ترجمهى المراقبات
مؤلف
كتاب «المراقبات» يا «أعمال السنة» تأليف عالم عامل فقيه اصولى عارف اخلاقى حاج ميرزا جواد آقا فرزند ميرزا شفيع ملكى تبريزى قدس الله سره الشريف، است. آقاى ابراهيم محدث بندرريگى اين كتاب را به زبان فارسى ترجمه كرده است.
نامگذارى كتاب
مؤلف در متن كتاب به نام آن تصريحى نكرده است، ولى در مقدمهى كتاب بطور ضمنى اشارهاى كرده است، كه شايد مراد نام كتاب باشد. ايشان در اين زمينه مىفرمايد: «و من بعض هذا الرفق ان تراقب أيام سنتك، و تعمل ببعض ما ورد في كل سنة مرة، و أنا أكتب في هذا مجملا، أختار من الأعمال الواردة أهمها و أشير من المراقبات إلى ألزمها». (المراقبات، ص 19).
ترجمهى آن چنين است: و از برخى از رفاقت و مدارا كردن (با نفس) اين است كه مراقب روزهاى سال باشى، و به بعضى از اعمالى كه در سال يكبار وارد شده است، عمل كنى، و من در اين باره مختصرى مىنويسم، از اعمال وارد شده مهمترين آنها را برمىگزينم، و از مراقبات به لازمترين آنها اشاره مىكنم.
همان گونه كه ملاحظه مىشود عبارات «المراقبات» و «الأعمال» و «سنة» در متن مذكور آمده است كه نام معروف و مشهور كتاب از آنها تشكيل شده است و علامهى طباطبايى در تقريظ «أعمال السنة» را ذكر نموده است.
ولادت و تحصيلات
مؤلف كتاب حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى است كه از علماى بزرگ اخلاق به شمار مىآيد، در شهر تبريز متولد شده است، و براى تحصيل علوم دينى و تكميل فضايل اخلاقى به نجف اشرف هجرت نمود.
در آنجا با عارف كامل استاد اكبر ملا حسين قلى همدانى آشنا شد و مراتب سير و سلوك عرفانى را در محضر ايشان تكميل نمود و به اعلى درجات فضايل اخلاقى نائل گرديد، و در فقه و اصول در محضر اساتيد بزرگ نجف اشرف، همچون آقا رضا همدانى، علامه ميرزا حسين نورى و آخوند خراسانى تحصيل نمود.
بازگشت به ايران
در حدود سال 1320 هجرى قمرى به ايران بازگشت و به وطن اصلى خويش تبريز مراجعت نمود، پس از مدتى به قم المشرفه عزيمت نمود و تا آخر عمر شريفشان در آنجا مقيم گرديد و به تربيت و تكميل علمى و عملى شاگردان خويش پرداخت. يكى از شاگردان پر آوازهى او حضرت امام خمينى (قده) است.
علامه آقا بزرگ تهرانى در الذريعة مىفرمايد: «حاج سيد آقا روح الله خمينى در قم نزد حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى و مير سيد على يثربى و ميرزا محمد على شاهآبادى و حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى و ديگران در فقه و اصول و معقول و عرفان و اخلاق شاگردى نمود». (الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج 22، ص 152).
موضوع
موضوع اصلى كتاب اصلاح باطن و ظاهر سالك است، كه مهمترين راه اين اصلاح مراقبت نمودن از روزهايى است كه در اصلاح اخلاقى و لسان شرع مخصوص و منصوص است، و بجا آوردن اعمالى است، كه از نظر شرع و اخلاق سالك را به فضايل اخلاقى و كمالات انسانى نائل مىگرداند و او را به اخلاق الهى متخلق مىگرداند كه «تخلقوا بأخلاق الله و تحلوا بصفات الله».
مؤلف بزرگوار در اين زمينه در كتاب مراقبات مىنگارد: «و بطور يقين بدان كه تو بر اصلاح ظاهر قادر نيستى مگر از طريق اصلاح باطن زيرا اعمال سالك از قلب جارى و صادر مىشود و قلب صالح جز عمل صالح رهآوردى ندارد و قلب فاسد جز فساد تراوشى ندارد.
