلمان حلال نيست كه از سه شب بيشتر برادر مؤمنش را ترك كند، بطورى كه چون به هم برسند از هم اعراض كنند، در اين حالت بهترين آنها كسى است كه نخست سلام كند [2].
و باز فرمود: هر كسى اشتباه مؤمنى را نديده گرفته ببخشد، خداى تعالى در روز قيامت لغزشهايش را مى‏بخشد [3].
و باز فرمود: هرگاه دو مسلمان با هم قهر كنند و سه روز در اين حال باقى بمانند و با هم صلح نكنند. از دين اسلام خارج شده و هيچ رشته ولايتى بين آن دو باقى نمى‏ماند. و هر كدام از آن دو در حرف زدن با ديگرى سبقت گيرد، در روز قيامت براى ورود به بهشت نيز بر او سبقت مى‏گيرد [4].
و از آن حضرت است كه فرمود: تا زمانى كه دو مسلمان همديگر را ترك كنند پيوسته شيطان شادمان است و چون با هم مصالحه كنند، زانوهايش سست مى‏شود و بند بند بدنش از هم جدا مى‏شود و فرياد مى‏زند: اى واى كه هلاك نشد [5].
6 - اينكه تا قدرت دارد نسبت به ديگران نيكى كند.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: نيكى كن به كسانى كه لايق نيكى هستند پس اگر آنها لايق نبودند خودت لايق نيكى كردن هستى [6].
__________________________________________________
[1]من روى على مؤمن رواية يريد بها شينه و هدم مروّته ليسقط من اعين النّاس اخرجه اللّه تعالى من ولايته إلى ولاية الشّيطان فلا يقبله الشيطان.

[2]لا يحلّ لمسلم ان يهجر اخاه فوق ثلاث ليال، يلتقيان فيعرض هذا و يعرض هذا و خيرهما الّذى يبدء بالسّلام.

[3]من اقال مسلما عثرته اقاله اللّه يوم القيامة.

[4]ايّما مسلمين تهاجرا فمكثا ثلاثا لا يصطلحان الا كانا خارجين من الاسلام و لم يكن بينهما ولاية و أيّهما سبق إلى كلام صاحبه كان السّابق الى الجنّة يوم الحساب.

[5]لا يزال ابليس فرحا ما تهاجر المسلمان، فاذا لقيا اصطكّت ركبتاه و تخلّعت او صاله و نادى: يا ويله ما لقى من الثّبور.

[6]اصنع المعروف إلى اهله فان لم تصب اهله فانت اهله.

ترجمه‏اخلاق ص : 169
و در روايتى ديگر مى‏فرمايد: نهايت عقل بعد از دين دارى اين است كه به مردم محبت ورزى و به خوب و بد آنها نيكى كنى [1].
امام باقر عليه السّلام مى‏فرمايد: با كسانى كه آميزش مى‏كنى اگر برايت مقدور بود كه دست تو برتر باشد، همينكار را كن [2].
7 - اينكه بر هيچكس بدون اجازه‏اش وارد نشوى، بلكه بايد سه مرتبه اجازه گرفت و اگر اجازه نداد برگردى.
امير المؤمنين عليه السّلام مى‏فرمايد: نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم «به هنگام ورود به خانه ديگران» سه بار سلام مى‏كرد اگر به او اجازه مى‏دادند وارد مى‏شد و گر نه بر مى‏گشت [3].
8 - اينكه با همه مردم با خوش خلقى آميزش كند و با آنها خوش رفتارى نمايد.
زيرا اگر كسى بخواهد با شخص جاهلى عالمانه برخورد كند يا با يك آدم بيهوده به صورت يك شخص فهيم يا با شخص كودن آگاهانه و زيركانه برخورد كند، هم خودش اذيت مى‏شود و هم ديگران را اذيّت مى‏كند.
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: با مردم طبق اخلاق خودشان رابطه برقرار كنيد [4].
9 - اينكه به پيران احترام و به كودكان رحم كند.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: كسى كه بزرگ ما را احترام و كوچك ما را رحم نكند از ما نيست [5].
و همچنين مى‏فرمايد: براى بزرگداشت و اجلال كامل خدا بايد كسانى را كه در اسلام عمرى گذرانده‏اند احترام كرد [6].
امام صادق عليه السّلام از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل مى‏كند كه فرمود: هر كس فضيلت بزرگتر را كه به خاطر
__________________________________________________
[1]رأس العقل بعد الدّين التّودّد إلى النّاس و اصطناع المعروف إلى كلّ برّ و فاجر.

[2]من خالطت فان استطعت ان تكون يدك العليا عليهم فافعل‏
يعنى اگر توانائى داشتى كه در خير پيش قدم باشى و زحمات و مخارج را بر عهده‏گيرى و هميشه تو به آنها احسان كنى كوتاهى نكن.
[3] انّ النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كان يسلّم ثلاثا فان اذن له و الا انصرف.
[4]خالقوا النّاس باخلاقهم.

[5]ليس منّا من لم يوقّر كبيرنا و لم يرحم صغيرنا.

[6]من تمام اجلال اللّه اكرام ذى الشّيبة المسلم.

ترجمه‏اخلاق ص : 170
سنش حائز است مراعات كرده و او را احترام كند، خدا او را از هول و هراس قيامت ايمن مى‏كند [1].
و در روايت ديگرى مى‏فرمايد: هر كس مسلمان پيرى را احترام كند خدا او را از هول و هراس روز قيامت ايمن مى‏كند [2].
10 - اينكه با همه مردم خوشرو، مهربان و گشاده رو باشد.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: آيا مى‏دانيد آتش جهنم بر چه كسى حرام شده؟ عرض كردند: خدا و رسولش مى‏دانند.
فرمود: بر شخص نرم خوى متواضع كه وجودش بر ديگران سنگين نباشد و خود را از آنها دور نكند [3].
و فرمود: خدا بنده گشاده روى را كه تحمل وجودش بر ديگران سخت نباشد دوست دارد [4].
حضرت صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: هر كس خاشاكى را از صورت برادر مؤمنش بگيرد خدا براى او ده حسنه مى‏نويسد و هر كس به صورت برادرش تبسّم كند، يك حسنه براى او محسوب مى‏شود [5].
و مى‏فرمايد: هر كس به برادر مؤمنش خوشامد بگويد، خداى تعالى تا روز قيامت برايش خوشامد مى‏نويسد [6].
وى مى‏فرمايد: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هر كس با برادر مسلمانش كلمه‏اى از روى لطف گويد و غم از دل او بزدايد تا زمانى كه در اين كار باشد در سايه رحمت گسترده خداست [7].
و باز مى‏فرمايد: امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: مؤمن كسى است كه با ديگران انس بگيرد و ديگران با او انس گيرند، هر كسى با ديگران انس نگيرد و ديگران با او انس نگيرند خيرى در او نيست [8].
__________________________________________________
[1]من عرف فضل كبير لسنه فوقره آمنه اللّه من فزع يوم القيامة.

