ترجمه‏اخلاق ص : 159
باب پنجم حقوق دوستان و برادران‏
«دوستان و برادران دينى، حقوقى بر انسان دارند كه منحصر به يك يا چند مورد نيست بلكه در جميع اطراف زندگى انسان از» مال، جان، زبان و قلب حق دارند كه بوسيله عفو و دعا و اخلاص و وفا و سبكبارى و ترك تكلّفات و تكليفات حق آنها ادا مى‏شود.
بنابر اين حقوق آنها را در هشت مورد كلى مى‏توان جمع كرد:
1 - حق در مال: ادا كردن حق برادران در مال سه درجه دارد كه عبارتند از:
الف: پايين‏ترين مرتبه اداى حق از مال اين است كه او را به منزله بنده و خادمت بدانى و همانگونه كه براى رفع حوايج آنان مى‏كوشى قبل از آنكه او را به خواهش وادارى حوايجش را بر آورى.
ب: بالاتر از مرتبه اول اين است كه او را مانند خود و در مال خود شريك بدانى.
ج: بالاترين مرتبه اداى حق از مال اين است كه دوست را بر خود مقدم بدانى و نيازهاى او را بر احتياجات خود ترجيح دهى قرآن كريم مى‏فرمايد: «وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‏ انْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةً 59: 9[1].
__________________________________________________
[1] ديگران را بر خود ترجيح مى‏دهند، اگر چه خود به آنچه مى‏بخشند نيازمند باشند. (سوره حشر، آيه 9).
ترجمه‏اخلاق ص : 160
امام سجاد عليه السّلام به مردى فرمود: آيا شما دست در جيب و كيسه يكديگر مى‏كنيد تا آنچه را كه نياز داريد بدون اجازه برداريد؟.
عرض كرد: نه.
حضرت فرمود: پس دوست و برادر نيستيد.
2 - حق او در يارى كردنش با جان و تن براى بر آوردن نيازها و حوايجش قبل از اينكه خواهش كند، اداى اين حق نيز درجات و مراتبى دارد كه پايين‏ترين مرتبه آن اين است كه چون او بخواهد و شخص قدرت بر انجام آن داشته باشد با گشاده رويى در انجام آن اقدام كند.
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: من در بر آوردن حوائج دشمنانم با شتاب اقدام مى‏كنم كه مبادا اگر دير اقدام كنم از من بى‏نياز شوند.
وقتى كه امام درباره دشمنان چنين مى‏فرمايد لزوم تعجيل در تأمين نيازهاى دوستان معلوم است.
3 - 4 - حق در زبان:
اداى اين حق در دو جنبه تحقق مى‏پذيرد.
جنبه اول سكوت از چند امر است.
الف: ذكر عيوب او چه در حضور و چه در غيابش.
ب: جدال و رقابت با او جز در راه خدا.
ج: افشاء اسرارى كه به او مربوط مى‏شود حتى بعد از قطع رابطه چه اينكه افشاء سر دوستان از پستى طبع است.
د: طعنه زدن و عيب وارد كردن به دوستان و خانواده و فرزندان او.
ه: بازگو كردن طعنه‏هايى كه ديگران به او مى‏زنند در پيش رويش، چه همانطور كه گفته‏اند همان كسى به تو بد مى‏گويد كه در روى تو مى‏گويد.
جنبه دوم: زبان گشودن به چند امر است:
الف: اظهار دوستى و محبّت.
ب: احوال پرسى.
ج: دعا و ثناء بر او.
د: نصيحت و تخويف او به هنگام ارتكاب محرمات.
ترجمه‏اخلاق ص : 161
ه: آگاه كردن او بر عيوبش [1].
و: زشت نماياندن زشتيها و نيكو نماياندن خوبيها در نظر او.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: مؤمن آينه مؤمن است [2].
يعنى انسان از ناحيه دوستش و به وسيله او مى‏تواند آن عيوبى را كه بدون او قادر به ديدنش نبود ببيند همانطور كه از آينه استفاده مى‏كند و عيوب ظاهرش را بوسيله آن در مى‏يابد.
5 - بخشيدن لغزشها و اشتباهات او:
«بخشيدن لغزشها به تناسب نوع لغزشها متفاوت و متغير است».
اگر كسى در امور دين بلغزد بايد او را نصيحت و ارشاد كرد.
و اگر لغزش در كوتاهى از اقدام به اداء حق اخوّت باشد بايد از او چشم پوشيد و او را مؤاخذه نكرد و اگر از تو معذرت خواست بايد عذرش را بپذيرى.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏فرمايد: كسى كه برادر مؤمنش از او معذرت بخواهد و عذرش را نپذيرد گناهش به اندازه گناه باجگيران است [3].
6 - دعا كردن در حق او در زمان حيات و بعد از حياتش به آنچه براى خود و خانواده‏اش دوست دارد، در دعا كردن بين خود و دوستت فرق نگذار كه دعا كردن براى او دعاى براى خود تو است.
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هنگامى كه مردى برادر مؤمنش را در پشت سر دعا مى‏كند فرشته‏اى همان دعا را در حق او مى‏كند [4].
و امام باقر عليه السّلام در تفسير آيه شريفه: «وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» 42: 26[5].
مى‏فرمايد: منظور مؤمنى است كه پشت سر برادر مؤمنش براى او دعا مى‏كند، در اين حال فرشته‏اى براى او آمين مى‏گويد و خداى تعالى مى‏فرمايد: و براى تو است مثل آنچه براى‏
__________________________________________________
[1] در ظاهر اين جمله با جمله‏اى كه در بند اول گذشت يعنى سكوت از ذكر عيوبش در حضور او تنافى دارد ولى با كمى دقت روشن مى‏شود كه منظور از آنچه در قسمت سكوت گفته شده نهى از اظهار عيوب به صورت طعنه و زخم زبان بود در حالى كه در اين قسم توجه دادن به صورت انتقاد سازنده واجب است.
[2]المؤمن مرآة المؤمن.