پس عمده و مهمترين كار اصلاح قلب و دل است كه آن از خواطر و ملكات گذشته متأثر مىشود و خواطر از آنچه كه حواس حس مىكنند نشأت مىگيرد، پس كسى كه قدرت حفظ و كنترل و اصلاح انديشه و خصلت و دل را ندارد، علاجى جز توسل به باب لطف و كرم خداى لطيف و كريم ندارد». (المراقبات، ص 19).
انگيزهى تأليف
مؤلف بزرگوار هدف از تأليف اين كتاب را چنين مىنويسد: «اين جمله براى غرض ما از اين كتاب كافى است، كه آن عبارت است از اشاره به شرايط، و مهم در اين مسأله آن است كه سالك آخرين تلاش و كوشش خود را براى تصحيح شرايط باطنى اصلاح اخلاق بنمايد.
و آن عبارت است از ايمان حقيقى داشتن به اين كه ضار و نافع حق تعالى است، و ايمان به عنايت خداوند متعال داشته باشد و بداند كه خدا خير محض و باقى سرمدى است، و هيچ خيرى در هستى نيست مگر به ولايت و قرب و ملاقات حق تعالى، و خواستههاى را در اين منحصر كند يا به اينها برگرداند.
حتى مؤمن از نعمتهاى الهى لذت نمىبرد مگر از آن جهت كه آنها از خداست، در اين صورت نفس و عقل و روح سالك به دنيا توجه نمىكند و به حمد و ستايش حق تعالى مىپردازد. اين حال جز براى اوحدى از اهل معرفت دوام ندارد.» (همان مأخذ، ص 209).
ارزش كتاب
پيرامون معرفى كتاب در منابع موجود، چيزى يافت نشد، حتى نسخهى حاضر كه چاپ سوم است و با مقدمهى تحقيقى طبع گرديده است، چيزى پيرامون كتاب از منابع ننوشته است. لكن در اين نسخه تقريظى از فيلسوف شهيد مفسر كبير عارف بىنظير علامه آيت الله سيد محمد حسين طباطبايى، به چاپ رسيده است كه در آن به معرفى سبك اخلاقى مؤلف و ستايش كتاب پرداخته است، كه به اختصار ترجمهى آن چنين است:
«پس اين چند سطرى است كه پيرامون كتاب «أعمال السنة» تأليف علم حجت آيت مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى مىنگارم، و نمىخواهم اين كتاب گرانقدر را ستايش كنم و يا مؤلف بزرگوار آنرا مدح و ثنا كنم، چون اين كتاب درياى پر گوهرى است كه قابل سنجش نمىباشد و مؤلف او عالم بلند مرتبهاى است كه به توصيف در نيايد.
اين كتاب كه در پيش روى شماست، بهترين كتابى است كه در زمينه [عبوديت و تقرب و مراقبت] نوشته شده است، و در آن لطايفى است كه اهل ولايت مراقبت از آنها مىكنند، و دقايقى است كه به دلهاى مشتاقان محبت الهى، خطور مىكند، و جملات زيبايى است كه براى اهل رياضت، در عبادت الهى روشن و متجلى مىگردد». (همان مأخذ، ص 3 و 4).
ساختار كتاب
اين كتاب مشتمل بر يك مقدمه و دوازده فصل به ازاء دوازده ماه سال و يك خاتمه است كه معرفى فصول و ابواب آن بطور مختصر به شرح زير است:
مقدمه: در بيان تأمل در نعمتهاى دنيوى و اخروى، و توجه به مغفرت الهى، و اصلاح قلب و تسليم امر الهى و نوحهگرى بر اعضاء و مناجات با حق تعالى.
فصل اول: در بيان مراقبتهاى ماه محرم الحرام، و يادآورى مصائب امام حسين عليهالسلام و اعمال دههى اول، و تأثير مراقبتها و تعظيم شعائر الله.
فصل دوم: در بيان مراقبتهاى ماه صفر الخير، و زيارت اربعين، و حضرت رسول صلىاللهعليهوآلهوسلم، و امام حسن عليهالسلام.
فصل سوم: در بيان مراقبتهاى ماه ربيع الاول، و ولادت حضرت رسول صلىاللهعليهوآلهوسلم، و وفات امام حسن عسكرى، و خلافت امام عصر عجل الله تعالى فرجه، و ازدواج حضرت رسول (ص) با خديجه (س)، و اسامى حضرت رسول (ص)، و زيارت مولود و مراسم عيد و آداب آن، و توسل به صاحبان روز عيد.