[2]من وقّر ذا شيبة في الاسلام آمنه اللّه من فزع يوم القيامة.

[3]ا تدرون على من حرّمت النّار؟ قالوا اللّه و رسوله اعلم. قال على الليّن الهيّن السّهل القريب.

[4]انّ اللّه يحبّ السّهل الطّلق.

[5]من اخذ من وجه اخيه المؤمن قذاة كتب اللّه له عشر حسنات و من تبسّم في وجه اخيه كانت له حسنة.

[6]من قال لاخيه مرحبا كتب اللّه له مرحبا إلى يوم القيامة.

[7]من اكرم اخاه المسلم بكلمة يلطفه بها و فرّج عنه كربته لم يزل في ظلّ اللّه الممدود عليه الرّحمة ما كان في ذلك.

[8]المؤمن الف مألوف، و لا خير في من لا يألف و لا يؤلف.

ترجمه‏اخلاق ص : 171
11 - اينكه به هر وعده‏اى كه به مسلمانى داد حتما وفا كند.
امام سجاد عليه السّلام در توصيف منافق مى‏فرمايد: چون وعده‏ات دهد بجا نياورد [1].
و امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: وعده مؤمن به برادرش به منزله نذرى است كه كفاره ندارد، پس كسى كه خلف وعده مى‏كند با خدا خلف وعده كرده و دشمنى او را برانگيخته [2].
مگر قرآن نفرموده: «يا ايُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتا عِنْدَ اللَّهِ انْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ 61: 2»[3].
و باز مى‏فرمايد: رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هر كس ايمان به خدا و روز قيامت دارد به وعده‏اش وفا مى‏كند [4].
و باز مى‏فرمايد: حضرت اسماعيل از آن دو جهت صادق الوعد ناميده شد كه با مردى در محلى قرار گذاشت و در آنجا يك سال انتظار او را كشيد آنگاه خداى تعالى او را صادق الوعد ناميد، پس از يك سال آن مرد آمد، حضرت اسماعيل به او فرمود: من در اين مدّت منتظر تو بوده‏ام.
12 - اينكه با مردم انصاف داشته باشد و چنان با آنها معامله كند كه دوست دارد آنها با او معامله كنند.
امير المؤمنين عليه السّلام مى‏فرمايد: هر كس با مردم انصاف داشته باشد خدا جز عزت بر او نيفزايد [5].
امام صادق عليه السّلام به مردى فرمود: آيا شديدترين و مؤكدترين تكليف خدا بر بندگان را به تو بگويم؟ عرض كرد: بله.
فرمود: انصاف با مردم و يارى كردن برادران مؤمن و ياد خدا در هر مكانى.
بدان كه من نمى‏گويم«سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر»
اگر چه اين هم ذكر و ياد خداست ولى ياد خدا در هر جايى كه تصميم بر اطاعت يا معصيتى مى‏گيرى «لازم است».
روايت شده كه عربى بيابانى در يكى از غزوات نزد پيامبر آمد و ركاب مركبش را گرفته‏
__________________________________________________
[1]و اذا وعدك اخلفك.

[2]عدة المؤمن اخاه نذر لا كفّارة له، فمن اخلف فبخلف اللّه بدأ و لمقته تعرّض و ذلك قوله تعالى‏يا ايّها الّذين... 61: 2


[3] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چرا آنچه را كه انجام نمى‏دهيد مى‏گوئيد، بسيار مبغوض است نزد خدا كه بگوئيد آنچه را كه انجام نمى‏دهيد. (سوره صف، آيه 3).
[4]من كان يؤمن باللّه و اليوم الاخر فليف اذا وعد.

[5]من ينصف النّاس من نفسه لم يزده الا عزّا.

ترجمه‏اخلاق ص : 172
عرض كرد: يا رسول اللّه عملى به من بياموز كه بوسيله آن به بهشت روم.
حضرت فرمود: آنچه را كه دوست دارى مردم نسبت به تو انجام دهند نسبت به آنها انجام ده و آنچه را كه نمى‏خواهى با تو انجام دهند با آنها نكن.
سپس فرمود: از سر راه كنار برو.
13 - اينكه كسانى را كه سر و وضعشان بر بلند مرتبگى آنها دلالت مى‏كند، زياد احترام كند و هر كس را به اندازه قدر و منزلتش احترام نمايد.
در روايت است كه رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله به يكى از خانه‏هايش وارد شد آنگاه مردم به خدمتش آمدند تا اتاق كاملا پر شد، پس از آن جرير ابن عبد اللّه بجلى وارد شد ولى جائى براى نشستن پيدا نكرد و به ناچار دم در نشست.
حضرت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم رداى خود را پيچيد و به طرف او پرتاب كرده فرمود: روى اين بنشين.
جرير آن را برداشت به سر و صورتش مى‏ماليد و مى‏بوسيد و گريه مى‏كرد، سپس دوباره آن را پيچيد به طرف حضرت پرتاب كرد و عرض كرد من روى لباس شما نمى‏نشينم، خدا تو را احترام كند، همانطور كه مرا احترام كردى آنگاه نبى اكرم به چپ و راست نگاه كرده فرمود:
چون بزرگ قومى به نزد شما مى‏آيد او را احترام كنيد [1].
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: هنگامى كه عدى بن حاتم بر حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم وارد شد حضرت او را به خانه خود برد و در خانه جز يك زيرانداز حصيرى و يك بالش پوستى چيز ديگرى نبود حضرت همان را براى نشستن عدى پهن كرد.
14 - اينكه هر گاه قدرت داشت بين مسلمين اصلاح كند.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: بهترين صدقات اصلاح فيما بين مردم است [2].
حضرت صادق عليه السّلام فرمود: اگر بتوانم بين دو نفر را اصلاح كنم براى من محبوب‏تر از آن است كه دو دينار صدقه دهم [3].
__________________________________________________
[1]إذا أتاكم كريم قوم فاكرموه.