[3]من اعتذر إليه اخوه فلم يقبل فعليه مثل اثم صاحب المكس.

[4]اذا دعى رجل لاخيه في ظهر الغيب قال الملك و لك مثل ذلك.

[5] و مستجاب مى‏كند دعاى كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام مى‏دهند و از احسان بى سابقه‏اش بر آنچه خواسته‏اند مى افزايد. (سوره شورى، آيه 26).
ترجمه‏اخلاق ص : 162
برادرت خواستى، و آنچه را كه به خاطر دوستى با برادرت تقاضا كردى به تو داديم [1].
و از نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه فرمود: مثل مرده در قبر مثل شخصى است كه در حال غرق است به هر چيزى متشبّث مى‏شود، او انتظار مى‏كشد كه فرزند يا پدر يا برادر يا يكى از نزديكان برايش دعايى كند و در نتيجه دعاى زندگان براى مردگان، مانند كوه، نور به قبرشان وارد مى‏شود [2].
7 - وفا و اخلاص:
وفا عبارت است از پايدارى در دوستى و ادامه آن تا مرگ دوست با خودش و بعد از مرگ او با فرزندان و دوستانش زيرا دوستى از آن جهت مورد نظر است كه نتيجه اخروى ببخشد و اگر قبل از موت قطع شود بى نتيجه و ضايع خواهد شد و بهمين خاطر است كه گفته‏اند شخصى كه بعد از حيات دوستش وفاى كمترى دارد بهتر از كسى است كه در زمان زندگى دوست، بسيار با وفا است [3].
و روايت شده كه پيرزنى بر پيامبر اكرم عليه السّلام وارد شد و حضرت او را احترام كرد وقتى در مورد آن زن از حضرتش سؤال شد.
فرمود: اين پير زن در زمان خديجه با ما رابطه داشت.
يكى از شاخه‏هاى وفا، در دوستى مراعات كردن جميع نزديكان و دوستان دوست است.
و ديگر آنكه اگر وضع او تغيير كرد و شأن رفيع و ولايت وسيع يافت بيش از پيش براى او تواضع نكنى و ديگر اينكه با دشمنان او دوستى نكنى.
8 - سبكبارى و ترك تكلّفات:
به اين معنى كه كارى را كه براى برادر مؤمنت مشكل است به او واگذار نكنى و از او طلب جاه و مال نكنى و براى تواضع و احوال پرسى و قيام به حقوق او خود را به سختى نيندازى بلكه سزاوار است كه از دوستى با او غرضى جز خداى تعالى و استفاده از بركت دعايش و الفت با
__________________________________________________
[1]هو المؤمن يدعوا لاخيه بظهر الغيب فتقول له الملائكة آمين، و يقول اللّه العزيز الجبّار و لك مثل ما سألت و لقد اعطيت ما سألت بحبّك ايّاه.

[2]مثل الميت في قبره مثل الغريق يتعلّق بكلّ شي‏ء ينتظر دعوة من ولد او والد او اخ او قريب، و انّه ليدخل على قبور الاموات من دعاء الاحياء من الانوار مثل الجبال.

[3] از آن جهت كه انسان، پس از مرگ از زمان حياتش به دوست محتاج‏تر است وفا و پايمردى دوست در آن حال اگر چه كم باشد از وفايى كه در زمان حيات از دوست خود مى‏بيند مفيدتر است.
مثل اينكه مقدار كمى پول در زمان گرفتارى براى انسان مفيدتر از پول فراوانى است كه در حال بى‏نيازى به دست او برسد مفاد اين عبارت تصويرى است از نياز شديد انسان پس از مرگ.
ترجمه‏اخلاق ص : 163
ديدارش نداشته باشى.
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: بدترين دوستان كسى است كه براى تو تكلّف كند و تو را وادار به نيرنگ و خدعه نموده و ناچارت كند كه از او عذر بخواهى [1].
امام صادق عليه السّلام فرمود: سنگين‏ترين دوستان من بر من كسى است كه براى من تكلّف كند و من از چنين دوستانى پرهيز دارم.
و سبك‏ترين آنها بر قلب من دوستى است كه چون با او باشم مثل اين باشد كه خودم هستم [2].
__________________________________________________
[1]شرّ الاصدقاء من تكلّف لك و من احوجك إلى مداراة و ألجأك إلى اعتذار.

[2]اثقل اخوانى علىّ من يتكلّف لي و اتحفّظ منهم و اخفّهم على قلبى من اكون معه كما اكون وحدى.