فصل چهارم: در بيان مراقبتهاى ماه ربيع الثانى، و ولادت حضرت امام حسن عسكرى عليهالسلام.
فصل پنجم: در بيان مراقبتهاى ماه جمادى الأولى، و ولادت امام سجاد عليهالسلام.
فصل ششم: در بيان مراقبتهاى ماه جمادى الآخرة، و وفات حضرت فاطمه عليهاالسلام و فضايل ايشان.
فصل هفتم: در بيان مراقبتهاى ماه رجب الحرام، و نداى فرشتهاى بنام داعى و جواب آن به زبان حال، و مناجات، و معناى ماه حرام، و اعمال شب اول، و تلاش در راستى گفتار در مناجات و دعاها، و شب رغائب و اعمال آن، و فضيلت روزه در ماه رجب، و صدقه بجاى روزه.
تلاش در اخلاص نيت، و نكات دقيقى در شناخت اخلاص، و تحصيل حقيقت اخلاص با تأمل و تفكر، و ترس از آبرو ريزى ريا هنگام عرض اعمال به حضور حق تعالى، و نماز سلمان، و دعا در تعقيب هر نماز، و رجاء حقيقى، و ولادت حضرت امير المومنين عليهالسلام، و امر عالم قبل از بعثت حضرت رسول (ص)، و اهتمام حضرت امير المؤمنين عليهالسلام به اعتلاى كلمهى اسلام، و اهم شرايط دعا، و اعمال عيد مبعث، و نعمت بعثت و اختلاف مردم در قبول آن.
فصل هشتم: در بيان مراقبتهاى ماه شعبان المعظم، و مناجات شعبانيه، و فضيلت روزهى آن، و ولادت امام حسين عليهالسلام، و نيمهى شعبان، و ولادت حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه، و فضيلت شب نيمهى شعبان، و تذكر به ضعف ايمان، و توسل به امام زمان عجل الله تعالى فرجه، و فضيلت دعاى كميل، و محاسبت نفس، و طلب رحمت از صاحب آن روز، و اعمال آخر شعبان.
فصل نهم: در بيان مراقبتهاى ماه رمضان المبارك، و فضايل و فوايد گرسنگى، و مراتب روزه، و اقسام روزهداران، و اختلاف حالات پيامبران عليهمالسلام، و اقسام روزهداران از جهت خوردن و نوشيدن ايشان، و خطبهى حضرت رسول (ص) در ماه رمضان، و توسعهى رحمت الهى در اين ماه، و لطافت مضامين دعاهايى كه از معصومين عليهمالسلام وارد شده.
حقيقت قرآن و تدبر در قرائت آن، و تفكر در احوال پيامبران (ع)، و آثار قرآن در قلب هنگام تدبر در آن، و راز مستجاب نشدن دعاى برگزيدگان، و حسن ظن به حق تعالى، و شرايط دعا و ساير اسباب اجابت، و شرايط دعا و صلوات بر نبى (ص) و آل او (ع) و ساير اسباب اجابت.
ادخال سرور در قلب مؤمن، و بالا بردن دستها هنگام دعا و انواع آن و سجده كردن براى تقرب جستن به خداوند، و دو امر مجرب در تأثير حال سالك، و فضيلت انگشتر، و اختيار اوقات و اماكن شريف براى دعا، و تلاش در دعا و تحصيل حال رقت و گريه، و اقسام دعا كنندگان، و طلب شفاعت از صاحب هر روز، و دعاهاى مخصوصه و غسلهاى وارده، و افطار و اقسام آن، و اهتمام براى درك شب قدر.
مراقبت در امر امامت و موعظه و تحصيل اخلاص در آنها، و تذكر به وعاظ در كيفيت موعظه، و فضيلت شب قدر، و آمادگى براى اين شب مانند آمادگى براى حضور سلطان است، و محافظت قلب از اشتغال به غير خدا، و مناجات با خدا، و اعمال شب قدر، و دعاى شب بيست و هفتم.
[تتمة]: در بيان مراقبت از اعمال شب آخر ماه رمضان، و رفتار امام سجاد عليهالسلام با زير دستانش، و محاسبه اعمال تمام ماه، و خدا حافظى با ماه رمضان، و اظهار ندامت از كوتاهى كردن در اداء حقوق ماه رمضان.