[2]افضل الصّدقة اصلاح ذات البين.

[3]لان اصلح بين اثنين احبّ إليّ من ان اتصدّق بدينارين.
توضيح هر دينار مساوى يك مثقال شرعى طلاست و هر مثقال شرعى معادل 4 - 3 مثقال معمولى طلا است هر مثقال 24 نخود و هر مثقال شرعى 18 نخود مى‏باشد. بنابر اين و با توجه به اينكه طبق معيارهاى شرعى اصلاح بين مسلمين در نظر پروردگار متعال عمل بسيار با ارزش‏
ترجمه‏اخلاق ص : 173
مفضّل از امام صادق عليه السّلام نقل مى‏كند كه حضرت به او فرمود:
هنگامى كه ديدى بين دو نفر از شيعيان ما منازعه افتاده از مال من براى رفع آن مصرف كن.
ابى حنيفه سائق الحاج مى‏گويد من و پدر زنم در مورد ميراثى مشاجره مى‏كرديم مفضّل كه از آنجا مى‏گذشت ما را ديد، مدتى ايستاد سپس گفت: به خانه من بيائيد ما هم با او رفتيم، و او بوسيله چهار صد دينار كه به ما پرداخت بين ما را اصلاح كرد و بعد از اينكه هر دو نفر قول داديم نزاع را ترك كنيم، چنين گفت: بدانيد كه اين پول مال من نيست ولى حضرت صادق عليه السّلام به من دستور داده است كه چون دو نفر از شيعيان در موردى نزاع دارند من به وسيله مال آن حضرت بين آنها را اصلاح كنم و اين، از پول آن حضرت است و در حديثى حضرت صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: مصلح دروغ‏گو نيست [1].
15 - اينكه زشتيهاى همه مسلمين را بپوشاند.
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هر كس بر مسلمانى پرده پوشى كند خدا در دنيا و آخرت بر او پرده مى‏پوشاند [2].
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: هر كس كار زشت ديگرى را فاش كند مثل كسى است كه آن را انجام داده است و كسى كه مؤمنى را به خاطر كارى سرزنش كند نميرد تا آنكه مرتكب آن عمل شود [3].
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: كه رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هر كس درباره مؤمنى چيزى را بگويد كه فقط شنيده و با چشمان خود نديده از جمله كسانى است كه خداى تعالى درباره آنها مى‏فرمايد:
«انَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ انْ تَشِيعَ الْفاحِشَةَ فِى الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ الِيمٌ 24: 19[4].
16 - اينكه از مواضع تهمت يعنى هر چيزى كه باعث مى‏شود به او تهمتى زده شود بپرهيزد تا قلوب مردم را از سوءظنّ و زبانهاى آنها را از غيبت حفظ كند، چه اگر او سبب شود كه مردم گناه كنند در گناه آنان شريك است.
__________________________________________________
است به نظر مى‏رسد منظور حضرت از اين كلام اين نيست كه ثواب اصلاح از دو دينار صدقه دادن بيشتر است زيرا اين امرى مسلم و واضح است، بنابر اين ذكر دو دينار صدقه مثال و نمونه‏اى از اعمال خير و مستحبى است كه مسلمين بطور روزمره انجام مى‏دهند، حضرت در اين كلام در صدد آن است كه صرف وقت و نيرو در راه اصلاح برادران مسلمان بهتر از اشتغال به مستحبات ديگر است.
[1]المصلح ليس بكاذب.
معنى حديث اين است كه دروغ گفتن براى اصلاح بين مسلمين حرام نيست.
[2]من ستر على مسلم ستره اللّه تعالى في الدّنيا و الاخرة.

[3]من اذاع فاحشة كان كمبتديها، و من عيّر مؤمنا بشي‏ء لم يمت حتّى يركبه.

[4] كسانى كه دوست دارند فحشاء در ميان مؤمنين شيوع پيدا كند به عذابى دردناك دچار خواهند شد. (نور، آيه 19).
ترجمه‏اخلاق ص : 174
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: نظرتان درباره كسى كه به پدر و مادر خود فحش مى‏دهد چيست؟ عرض كردند: يا رسول اللّه مگر كسى پدر و مادر خود را فحش مى‏دهد؟.
فرمود: آرى پدر و مادر ديگران را فحش مى‏دهد و آنها در مقابل پدر و مادر او را فحش مى‏دهند.
17 - اينكه براى كسانى كه نيازى دارند پيش كسانى كه براى او قدر و منزلتى قائلند وساطت كرده به اندازه قدرتش در رفع حوائج آنها بكوشد [1].
در كافى مفضّل بن عمر از امام صادق عليه السّلام نقل مى‏كند كه فرمود: خداى تعالى مخلوقى دارد كه آنها را از بين آفريدگان خود براى رفع حوائج شيعيان ما برگزيده تا در مقابل آن بهشت را به آنان پاداش دهد، پس اگر مى‏توانى از اين گروه باشى، باش.
و باز امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: بر آوردن حاجت يك مؤمن بهتر از آزاد كردن هزار بنده و بهتر از تاختن هزار اسب در راه خدا است [2].
و باز مى‏فرمايد: بر آوردن حاجت يك مؤمن در نزد خدا بهتر و محبوب‏تر از بيست حج است كه در هر حجّى حاجى صد هزار انفاق كند [3].
ابان بن تغلب نقل مى‏كند كه از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‏فرمايد:
كسى كه هفت بار بر كعبه طواف كند خدا براى او شش هزار حسنه مى‏نويسد و شش هزار گناه از او محو مى‏كند و مقام او را شش هزار درجه بالا مى‏برد (و در روايت ديگرى اضافه بر اين فرمود: و شش هزار حاجت برايش برآورده مى‏كند).
ابان مى‏گويد: سپس فرمود: و بر آوردن حاجت مؤمن برتر است از طواف و طواف (و همينطور حضرت تا ده بار مى‏فرمود: و طواف و طواف).
و باز از امام صادق است كه فرمود: گاهى برادر مؤمن براى رفع حاجتى به نزد انسان مى‏آيد و او قدرت بر انجام ندارد ولى قلبش به آن مشغول مى‏شود.
خداى تعالى به همين خاطر او را وارد بهشت مى‏كند [4].
__________________________________________________
[1] اين مرحله بعد از آن است كه خودش از تأمين نياز آنها عاجز باشد.
[2]قضاء حاجة المؤمن خير من عتق الف رقبة و خير من حملان الف فرس في سبيل اللّه.

