ترجمهاخلاق ص : 145
باب دوم گلچينى از كلام حكما و اخبار اهل بيت عليهم السّلام در آداب زندگى و مجالست با گروههاى مختلف مردم
1 - اگر خواستار زندگى نيكو هستى با دوست و دشمنت با رضايت بر خورد كن نه خود را در مقابل آنها خوار نما، و نه از آنها وحشت داشته باش.
2 - وقور باش بدون آنكه تكبر در تو راه يابد و تواضع كن بدون آنكه مذلّت از خود نشان دهى.
3 - در كارهايت ميانه رو باش، زيادهروى و سستى در هر كارى نكوهيده و مذموم است.
4 - به هنگام راه رفتن به شانههايت نظر ميفكن و به اطرافت نگاه نكن و چون به جماعتى رسيدى بالاى سر آنها نايست و چون بين آنها نشستى چمباتمه منشين.
5 - از درهم نمودن انگشتانت خود دارى كن، با ريش يا انگشترت بازى نكن از خلال دندان بپرهيز، دست در دماغت نكن، از زياده روى در انداختن آب دهن و بينى خود دارى كن.
در صورت ديگران و در نماز يا در هر حال ديگر از خميازه كشيدن و كش و واكش خود دارى كن.
6 - در حالى كه نشستهاى ساكت و در سخن گفتن مرتب و منظم باش و چون كسى كلام خوبى گفت بدون آنكه از خود اظهار تعجب بى حدّ كنى به او گوش فرا ده و ديگر تقاضاى تكرار آن را
ترجمهاخلاق ص : 146
نكن.
7 - از فكاهى و حكايت گفتن خود دارى كن و از علاقهات به فرزند و كنيز و شعر و نوشتجات يا هر چيز ديگر كه مخصوص تو است با ديگران چيز نگو.
8 - مانند زنان تزيين نكن، مانند بندگان لباس نپوش، در سرمه كشيدن و ماليدن روغن افراط نكن، در تقاضايت مصرّ نباش و هيچكس را بر ظلم تشجيع نكن.
9 - هرگز مقدار دارائيت را به هيچكس حتى خانوادهات نگو چه اينكه اگر كم داشته باشى در نظر آنها سبك مىشوى و اگر بدانند كه ثروتت زياد است «بقدرى انتظاراتشان بالا مىرود» كه هرگز نمىتوانى آنها را راضى كنى، با اهل خانهات جدى باش بدون آنكه رفق و مدارا را از دست دهى و با آنها نرمى كن بدون آنكه ضعف نشان دهى.
10 - با كنيزان و بندگانت شوخى نكن كه در نظر آنها سبك مىشوى و چون مخاصمه كنى وقار خود را از دست نده و خود را از جهالت حفظ كن، از عجله بپرهيز، قبل از آنكه دليلت را ذكر كنى در آن تفكر كن، زياد با دست اشاره نكن و به كسى كه پشت سر قرار دارد زياد نگاه نكن.
11 - با زانوانت راه نرو، تا غيظت فرو ننشسته سخن نگو، اگر سلطانى خود را به تو نزديك كرد تا حدى به او نزديك شو كه از گزندش در امان باشى و اگر نعمتش را بر تو ارزانى داشت از تغيير موضعش نسبت به خود غافل مباش و مانند كودكان با او مدارا كن و آنچنان با او صحبت كن كه دوست دارد.
محبتش به تو باعث نشود كه در خانواده و بين فرزندان و لشگر او داخل شوى، حتى اگر او تو را شايسته اين مقام بداند، زيرا لغزش در خانواده شاه لغزشى جبران ناپذير و اشتباهى نابخشودنى است.
12 - از دوست زمان نعمت و سلامت بپرهيز كه او خطرناكترين دشمن است، و مالت را بيش از آبرويت دوست نداشته باش.