[تتمة]: در بيان مراقبت شب عيد فطر، و فضيلت آن، و اقسام روزهدارانى كه وارد در عيد فطر مىشوند، و اعمال مخصوص شب عيد فطر، و صلوات وارد شده در شب عيد فطر، و اخراج فطريه و احكام آن.
فصل دهم: در بيان مراقبتهاى ماه شوال، و اعمال روز عيد و خروج براى نماز عيد، و آداب مجلس سلاطين دين، و متذكر شدن به حال امام عصر عجل الله تعالى فرجه، و مناجات با ايشان، و اظهار اشتياق براى زيارت ايشان، و اين كه تشريع نماز عيد براى بخشش پاداش است، و مراقبت روز عيد و قرائت دعاهاى آن، و بيان ماه شوال و اعمال آن.
فصل يازدهم: در بيان مراقبتهاى ماه ذى قعدة الحرام، و روزهى آن، و عمل شب نيمهى آن، و روز دحو الارض و شرافت آن، و نعمتهاى الهى در ظاهر و باطن انسان، و شأن كعبهى حقيقى، و اسرار اعمال و مناسك حج و اين كه آنها در تخليه و تحليه مؤثرند، و تلاش در تحصيل اخلاص.
فراهم كردن سفر حج و برگرفتن توشهى سفر، و رعايت رفيق و راهنما و امير حاج، و قصد حج واقعى در مناسك حج ظاهرى، و آداب زيارت حضرت رسول (ص)، و تحصيل حضور قلب هنگام زيارت او، و توقف در مقابل ضريح مقدس او، و اميدوارى از حضرت او و آنچه كه در خطاب به حضرت رسول (ص) مىگويد، و اميدوارى از عفو و كرم و فضل او و زيارت امامان قبرستان بقيع.
فصل دوازدهم: در بيان مراقبتهاى ماه ذى حجة الحرام، و فضيلت دههى اول آن، و دعاهاى پنجگانه كه به حضرت عيسى (ع) هديه شده، و تكيه بر خدا نمودن، و ريشهى اميد و آرزو، و اعمالى كه در دههى اول وارد شده، و اعمال شب و روز عرفه، و زيارت امام حسين عليهالسلام، و معانى تنزيه و تسبيح، و دعا نمودن براى برادران ايمانى در غياب ايشان و ايثار بر ايشان، و احتراز از دعاى دروغين.
اعمال شب و روز عيد قربان و آداب رفتن به نماز عيد، در فضيلت و شرافت روز عيد غدير بر ساير روزها، در معناى ولايت و حقيقت آن و بيان زيارت جامعه، و اين كه فضايل امام على عليهالسلام قابل شمارش نيست، و تصريح به ولايت امام على عليهالسلام در صحيفههاى پيامبران، و شرح روز عيد غدير، و خطبهى حضرت رسول صلىاللهعليهوآلهوسلم در مسجد خيف و در روز عيد غدير، و كمين كردن منافقان در عقبه براى كشتن حضرت رسول (ص)، و صلوات مخصوص در روز غدير، و روايات امام رضا عليهالسلام در فضيلت روز غدير، و معنى ولايت مطلقه و حقيقت آن، و اعمال روز غدير.
پناه بردن به صاحبان روز از معصومين در پايان روز، و مباهلهى نصاراى نجران، و آمدن نصاراى نجران به مدينه، و خارج شدن حضرت رسول (ص) براى مباهله و ممانعت ايشان از آن، و اين كه به نص آيهى مباهله على عليهالسلام نفس و جان نبى (ص) است، و احترام و منزلت روز مباهله در اسلام، و اعمال روز مباهله، و مناجات با معصومين (ع)، و نزول سورهى هل أتى در شان اهل بيت عليهمالسلام، و خاتمه در نصيحت و تذكر.
خاتمه: در بيان بجا آوردن اعمال به قدر امكان، و اجتناب از غرور، و وظايف بنده در صورت قادر نبودن بر انجام اعمال، و اهتمام در تحصيل اخلاص، و توجه به معانى و باطن عبادت، و واجب بودن تكميل صورت عبادت نيز، و مناجات مؤلف (قده) با خداوند متعال.