[3]لقضاء حاجه امرئ مؤمن احبّ إلى اللّه من عشرين حجّة كلّ حجّة ينفق فيها صاحبها مائة الف.
منظور از صد هزار، صد هزار درهم يا دينار است كه واحد پول آن عصر بوده است.
[4]انّ المؤمن لترد عليه الحاجة لاخيه فلا يكون عنده فيهتمّ بها قلبه فيدخله اللّه بهمّه الجنّة.

ترجمه‏اخلاق ص : 175
و باز مى‏فرمايد: هر كس در كمك كردن و رفع حاجت برادر مسلمانش بخيل باشد مبتلى به كمك كردن كسى مى‏شود كه با كمك كردن او گناه كار مى‏شود و پاداشى نمى‏گيرد [1].
و همچنين مى‏فرمايد: كه رسول اكرم فرمود: هر كس مؤمنى را يارى كند خدا هفتاد و سه اندوه و گرفتارى را از او مى‏گشايد يكى در دنيا، و هفتاد و دو گرفتارى را به هنگام اندوه عظمى (قيامت) كه مردم به فكر خود هستند از او مى‏گشايد [2].
18 - اينكه قبل از هر سخنى با مسلمان به او سلام كند و به هنگام سلام با او دست دهد.
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس قبل از سلام سخنى گفت جوابش را نگوئيد [3].
و همچنين مى‏فرمايد: قبل از كلام سلام كنيد و هر كس قبل از سلام سخن گفت جوابش را ندهيد [4].
و فرمود: خداى عزّ و جلّ مى‏فرمايد: بخيل كسى است كه در سلام بخل بورزد [5].
و باز مى‏فرمايد: هنگامى كه سلام مى‏كنيد با صداى بلند سلام كنيد كه نگوئيد سلام كردم جوابم را ندادند، چه بسا ممكن است او سلام تو را نشنيده باشد و چون جواب مى‏دهيد با صداى بلند جواب دهيد كه سلام كننده نگويد سلام كردم جوابم را نداد [6].
و فرمود كوچك به بزرگ و رهگذر به نشسته و گروه كم به گروه زياد سلام كند [7].
و نيز فرمود: گروه كم به گروه زياد و سواره بر پياده و استر سوار به الاغ سوار و اسب سوار به استر سوار سلام كند [8].
و فرمود: سواره بر پياده و رهگذر به نشسته و به هنگام برخورد جماعات جماعت كم به جماعت زياد و به هنگام برخورد فرد با جماعت فرد به جماعت سلام كند [9].
__________________________________________________
[1]من بخل بمعونة أخيه المسلم ابتلى بالقيام بمعونة من يأثم عليه و لا يؤجر.

[2]من اعان مؤمنا نفّس اللّه عنه ثلاثا و سبعين كربة واحدة في الدنيا و اثنتين و سبعين كربة عند كربته العظمى حيث يتشاغل النّاس بانفسهم.

[3]من بدأ بالكلام قبل السّلام فلا تجيبوه.

[4]ابدءوا بالسّلام قبل الكلام، فمن بدأ بالكلام قبل السّلام فلا تجيبوه.

[5]البخيل من بخل بالسّلام.

[6]اذا سلّم احدكم فليجهر بسلامه و لا يقول سلّمت فلم يردّوا علىّ و لعلّه سلّم و لم يسمعهم و اذا ردّ أحدكم فليجهر بردّه و لا يقول المسلم سلّمت فلم يردّوا علىّ.

[7]يسلّم الصّغير على الكبير، و المارّ على القاعد، و القليل على الكثير.

[8]القليل يبدؤن الكثير بالسّلام، و الرّاكب يبدء الماشى، و اصحاب البغال يبدءون باصحاب الحمير، و اصحاب الخيل يبدءون اصحاب البغال.

[9]يسلّم الرّاكب على الماشى و الماشى على القاعد و اذا لقيت جماعة جماعة سلّم الاقلّ على الاكثر و اذا لقى واحد جماعة سلّم الواحد على الجماعة.