چون به مجلسى وارد مىشوى ادب آن است كه نخست سلام كنى و بر كسى كه قبل از تو وارد شده سبقت نگيرى و هر جا كه جا باشد و به تواضع نزديكتر بنشينى و به هنگام نشستن به شخصى كه در جنب او مىنشينى سلام كنى و بر سر راه ننشينى و چون نشستى ادب آن است كه چشمت را پايين بيندازى.
«هميشه در نظر داشته باش كه» مظلوم را يارى كنى و چون كسى يارى طلبيد به ياريش بشتابى و ضعفا را كمك كنى و گمراهان را ارشاد نمايى و سلام را جواب دهى و به فقرا بخشش كنى، امر به
ترجمهاخلاق ص : 147
معروف و نهى از منكر را فراموش نكنى، و براى انداختن آب دهان جاى مناسب در نظر بگيرى.
آب دهان را به جهت قبله يا طرف راست نينداز بلكه آن را به طرف چپ يا زير پاهايت بينداز.
13 - هرگز با پادشاهان مجالست نكن و اگر برايت پيش آمد كه همنشين آنها شوى از غيبت و دروغ بپرهيز، خود دار باش و سعى كن كمتر از آنها تقاضا كنى، نزد آنان شمرده و مرتب صحبت كن.
بر مبناى خلق و خوى شاهان صحبت كن [1] از شوخى با آنان بپرهيز و اگر چه با آنان اظهار محبت مىكنى از آنها بر حذر باش در نزد آنان آروغ نزن و بعد از غذا خلال دندان نكن همچنين بر پادشاهان لازم است كه جز افشاء اسرار و زيان به مملكت و مزاحمت حرم خود مسائل ديگر را تحمل كنند.
14 - تا مىتوانى با عوام الناس مجالست نكن و اگر چنين كردى سعى كن در گفتار آنان غوطهور نشوى و به اراجيف آنان زياد دقت نكن و از بد لفظىهاى آنان خود را به غفلت بزن و اگر چه به آنان نياز داشته باشى كمتر با آنان ملاقات كن.
15 - بر حذر باش كه با هيچ هوشيار و غير هوشيار شوخى نكنى، چه اينكه افراد هشيار كينهات را به دل مىگيرند و افراد غير هشيار بر تو گستاخ مىشوند زيرا شوخى هيبت شخص را از بين مىبرد و آبروى انسان را مىريزد و كينه را به ارمغان مىآورد و شيرينى دوستى را از بين مىبرد و فهم دانايان را لكه دار و نادان را گستاخ مىكند، قدر و منزلت شخص را نزد افراد حكيم پايين مىآورد و مبغوض متّقينش مىكند.
شوخى است كه قلب را مىميراند و بنده را از پروردگارش دور مىكند، نتيجهاش غفلت و ثمرهاش ذلت است قلوب انسانها بوسيله شوخى تاريك و اذهان آنها مرده مىشود، بوسيله شوخى عيوب زياد و گناهان ظاهر مىشوند و چه خوش گفتهاند كه شوخى علّتى جز كم عقلى و بيهودگى ندارد. و چون كسى در مجلسى شوخى كرد لازم است هنگام بلند شدنش از آن خدا را به ياد آورد. از نبى اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه هر كس در مجلسى بنشيند كه در آن شوخى بسيار باشد، اگر قبل از بلند شدنش از آن مجلس بگويد:«سبحانك اللهم و بحمدك اشهد ان لا اله الا أنت
__________________________________________________
[1] اين در صورتى است كه ظالم نباشند و صحبت كردن مطابق ميل آنها باعث تقويت باطل و تضعيف حق نشود و گر نه در صورتى كه منجر به تضعيف حق شود حرام است، و افضل جهاد كلمة حق عند امام جائر.
ترجمهاخلاق ص : 148
استغفرك و اتوب إليك» [1]
گناهانى كه در آن مجلس برايش نوشته شده پاك مىشود.
__________________________________________________
[1] منزهى تو اى خدا و ستودهاى، شهادت مىدهم كه جز تو خدايى نيست از تو طلب بخشش مىكنم و از گناهانم توبه مىكنم.
|