آرا و ابتكارات
يكى از مهمترين منازل سير و سلوك الهى و از سخترين مراحل عروج و ترقى معنوى، مراقبت است، دانشمندان علم اخلاق و سير و سلوك علمى در ضمن كتب و رسائل خويش و بصورت جداگانه پيرامون مراقبت مطالب عالى و دقايق كافى بيان فرمودهاند، كه به برخى از آنها اشاره مىشود. امام ابو القاسم قشيرى در رسالهى قشيريه، باب بيست و چهارم را در مراقبت نگاشته است، كه ترجمهى آن از ترجمهى رسالهى قشيريه چنين است:
«باب بيست و چهارم اندر مراقبت، قال الله تعالى: /و كان الله على كل شئ رقيبا/ (33 احزاب/52) (و خداوند مراقب هر چيزى است). جرير بن عبد الله گويد: جبرئيل (ع) به صورت مردى نزد پيامبر (ص) آمد و گفت: يا محمد (ص) ايمان چيست؟ گفت: آنكه ايمان آرى به خداى و فرشتگان و كتابهاى و رسولان وى و بدانستن اين كه خير و شر همه از اوست. گفت خبر ده مرا از احسان؟ گفت: احسان آن بود كه خداى را بپرستى چنان كه گويى مىبينى او را، اگر چنان نباشى كه او را مىبينى، دانى كه او ترا مىبيند.
استاد امام (ره) گويد: پيامبر (ص) به اين قول كه گفت: اگر تو او را نبينى، دانى كه او ترا مىبيند، اشارت به مراقبه كرد زيرا كه مراقبت دانش بنده بود به اطلاع حق بر وى و استدامت اين علم، مراقبت خداى بود و اين اصل همه چيزها بود و كس بدين درجه نرسد مگر پس از آنكه از محاسبهى خويش فارغ شده باشد...
جريرى گويد: هر كه حاكم نكند ميان خويش و ميان خداى تقوا و مراقبت را بكشف مشاهده نرسد...و گفتهاند: هر كه به خواطر، خداى را مراقبت كند، خداى جوارح او نگاهدارد...خواص گويد: مراعات وقت مراقبت بار آرد و مراقبت، اخلاص سر و علانيت، خداى را عز و جل....» (ترجمهى رسالهى قشيريه، ص 288 و 289 و 291 و 292).
خواجه عبد الله انصارى در منازل السائرين باب دوم از قسم معاملات را در بيان مراقبت نوشته است كه ترجمهى آن چنين است: «باب مراقبه: خداى عز و جل مىفرمايد: پس مراقب باش، زيرا آنان هم مراقبند». (44 دخان/59) و نيز مىفرمايد: دربارهى هيچ مؤمنى مراعات خويشاوندى و پيمانى را نمىكنند. (9 توبه/10) مراقبت يعنى هميشه متوجه مقصود بودن، و آن داراى سه درجه است:
درجهى اول: مراقبهى حق است در سير و سلوك دائمى به سوى او.
درجهى دوم: مراقبهى توجه حق است به تو به ترك اعتراض و خودبينى نمودن.
درجهى سوم: مراقبهى ازل است به مطالعهى عين سابق براى علم توحيد، و مراقبهى ظهور اشارات ازل تا ابد است و مراقبهى اخلاص از ورطهى مراقبه است. (شرح منازل السائرين تلمسانى، ص 169).
امام خمينى (قده) در كتاب چهل حديث، شرح حديث اول، فصل پنجم مىفرمايد: «در مشارطه و مراقبه و محاسبه: از امورى كه لازم است از براى مجاهد «مشارطه و مراقبه و محاسبه» است...و پس از مشارطه بايد وارد مراقبه شوى و آن چنان است كه در تمام مدت شرط متوجه عمل به آن باشى و خود را ملزم بدانى به عمل كردن به آن، و اگر خداى نخواسته در دلت افتاد كه امرى را مرتكب شوى كه خلاف فرمودهى خداست، بدان كه اين از شيطان و جنود اوست كه مىخواهند ترا از شرطى كه كردى باز دارند....» (اربعين حديث، ج 1، ص 16 و 17).
عارف شهيد و مفسر كبير علامهى طباطبايى در رسالهى موجز الولاية معناى باريك و دقيقى براى مراقبه بيان فرمودهاند كه مناسب با روش سلوك علامهى بحر العلوم در رسالهى تحفة الملوك في السير و السلوك و برخى از اصحاب معارف و ارباب قلوب است، و چون مناسب اين مقاله نيست از بيان آن خوددارى مىشود. زيرا اين نوع مراقبه يكى از انواع مراقبهى عملى است، كه با درجات مراقبهاى كه در رسالهى قشيريه و منازل السائرين بيان شد، تفاوت دارد.