ترجمه‏اخلاق ص : 176
و باز مى‏فرمايد: به اهل كتاب سلام نكنيد ولى اگر سلام كردند فقط بگوئيد: و عليكم [1].
ابو عبيده مى‏گويد: با امام باقر عليه السّلام همسفر بودم، هنگام سوار شدن، من قبل از ايشان سوار مى‏شدم، چون سوار مى‏شد با من مصافحه مى‏كرد و چنان احوالپرسى مى‏نمود كه گويى قبلا مرا نديده و هنگام پياده شدن، او قبل از من پياده مى‏شد، چون هر دو پياده مى‏شديم دوباره مصافحه مى‏كرد و چنان احوالپرسى مى‏كرد كه گوئى مرا قبلا نديده است.
من عرض كردم يا بن رسول اللّه شما كارى مى‏كنيد كه در اطراف ما كسى انجام نمى‏دهد و اگر يكبار هم انجام دهند به نظرشان زياد مى‏آيد.
فرمود: آيا نمى‏دانى اين مصافحه چه فايده‏اى دارد؟ هنگامى كه دو مؤمن با هم برخورد مى‏كنند و با هم مصافحه مى‏نمايند، در آن حال گناهان چون برگ پائيزى از آن دو ريخته مى‏شود و تا زمانى كه از هم جدا مى‏شوند خدا به آنها توجه دارد.
و فرمود: رسول خدا با هر كس مصافحه مى‏كرد قبل از طرف مقابل دستش را نمى‏كشيد.
و باز مى‏فرمايد: مصافحه كنيد، مصافحه كينه را از بين مى‏برد [2].
همچنين مى‏فرمايد: مصافحه با مؤمن از مصافحه با فرشتگان برتر است [3].
و مى‏فرمايد: شما نورى داريد كه بوسيله آن در دنيا شناخته مى‏شويد تا جايى كه چون يكى از شما به برادر مؤمنش برسد محل نور را در پيشانى او مى‏بوسد.
و باز مى‏فرمايد: سر و دست كسى جز رسول خدا يا كسى كه از بوسيدن او رسول خدا را قصد مى‏كنى نبوس.
و در روايت ديگرى مى‏فرمايد: بوسيدن دست جز از پيامبر يا وصى او صلاح نيست.
سزاوار است كه با بلند شدن براى مؤمن او را احترام كرد. چه رواياتى وارد است كه بطور كلى تشويق به احترام مؤمن مى‏كند.
خداى تعالى مى‏فرمايد: «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَانَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ 22: 32»[4].
و باز مى‏فرمايد: «وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ 22: 30»[5].
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏فرمود: نسبت به هم بغض و حسد نورزيد، به همديگر پشت نكنيد و با
__________________________________________________
[1]لا تبدءوا اهل الكتاب بالتّسليم و اذا سلّموا عليكم فقولوا: و عليكم.

[2]تصافحوا فانّه يذهب بالسّخيمة.

[3]مصافحة المؤمن افضل من مصافحة الملائكة.

[4] هر كس شعائر دين خدا را بزرگ و محترم دارد اين، صفت دلهاى با تقواست، (سوره حج، آيه 32).
[5] هر كس امورى را كه خدا حرمت نهاده بزرگ و محترم شمرده براى او در نزد پروردگار بهتر است، (سوره حج، آيه 30).
ترجمه‏اخلاق ص : 177
هم قطع رابطه ننمائيد و اى بندگان خدا با هم برادر باشيد.
گاهى مى‏شود كه بلند نشدن براى هم منجر به بغض و اهانت به يكديگر و قطع رابطه با هم مى‏شود.
در روايت است كه حضرت نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم پيش پاى حضرت فاطمه عليها السّلام بر مى‏خاست.
و هنگامى كه جعفر ابن ابى طالب عليه السّلام از حبشه برگشت حضرت پيش پايش برخاست و به انصار فرمود: پيش پاى آقاى خود برخيزيد.
در كتاب محاسن، روايت شده كه از امام صادق عليه السّلام در مورد برخاستن و احترام كردن ديگران سؤال شد، حضرت فرمود: اين كار مكروه است مگر براى مردان دينى.
و از اوست كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: از حق واردين اين است كه اهل خانه به هنگام ورود و خروج كمى با آنها حركت كنند.
«در مقابل اين روايات كه همگى انسان را تشويق مى‏كنند كه در احترام مؤمنين به وسيله بلند شدن كوشا و خستگى ناپذير باشد، و روايتى رسيده كه ظاهر آن با اين روايات تنافى دارد و آن روايت اين است»:
حضرت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هر كس دوست داشته باشد كه زنان و مردان در مقابل او بايستند جايگاهش در آتش است [1].
«آنچه از اين روايت فهميده مى‏شود اينكه» منظور حضرت در اين سخن كارهايى است كه ستمگران از قبيل الزام و اجبار مردم انجام مى‏دادند و در حالى كه نشسته بودند تا آخر مجلس همه را بر پا نگه مى‏داشتند، ولى اين قيامى كه فقط در مدتى كوتاه انجام مى‏شود مشمول اين حكم نيست.
و اگر هم بگوئيم منظور حضرت ستمگران نيست منظور كسانى است كه براى برترى و تجبّر بر مردم دوست دارند كه ديگران براى آنها بلند شوند.
و امّا اينكه از نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه اصلا حضرت دوست نداشت كسى جلويش بلند شود و به همين خاطر هنگامى كه حضرت بلند مى‏شد كسى احترام نمى‏كرد و بلند نمى‏شد چون مى‏دانستند ايشان را خوش نمى‏آيد، همه از تواضع حضرت و سبك باريش بر مؤمنين سرچشمه مى‏گرفت و براى هر مؤمنى سزاوار است كه مانند حضرت احترام ديگران را نسبت به خودش دوست نداشته باشد.
__________________________________________________
[1]من احبّ ان يتمثّل له النّساء و الرّجال قياما فليتبوّء مقعده من النّار.

