ترجمه‏اخلاق ص : 155
باب چهارم تقسيم دوستان و برادران‏
از امام باقر عليه السّلام روايت شده كه در بصره مردى برخاست «و به امير المؤمنين على عليه السّلام» عرض كرد: يا امير المؤمنين در باره برادران به ما خبرى بده.
حضرت فرمود: برادران دو گروهند برادران مورد اطمينان «كه در هر گرفتارى يار انسانند» و برادران مجالس شادى و خنده «كه در گرفتاريها انسان را به حال خود رها مى‏كنند» اما برادران مورد اطمينان پناهگاه و پر وبال و خانواده و مال انسانند، اگر نسبت به برادرت اطمينان پيدا كردى در راه او مال و جانت را نثار كن و هر كسى را كه او دوست مى‏دارد دوست بدار و راز و عيبش را بپوشان و محاسنش را اظهار كن.
ولى اى سؤال كننده بدان كه چنين دوستى از كبريت احمر كمياب‏تر است.
اما برادران و دوستان مجالس شادى با آنها نيز به لذت خود مى‏رسى پس خود را از آنان جدا نكن ولى از اين گروه بيش از اين انتظار نداشته باش و همان خوشرويى و شيرين زبانى كه آنها با تو دارند تو هم با آنها داشته باش.
«يكى از صفات پسنديده انسانى كرم و سخاوت است، اگر اين صفت شايسته در وجود انسانى عاقل پيدا شود آن شخص از هر جهت شايستگى دوستى پيدا مى‏كند اما اگر كرم در كسى باشد كه از نظر عقلى شايسته نيست باز هم لياقت دوستى دارد و اگر شخصى عاقل، كرم و سخاوت
ترجمه‏اخلاق ص : 156
نداشت لياقت دوستى ندارد ولى نبايد استفاده كردن از عقلش را فراموش كرد، امّا اگر انسانى هيچ يك از اين دو را نداشت از هيچ جهت شايستگى دوستى ندارد».
از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه على عليه السّلام فرمود:
بر تو باكى نيست كه با عاقل مصاحبت كنى اگر چه كرم او را نپسندى ولى از عقلش بهره بگير و از سوء اخلاقش بپرهيز و هرگز مصاحبت شخص كريم را رها نكن اگر چه از عقلش بهره‏اى نبرى، چون با عقلت مى‏توانى از كرمش استفاده كنى ولى تا مى‏توانى از شخص پست احمق فرار كن.
و از امام صادق عليه السّلام است: بر تو باد دوستى با افراد كهن و ريشه‏دار [1] و بر حذر باش از افراد تازه به دوران رسيده‏اى كه به عهد و پيمان و امان خود وفادار نيستند و حتى از كسانى كه نزد تو مطمئن‏ترين افراد هستند بر حذر باش زيرا كه مردم دشمن نعمتها هستند.
در روايت ديگرى از امام صادق عليه السّلام آمده است كه: صداقت و دوستى جز با حدود خودش ممكن نيست، پس هر كس تمام يا بعضى از حدود صداقت را دارا شد او را دوست خود بدان و اگر كسى هيچ يك از آن حدود را نداشت به هيچ عنوان او را به دوستى نپذير.
حدّ اول: اين است كه ظاهر و باطنش يكى باشد.
دوم آنكه: افتخار تو را افتخار خود و ننگ تو را ننگ خود بداند.
سوم آنكه: رياست يا ثروتى كه به تو مى‏رسد وضعش را نسبت به تو عوض نكند.
چهارم اينكه: تو را از آنچه توانايى دارد محروم نسازد.
پنجم اينكه: خود جامع اين چهار خصلت است اينكه تو را به هنگام بيچارگيها و مصيبتها رها نكند.
در كتاب مصباح الشريعة از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: سه چيز است كه در همه زمانها كمياب و نادر هستند:
1 - دوست در راه خدا.
2 - همسر صالح و مونس در دين خدا.
3 - فرزند رشيد.
و هر كس يكى از اين سه را داشته باشد به خير دنيا و آخرت و بهره كامل در دنيا رسيده است و بپرهيز از دوستى كه تو را از ترس يا طمع، يا به خاطر خوردن و نوشيدن دوست دارد و به دنبال دوستى متقين باش اگر چه در ظلمات زمين باشد و عمرت را در راه يافتنش فنا كنى.
__________________________________________________
[1] منظور افراد با اصل و نسب و خانواده دار است.
ترجمه‏اخلاق ص : 157
زيرا خداى متعال پس از انبياء برتر از متقين نيافريده، و نعمتى بالاتر از توفيق دوستى با آنان به هيچ بنده‏اى نداده است.
قرآن كريم مى‏فرمايد: «وَ الأَخِلاء يَومَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ إلا الْمُتَقِينَ 43: 67»[1].
__________________________________________________
[1] در اين هنگام دوستان همگى دشمن هم مى‏شوند غير از متقين، (سوره زخرف آيه 67). (حديث از مصباح الشريعة، ص 50).
=