مؤلف بزرگوار مرحوم ميرزا جواد ملكى تبريزى (قده) ابتكارى كه در كتاب المراقبات به خرج داده است، اين است كه محصلى از مراتب و مدارج مراقبه را كه جنبهى همگانى دارد و بكار عارف و عامى مىآيد، در جميع اعمال سال لحاظ نموده است و پيامد اعمال و مناسك عبادى را با توجه به اين مراقبه، بازگو نموده است.
اين كار در جاى خود بىنظير يا كمنظير است، زيرا در مختصر تحقيق و تفحصى كه شد، شبيه كتاب المراقبات يافت نشد، البته پوشيده نماند كه اسرار نويسى از دير باز سيرهى دانشمندان بوده است، حتى خود مؤلف كتابى بنام «أسرار الصلاة» دارد كه در المراقبات از آن چنين ياد ميكند: «پس هر كس تحقيق آنچه را ذكر كرديم مىخواهد به شرح حقايقى كه در كتاب «أسرار الصلاة» خود، دادهايم مراجعه كند....». (المراقبات، ص 436).
ويژگىهاى كتاب
از آنجا كه اسرار نويسى به يك موضوع مىپردازد مانند أسرار الصلاة، أسرار مناسك الحج و أسرار الصوم، با جامعيت «المراقبات» قابل مقايسه نمىباشد، زيرا در مناسبتهاى مختلف، اسرار نماز و روزه و اعمال و مناسك حج با بيانى شيوا در المراقبات بيان شده است.
در اشاره به اسرار نماز مىفرمايد: «بالا بردن دست هنگام تكبير و خود قيام كردن و ركوع و سجود و كشيدن گردن در ركوع و بلند كردن سر از سجده و تشهد و سلام، در اخبار اهل بيت حضرت رسول (ص) براى هر يك از اينها معنى و حقيقتى وارد شده است، كه اگر آنها را به قصد اين معانى بجا نياورى، گويا اعمال را اصلا بجا نياوردهاى.
همچنين تكبير و قرائت و تسبيح و حمد و شهادت به توحيد و رسالت و سلام نماز، براى هر كدام از اينها حقايقى است، كه اگر متكلم به اينها متحقق به آن حقايق نگردد، مكبر و مسبح و حامد و قارى بر او صادق نيايد.» (المراقبات، ص 436).
در بيان اسرار و مراتب روزه ترجمهى عبارات ايشان چنين است: «روزه سه مرتبه دارد، مرتبهى اول: روزهى عوام و آن عبارت است از ترك غذا و آب و زنان بنابر آنچه كه از واجبات و محرمات در كتابهاى فقهى بيان شده است.
مرتبهى دوم: روزهى خواص و آن عبارت است از ترك اينها با حفظ جوارح و قواى باطنى از مخالفت با خداوند متعال.
مرتبهى سوم: روزهى خواص خواص، و آن ترك هر چيزى است (خواه حلال و خواه حرام) كه از خدا باز دارد.
براى دو مرتبهى آخر اصناف زيادى است كه قابل شمارش نيست...روزهداران نيز مراتبى و اصنافى دارند، برخى از ترس مردم روزه مىگيرند، بعضى از روى عادت معمول ميان مسلمانان روزه مىدارند، پارهاى از ترس خدا و مردم و به قصد پاداش از خدا و مردم روزه دارند، گروهى بيشتر از ترس عقاب روزه باشند، دستهاى از ترس عقاب و به قصد رضاى الهى و تقرب به خداى متعالى روزه گيرند، و اندكى فقط به قصد قربت و رضايت حق تعالى روزه دارند...
روزهداران از جهت خوردن و آشاميدن نيز اصنافى دارند...و افطار نيز به تفاوت درجات روزهداران متفاوت است...معناى رؤيت شب قدر و لذت آن چيست؟...رؤيت شب قدر عبارت است از كشف نزول امر به زمين است همان گونه كه براى امام عصر عجل الله تعالى فرجه در اين شب كشف ميشود....». (همان مأخذ، ص 160 و 161 و 165 و 222 و 226).