ترجمه‏اخلاق ص : 178
19 - اينكه آبرو و جان و مال برادر مسلمان را از ظلم ديگران حفظ كند و تا مى‏تواند ناروا را از او دفع كرده و در مقابل اين گونه حملات او را يارى نمايد.
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:
هر كس به برادرش منت گذارده و هر گاه در مجلسى مى‏شنود از او غيبت مى‏شود آن را رد كند، خداى تعالى هزار باب از شرور دنيا و آخرت را از او دفع مى‏كند و اگر در حالى كه قدرت دارد ساكت بماند هفتاد برابر گناه غيبت كننده بر او است.
20 - دعا كردن به كسى كه عطسه مى‏كند [1].
از امام صادق عليه السّلام است كه رسول اكرم فرمود: چون كسى عطسه مى‏كند او را دعا كنيد حتى اگر در آن طرف جزيره‏اى باشد، و در روايت ديگرى آمده: حتى اگر در آن طرف دريا باشد.
و باز مى‏فرمايد: هر كس عطسه كند و سپاس كند خدا را، و درود بر پيامبر و اهل بيتش فرستد درد چشم و دندان نمى‏گيرد.
سپس فرمود: اگر تو هم عطسه او را شنيدى همان كار را انجام بده اگر چه بين تو و او دريائى فاصله باشد.
و باز مى‏فرمايد: هر كس عطسه كند و دستش را بر روى دماغش بگذارد و بگويد:«الحمد للّه كثيرا كما هو اهله و صلّى اللّه على محمد النّبي و آله» [2].
پرنده‏اى كوچكتر از ملخ و بزرگتر از پشه از دماغ چپش خارج مى‏شود و به زير عرش خدا مى‏رود و تا روز قيامت براى او استغفار مى‏كند.
و همچنين مى‏فرمايد: رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: عطسه مريض دليل بر عافيت و راحتى بدن اوست.
و در روايتى است كه عطسه تا وقتى كه از سه تا بيشتر نباشد براى بدن نافع است و اگر از سه تا بيشتر شد درد و مرض است.
از امام صادق عليه السّلام درباره آيه شريفه«انَّ انْكَرَ الأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ 31: 19[3] سؤال شد، حضرت‏
__________________________________________________
[1] مستحب است وقتى انسان عطسه مى‏كند الحمد للّه بگويد و چون كسى در حضورش عطسه كند به او بگويد يرحمك اللّه.
[2] سپاس فراوان خدا راست. همانطور كه او اهل حمد است و درود بر محمد پيامبر و خانواده‏اش.
[3] زشت‏ترين صداها صداى خران است. (سوره لقمان، آيه 19).
ترجمه‏اخلاق ص : 179
فرمود: منظور عطسه زشت است.
و نيز مى‏فرمايد كه رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: عطسه تصديق سخن است.
و در روايت ديگرى است كه چون كسى سخنى گويد و كسى عطسه كند آن عطسه شاهد حق است.
21 - اينكه با اشرار مدارا كرده از آنان تقيه كند [1].
امام صادق عليه السّلام درباره آيه شريفه: «اولئِكَ يُؤتَوْنَ اجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا 28: 54»[2].
فرمود: منظور صبر بر تقيه است.
و درباره آيه شريفه: «وَ يَدْرَأُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِئَةَ 28: 54»[3].
فرمود: حسنه تقيه است و سيّئه پخش و انتشار خبر است.
و باز مى‏فرمايد: نه دهم (10 - 9) دين تقيه است و كسى كه تقيه نمى‏كند دين ندارد.
و باز مى‏فرمايد: تقيه جزء دين خدا است.
امام باقر عليه السّلام مى‏فرمايد: تقيه دين من و دين پدران من است ايمان ندارد كسى كه تقيه نكند.
و مى‏فرمايد: به هنگام ضرورت بايد تقيه شود و هر كس خودش بهتر مى‏داند چه وقت براى او ضرورت دارد.
و مى‏فرمايد: خدا براى بندگان حلال كرده كه در هر موردى كه چاره‏اى ندارند تقيه كنند.
و مى‏فرمايد: تقيه براى اين قرار داده شده كه خون حفظ شود بنابر اين اگر مسأله ريختن خون‏
__________________________________________________
[1] تقيه يكى از اصطلاحاتى است كه در روايات ائمه معصومين زياد به چشم مى‏خورد و مى‏توان گفت كه يكى از واژه‏هائى است كه در عالم واژه‏ها مظلوم واقع شده و تصورى نامطلوب و خلاف واقع از آن در اذهان به وجود آمده، البته اين تنها واژه‏اى نيست كه معنى حقيقيش فهميده نشده: چه، بسيارند اصطلاحاتى كه در دست چپاولگران مذهب وارونه شده‏اند و معناى مخالف خود را داده‏اند.
لذا اكنون توضيحى كوتاه درباره تقيه مى‏دهيم و براى تحقيق بيشتر مطالعه كتاب تقيه نوشته استاد مكارم شيرازى را توصيه مى‏كنيم.
ريشه لغوى تقيه، (تقوى و اتقاء) است كه معنى پرهيز كردن و خويشتن دارى مى‏دهد.
مرحوم شيخ مفيد رحمه اللّه تقيه را اين گونه تعريف مى‏كند: «تقيه پنهان كردن اعتقاد و كتمان آن در برابر مخالفين بخاطر اجتناب از زيانهاى دينى و دنيوى است.
اين عمل معمولا از كسانى سر مى‏زند كه در اقليت واقع شده و در چنگال اكثريتى زورگو و نيرومند اسيرند، اين اقليت اگر بخواهند يك مبارزه عقيدتى درست داشته باشند نمى‏توانند و نبايد عقائد خود را كه مخالف عقائد اكثريت است، اظهار كنند چه اينكه به مجرد اظهار عقيده نابود مى‏شوند بدون اينكه كمترين موفقيتى به دست آورده باشند، يا مرگشان اثرى بجاى بگذارد، به همين خاطر براى جمع آورى نيرو و ادامه مبارزه بصورت عميقتر و گسترده‏تر بايد عقايد خود را مخفى نگهدارند و به اصطلاح استتار كنند تا در موقع مناسب ضربه نهائى خود را وارد كنند، اين عمل نه تنها از نظر شرعى پسنديده است، بلكه عقل سليم و طبع مستقيم نيز جز اين حكمى ندارد.
[2] اين گروه را دوبار پاداش دهند، بخاطر اينكه استقامت ورزيدند. (سوره قصص، آيه 54).
[3] و كسانى كه در مقابل بديها نيكى مى‏كنند، و كسانى كه بديها را با نيكى دفع مى‏كنند (سوره رعد، آيه 22).
ترجمه‏اخلاق ص : 180
ديگران در بين باشد تقيه مورد ندارد.
22 - اينكه از آميزش با ثروتمندان اجتناب كرده با مساكين آميزش كند و به يتيمان نيكى روا دارد.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: الهى مرا در زندگى مسكين كن و مسكين بميران و در زمره مساكين برانگيز.
و باز مى‏فرمايد: از همنشينى با مردگان بپرهيزيد.
عرض شد: مردگان چه كسانى هستند؟ فرمود: اغنياء [1].
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: هيچ بنده‏اى نيست كه با ترحم دست بر سر يتيمى بكشد مگر اينكه خداى تعالى به ازاى هر مويش در قيامت نورى به او مى‏دهد [2].
و روايت شده كه در مقابل هر مويى كه از زير دست مى‏گذرد خدا حسنه‏اى برايش مى‏نويسد.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هر كدام از شما مى‏خواهد كه قساوت قلب نداشته باشد به يتيمى نزديك شود با او مهربانى كند و دست بر سرش بكشد تا به اذن خدا قلبش نرم شود، زيرا يتيم را هم حقى است [3].
23 - خير خواهى براى هر مسلمان و شاد كردن او.
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: بر مؤمن واجب است كه در حضور و غياب برادر مؤمنش كه خير خواه او باشد [4].
امام باقر عليه السّلام مى‏فرمايد: رسول خدا فرموده: بايد شما همانطور كه براى خود خيرخواهى مى‏كنيد براى برادرانتان هم خيرخواهى كنيد [5].
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هر كس شبى را به صبح برساند در حالى كه‏
__________________________________________________
[1]ايّاكم و مجالسة الموتى.
قيل: و من الموتى.
قال: الاغنياء.

