[ساير اعمال اين ماه‏]
[1 -] از اعمال مهم در اين ماه روزه است، باندازه‏اى كه با حالش مناسب باشد. و بهتر است اگر مانعى نبود - گرچه اين مانع رجحان روزه نگرفتن باشد - تمام ماه را بجز يك يا دو روز آخر آن را روزه بگيرد، و با اين يك يا دو روز بين روزه اين ماه و روزه رمضان فاصله
ترجمه‏المراقبات ص : 169
بيندازد. و اگر اين مقدار را نمى‏تواند، بمقدار زيادى روزه بگيرد تا وارد دعوت مقدس رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شده و از كسانى باشد كه حضرتش صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را يارى مى‏كنند، و گمان نمى‏كنم با يك يا دو روز روزه گرفتن وارد اين دعوت شود و از كسانى باشد كه بتوان گفت: به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كمك كرده است.
درباره روزه هر كدام از روزهاى اين ماه اخبار مفصلى وارد شده است. و من فقط روايتى را كه در كتاب «من لا يحضره الفقيه» آمده است، نقل مى‏كنم. امام صادق عليه السّلام فرمود: «كسى كه روز اول ماه را روزه بگيرد، حتما وارد بهشت مى‏شود. و كسى كه دو روز را روزه بگيرد، خداوند در هر شب و روزى (به چشم رحمت) به او مى‏نگرد و در بهشت هم به اين نگاه ادامه مى‏دهد. و كسى كه سه روز روزه بگيرد، با خداوند در عرش و بهشت او ديدار مى‏كند».
سيد بن طاووس قدّس سرّه جهت توضيح ديدن خداى متعال، در كتاب اقبال مى‏گويد: «شايد منظور از ديدار خدا در عرش اين باشد كه عده‏اى از بهشتيان در جايى از عرش باشند كه هر كس به آنجا برسد به او مى‏گويند: خدا را ديده است، چنانچه خداوند كعبه مشرّفه را منزل خود قرار داده و هر كس به ديدن آن برود، مى‏گويند: به ديدن خدا رفته است».
معلوم نيست سيد بن طاووس قدّس سرّه مى‏خواهد ديدار با خدا يا ديدار با خدا در عرش را توضيح بدهد. گرچه ظاهر كلامش اين است كه
ترجمه‏المراقبات ص : 170
در صدد توضيح چگونگى اصل ديدن خداست ولى در كتاب «فلاح السائل» در ذيل فرمايش امام صادق عليه السّلام كه مى‏فرمايد: «آنقدر آن (آيه) را تكرار كردم تا آن را از گوينده‏اش شنيدم...»، كلامى دارد كه در آن به ديدن و ملاقات معنوى خداوند تصريح مى‏كند، بگونه‏اى كه منافاتى با منزه دانستن خدا از جسم بودن ندارد. بهر حال اين توجيهات لازم نيست و واقعا خدا را مى‏بيند، چنانچه در مناجات شعبانيه نيز از اين مطلب با عبارات ذيل تعبير شده است:«حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور، فتصل إلى معدن العظمة، و تصير ارواحنا معلّقة بعز قدسك،
تا ديدگان قلب موانع نورى را پاره كرده و آنگاه به معدن بزرگى برسد، و روحهاى ما به عزت پاكيت وصل شود.» و ديدن باين شكل هيچ منافاتى با اعتقاد ما مبنى بر جسم نداشتن خداوند ندارد، تا احتياج به تفسير آن باشد. و شايد سيد بن طاووس قدّس سرّه با اين كلام مى‏خواسته ديدار عرش را توضيح بدهد، نه اصل ديدار را.
[2 -] از اعمال مهم در اين ماه صلواتى است كه در نيمروز هر روز اين ماه فرستاده مى‏شود، و اول آن چنين است.«اللّهم صل على محمّد و آل محمد، شجرة النبوة...».
[3 -] يكى ديگر از اعمال اين ماه، همانگونه كه در كتاب اقبال است بجا آوردن نماز و خواندن دعاهاى اين شبهاست. سالك بايد در رابطه با اين اعمال جدّى بوده، و به هر كدام از ذكر و فكر و اين اعمال كه نشاط دارد، با در نظر گرفتن اولويتها اقدام كند. و اين مطلب را نيز در
ترجمه‏المراقبات ص : 171
نظر داشته باشد كه عمل به روايتى كه متضمّن اين اعمال است، بخاطر تسامح در مدرك اعمال مستحبى است. و معمولا بهتر است هم به اعمال راحت و آسانى كه مى‏توان با نشاط آن را انجام داد و هم به عبادات روزمره، با در نظر گرفتن حال خود، بپردازد.
[4 -] يكى ديگر از كارهاى مهم در اين ماه عمل به اين روايت است. امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: «در هر پنجشنبه شعبان آسمان‏ها زينت شده و آنگاه فرشتگان عرض مى‏كنند: خداى ما روزه‏داران شعبان را ببخش و بيامرز و دعايشان را اجابت فرما. بنابراين كسى كه دو ركعت نماز بجا آورد كه در هر ركعت سوره «فاتحه» را يك بار و«قل هو اللّه احد»را صد بار بخواند و بعد از سلام دادن صد بار بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درود فرستد، خداوند تمام خواسته‏هاى دينى و دنيايى او را بر آورده مى‏فرمايد. و كسى كه يك روز آن را روزه بگيرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام مى‏كند.