سپس به شرح و برهان درك شب قدر مىپردازد. در بيان اسرار مناسك حج چنين مىنويسد: «و هرگاه حاجى معناى حج و اشتقاق آن را فهميد و اسباب ظاهرى و باطنى آن را شناخت، پس بايد هنگام انجام دادن اعمال عبادى ظاهرى، آنچه را كه مناسب احوال حج حقيقى و واقعى است، قصد كند و مراقب صحت افعال حج ظاهرى باشد.
مثلا هرگاه قصد ترك و هجرت خانواده و فرزندان و وطن را نمود، بايد به سبب اين قصد ترك خواستهها و گناهان را بنمايد. بلكه ترك هر چه كه او را از حق تعالى باز مىدارد، بنمايد...». (همان مأخذ، ص 322).
مؤلف بزرگوار سعى نموده است كتاب از آغاز تا انجام از يك نظم همآهنگ برخوردار باشد و آن عبارت از بيان شرايط صحت و بطلان اعمال عبادى و آداب قبول و عدم قبول آن است. آنان كه جمود به ظاهر كردند به باطن دعوت مىكند و آداب و اسرار نهانى عبادات را با استمداد از قرآن و سنت براى آنان طورى مستند بيان مىكند، كه قدرت انكار نداشته باشند، در اين زمينه مىنگارد:
«اهل اديان غالبا در نماز به صورت نماز اكتفا مىكنند و در تكميل آن تلاش مىنمايند و از فقدان روح و معنى آن هيچ ابايى ندارند، در حالى كه نماز و اجزاء و شرايط آن داراى صورت و روح مىباشد، و حال آنكه نمازگزاران را مىبينى به يادگيرى صورت نماز مشغولند...
در تطهير آب و اعضاء و رساندن آب به اعضاى وضو آنقدر مبالغه و احتياط مىكنند، كه هيچ دليل شرعى بر آن ندارند بلكه در آن نهى شرعى وارد شده است و در اداى حروف از مخارج در قرائت و اذكار نماز آنقدر دقت مىكنند كه موجب فساد قرائت و ذكر مىشود.
اما تطهير قواى باطنى از گناهان و پاك كردن دل از رذايل اخلاقى و نفاق و دوستى دنيا و اشتغال به غير خدا، گويا اصلا امر دينى در اين زمينه وارد نشده است حتى برخى از بزرگان از اهل علم مراد واقعى از افعال عبادات مثل نماز را نيافتهاند با اين كه اسرار اعمال در اخبار معصومين وارد شده است....» (همان مأخذ، ص 435 و 436).
و آنان كه ترك ظاهر كردند به ظاهر دعوت مىكند و شرايط ظاهرى عبادات را با استناد به قرآن و حديث طورى مبرهن مىكند كه انكار آن ميسور نباشد. در اين باره مىنويسد: «بر تو مخفى مباد كه مقصود ما از اهتمام به حقايق و معانى عبادات و نكوهش از اكتفاء به صورت آن، اين نيست كه اهتمام به صورت عبادت نباشد.
زيرا صورت همچون معنى مطلوب است، لكن مقصود ترغيب به جمع بين اهتمام به صورت و معنى است، هر كدام به جاى خود بنابر آنچه كه حكم و فرمان خدا و اهتمام رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم اقتضاء مىكند و اما ترك صورت بطور كلى چنانچه از بعضى از صوفيه ديده مىشود، آن نيز گمراهى است، بلكه گمراه شدن با گمراه كردن است و خارج شدن از دين است...زيرا ايشان ترك معانى نيز مىكنند، بلكه ترك صورت موجب ترك بيشتر معنى مىشود...
زيرا اسلام عبارت از جمع صورت و معنى است و ترك جزء ترك كل است و در اين مطلب هيچ شكى نيست، بلكه مراقبت از صورت قويتر است از آن جهت كه پيروى از مردم در شرع و دين است، زيرا معانى امور باطنى است كه اغلب براى مردم ظاهر نمىباشد تا پيروى ايشان واجب باشد، و آنچه كه ظاهر است همان صورت است و لكن اهتمام زياد به روح و معنى عبادت از آن جهت است كه آنها نزد شارع از صورت مهمترند.» (همان مأخذ، ص 437 و 438).