[2]ما من عبد مسح يده على رأس يتيم ترحّما له الا اعطاه اللّه عزّ و جلّ بكلّ شعرة نورا يوم القيامة.

[3]من انكر منكم قساوة قلبه فليدن يتيما فيلاطفه و ليمسح رأسه يلن قلبه باذن اللّه، فان لليتيم حقّا.

[4]لينصح الرّجل منكم اخاه كنصيحته لنفسه.

[5]يجب للمؤمن على المؤمن النّصيحة له في المشهد و المغيب.

ترجمه‏اخلاق ص : 181
به فكر امور مسلمين نباشد مسلمان نيست [1].
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: مردم خوانده خدايند، پس محبوبترين بندگان خدا كسى است كه به خانواده خدا سود رساند و آنها را شاد كند [2].
امام باقر عليه السّلام فرمود كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هر كس مؤمنى را شاد كند مرا شاد كرده و هر كس مرا شاد كند خدا را شاد كرده است [3].
و همچنين مى‏فرمايد: تبسّم مرد در صورت برادرش حسنه است دور كردن خاشاك از او حسنه است و هيچ عبادتى از شاد كردن مؤمن براى خدا محبوب‏تر نيست [4].
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: كسى كه مؤمنى را شاد مى‏كند گمان نكند فقط او را شاد كرده بلكه به خدا قسم ما را شاد كرده، بلكه بخدا قسم رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم را شاد كرده است [5].
24 - اينكه از مريضها عيادت كند.
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس مريضى را عيادت كند خدا هفتاد هزار ملائكه را مأمور مى‏كند كه به خانه او آمده و تا قيامت در آنجا خدا را تسبيح و تقديس كنند و تكبير و تهليل گويند و نصف ثواب آنها را به عيادت كننده ببخشند [6].
و باز مى‏فرمايد: هر مؤمنى تا صبحگاهان مريضى را عيادت كند تا عصر هفتاد هزار فرشته به دنبال او حركت مى‏كنند، پس چون بنشيند رحمت او را فرا گيرد و آنها برايش استغفار مى‏كنند، و اگر عصر از مريض عيادت كند تا صبح مانند اين‏ها براى او خواهد بود [7].
و باز مى‏فرمايد: چون به عيادت برادر مريضتان مى‏رويد برايش دعا كنيد كه دعاى شما مثل دعاى فرشتگان است [8].
__________________________________________________
[1]من اصبح و لم يهتمّ بامور المسلمين فليس بمسلم.

[2]الخلق عيال اللّه فاحبّ الخلق إلى اللّه من نفع عيال اللّه و ادخل على اهل بيته سرورا.

[3]من سرّ مؤمنا فقد سرّنى و من سرّنى فقد سرّ اللّه.

[4]تبسّم الرّجل في وجه اخيه حسنة و صرف القذى عنه حسنة و ما عبد اللّه بشي‏ء احبّ إلى اللّه من ادخال السّرور على المؤمن.

[5]لا يرى احدكم اذا ادخل على مؤمن سرورا انّه عليه ادخله فقط، بل و اللّه علينا، بل و اللّه على رسول اللّه.

[5]من عاد مريضا من المسلمين وكّل اللّه به سبعين الفا من الملائكة يغشون رحله يسبحون فيه و يقدّسون و يهللون و يكبّرون إلى يوم القيامة، نصف صلواتهم لعائد المريض.

[7]ايّما مؤمن عاد مؤمنا حين يصبح شيّعه سبعون الف ملك فاذا قعد غمرته الرّحمة و استغفروا له حتّى يمسى، و ان عاده مساء كان له مثل ذلك حتى يصبح.

[8]اذا دخل احدكم على اخيه عائدا له فليدع له فان دعاء مثل دعاء الملائكه.
و شايد منظور اين باشد كه شخص مريض براى عيادت كننده دعا كند.
ترجمه‏اخلاق ص : 182
همچنين مى‏فرمايد: هر كس در راه خدا مريضى را عيادت كند مريض هر دعايى برايش كند مستجاب خواهد شد [1].
و نيز مى‏فرمايد: عيادت كامل از مريض اين است كه دستت را بر ساعد دست او بگذارى و زود از نزد او برخيزى، زيرا عيادت افراد احمق تحملش از درد مشكل‏تر است [2].
و در جاى ديگر مى‏فرمايد: مدت عيادت به قدر فواق يا دوشيدن يك شتر است [3].
و مى‏فرمايد كه على عليه السّلام فرمود: عيادت كننده‏اى بيش از همه پاداش مى‏گيرد كه به هنگام عيادت كمتر بنشيند مگر اينكه مريض نشستن او را دوست داشته باشد و از او بخواهد كه بنشيند.
و مى‏فرمايد: درد چشم عيادت ندارد و مريضى كمتر از سه روز عيادتش واجب نيست و چون واجب شد بايد يك روز در ميان باشد ولى اگر مرض بطول انجاميد مريض را با خانواده‏اش به حال خود بگذاريد.
25 - اينكه اموات مسلمين را تشييع كرده در حمل تابوت و عزادارى آنها شركت نمايد.
امام باقر عليه السّلام فرمود هر كس با جنازه‏اى حركت كند تا بر او نماز بخوانند، براى او يك قيراط پاداش است و اگر تا هنگام دفن، او را همراهى كند براى او دو قيراط پاداش است و هر قيراط به اندازه كوه احد است.
و مى‏فرمايد: هر كس جنازه مسلمانى را تشييع كند در روز قيامت اجازه دارد چهار نفر را شفاعت كند و چيزى نمى‏گويد مگر اينكه فرشته‏اى مى‏گويد براى تو هم مثل آن هست.
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس يك جانب تابوت را بگيرد بيست و پنج گناه كبيره از او بخشيده مى‏شود و اگر چهار طرف آن را بگيرد از گناه پاك مى‏شود.
و به اسحاق بن عمار فرمود: هنگامى كه اطراف تابوت ميت را حمل مى‏كنى همانطور كه از مادر متولد شده‏اى از گناهان پاك مى‏شوى.
امام باقر عليه السّلام مى‏فرمايد: راه رفتن پشت‏سر جنازه از جلوى آن بهتر است ولى حركت از جلو هم اشكالى ندارد.
__________________________________________________
[1]من عاد مريضا في اللّه لم يسأل المريض للعائد شيئا الا استجاب اللّه له.

[2]تمام العيادة للمريض ان تدع يدك على ذراعه و تعجل القيام من عنده فانّ عيادة النّوكى اشدّ على المريض من وجعه.

[3]العيادة قدر فواق النّاقة او حلب ناقة
، براى كلمه فواق در كتب لغت چندين معنى ذكر شده كه مناسب‏ترين معانى در اين روايت اين است:
فواق يعنى فاصله بين باز و بسته شدن دست كسى كه مشغول دوشيدن شير است و در اينجا بعنوان كنايه از زمان كوتاه به كار رفته، همچنان كه عربها مى‏گويند: «امهلنى قدر فواق حالب» يعنى مرا كمى مهلت ده (المنجد).
ترجمه‏اخلاق ص : 183
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هر كس غمگينى را تسليت دهد در قيامت جامه‏اى به او مى‏پوشانند كه مايه زينتش باشد [1].
امام كاظم عليه السّلام فرمود: قبل از دفن و بعد از آن بايد تسليت داده شود.
امام صادق عليه السّلام فرمود: تسليت واجب بعد از دفن است.
و فرمود: براى تسليت همينكه صاحب عزا تو را ببيند كافى است.
و هنگامى كه حضرتش گروهى مصيبت ديده را تسليت مى‏داد، فرمود: خدا ضعف شما را جبران كند و عزايتان را نيكو گرداند و مرده شما را بيامرزد [2].
آنگاه بر مى‏گشت.
26 - اينكه به زيارت قبور مسلمين رود و براى گذشتگان عمل خير انجام دهد:
مرحوم صدوق (ره) روايت مى‏كند كه از حضرت صادق عليه السّلام درباره زيارت قبور و ساختن مسجد در قبرستان سؤال شد.
حضرت فرمود: زيارت قبور اشكال ندارد ولى در قبرستان مسجد نسازيد.
حضرت فاطمه عليهما السّلام هر صبح شنبه بر سر قبر شهداى احد مى‏آمد و بر سر قبر حمزه مى‏رفت و براى او طلب رحمت و مغفرت مى‏كرد.
امام كاظم عليه السّلام فرمود: هنگامى كه به قبرستان وارد مى‏شوى بر قبور پابگذار صاحب هر قبرى كه مؤمن باشد از آن احساس راحتى مى‏كند و صاحب هر قبرى منافق باشد از آن احساس درد مى‏كند.
محمد بن مسلم رحمه اللّه مى‏گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: آيا مردگان را زيارت كنيم؟ فرمود: بله.
گفتم آيا وقتى به زيارت آنها مى‏رويم مى‏دانند؟ فرمود: آرى به خدا آنها از آمدن شما مطلع مى‏شوند و خوشحال مى‏گردند و به شما انس مى‏گيرند.
گفتم: به هنگام زيارت آنها چه بگوئيم؟ فرمود: بگوئيد خداوند قبورشان را فراخ گردان و ارواح آنها را به طرف خود بالا ببر و از آنها
__________________________________________________
[1]من عزى حزينا كسى في الموقف حلّة يحبر بها.

[2]جبر اللّه و هنكم و احسن عزاكم و رحم متوفّاكم.

ترجمه‏اخلاق ص : 184
راضى باش و رحمت خود را چنان به سويشان سرازير كن كه تنهائيشان را جبران كند و وحشتشان را به انس مبدل گرداند كه تو بر همه چيز قادرى [1].
امام رضا عليه السّلام فرمود: هيچ بنده‏اى نيست كه قبر مؤمنى را زيارت كند و هفت بار انا انزلناه... را بخواند مگر اينكه خدا او و صاحب قبر را بيامرزد.
امام صادق عليه السّلام فرمود: شش چيز است كه بعد از وفات مؤمن به او ملحق مى‏شود:
1 - فرزندى داشته باشد كه برايش استغفار كند.
2 - قرآنى بنويسد و به جاى بگذارد.
3 - درختى بنشاند.
4 - آبى به جريان در آورده باشد.
5 - چاهى حفر كرده باشد.
6 - روش نيكى ابداع كرده باشد كه مردم به آن عمل كنند.
و باز مى‏فرمايد: هر مسلمانى براى ميتى عملى هديه فرستد خدا ثواب دو برابرش را به خود او مى‏دهد و سود آن را به ميت مى‏رساند.
همچنين فرمود: اگر نماز، حج، صدقه، عمل خير يا دعا براى ميت به جا آورده شود به او مى‏رسد و پاداش آن براى ميت و انجام دهنده‏اش نوشته مى‏شود.
__________________________________________________
[1]اللّهم جاف الأرض عن جنوبهم و صاعد إليك ارواحهم و لقهم منك رضوانا و اسكن اليهم من رحمتك ما تصل به وحدتهم و تؤنس به وحشتهم انّك على كلّ شي‏ء قدير.