برخى از اديان به صورت و كثرت بيشتر از معنى و وحدت اهتمام داشتند و پارهاى به معنى و وحدت زيادتر از صورت و كثرت توجه نمودند ولى اسلام چون دين جامع و خاتم بود و پيامبر گرامى اسلام چون كاملترين انسان بود، همگان را به سعادت ابدى كه همان توحيد ناب قرآنى و محمدى است دعوت نمود و تنها راه نيل به اين سعادت جمع بين وحدت و كثرت و صورت و روح است. امام خمينى (قده) در اين زمينه در كتاب «سر الصلاة» مىفرمايد:
«چنانچه منسوب به رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم است كه فرموده: كان أخي موسى عينه اليمنى عمياء و أخي عيسى عينه اليسرى عمياء و أنا ذو العينين [برادرم موسى را چشم راست نابينا بود، و برادرم عيسى را چشم چپ، و من داراى دو چشم هستم] جناب موسى را كثرت غلبه بر وحدت داشت و جناب عيسى را وحدت غالب بر كثرت بود، و رسول ختمى را مقام برزخيت كبرى، كه حد وسط و صراط مستقيم است، بود.» «سر الصلاة، ص 92).
رسالت پيامبر اسلام اين بود كه همگان را به كمالات و مقاماتى كه خود بدانها رسيده بود، دعوت نمايد، و در راه تحقق اين آرمان از هيچ تلاش و كوششى فروگذار نباشد، قال الله تعالى: /و ما أرسلناك إلا كافة للناس بشيرا و نذيرا و لكن أكثر الناس لا يعلمون./ (34 سباء/28) و ما تو را جز به سمت بشارتگر و هشدار دهنده براى تمام مردم، نفرستاديم، ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
بر پيروان اوست براى تحقق بخشيدن به اين هدف بزرگ و متحقق و متصف شدن به حقايق و اوصاف پيامبر بزرگ اسلام هر تلاش و كوششى را بنمايند، قال الله تعالى: /لقد كان لكم في رسول الله أسوة حسنة لمن كان يرجوا الله و اليوم الآخر و ذكر الله كثيرا./ (33 احزاب/21) قطعا براى شما در [اقتداء به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مىكند.
در علم اخلاق و اخلاق عملى مسألهاى بنام مقام انشاء دعا و مناجات مطرح است، به همين خاطر ادعيه و مناجات را به سه دسته تقسيم نمودند.
دستهى اول: ادعيه و مناجات و زياراتى كه الفاظ آن از ساحت قدس الهى نازل شده است، چنانچه محدث ربانى حاج شيخ عباس قمى (قده) در مفاتيح الجنان فرموده:
«شيخ ما ثقة الإسلام نورى رحمه الله فرموده: اما زيارت عاشورا پس در فضل و مقام آن بس كه از سنخ ساير زيارات نيست كه به ظاهر از انشاى و املاى معصومى باشد هر چند كه از قلوب مطهرهى ايشان چيزى جز آنچه از عالم بالا به آنجا رسد، بيرون نيايد، بلكه از سنخ احاديث قدسيه است كه به همين ترتيب از زيارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احديت جلت عظمته به جبرئيل امين و از او به خاتم النبيين (ص) رسيده....». (مفاتيح الجنان، ص 829).
دستهى دوم: ادعيه و مناجات و زياراتى كه از معصومين عليهمالسلام است، چنانچه از كلام محدث نورى كه ذكر شد، روشن مىشود.
دستهى سوم: ادعيه و مناجات و زياراتى كه از انشاى بزرگان است.
حاج شيخ عباس قمى در ذيل دعاى عديله در مفاتيح مىفرمايد: «و اما اين كه اين دعا [عديله] مأثور است يا از منشئات علما است...محدث ناقد بصير...مولانا الحاج ميرزا حسين نورى نور الله مرقده فرموده: و أما دعاء العديلة المعروفة فهو من مؤلفات بعض أهل العلم ليس بمأثور و لا موجود في كتب حملة الأحاديث و نقادها.» (همان مأخذ، ص 156 و 157).
در ميان دانشمندانى كه داراى اين رتبهى علمى و مقام عملى بودهاند، نام دو تن مىدرخشد، از پيشينيان سيد رضى الدين ابو القاسم على بن موسى بن جعفر بن طاوس (قده) متوفاى سنهى 664 يا 668 ه ق مؤلف كتاب شريف إقبال الأعمال و از معاصرين ميرزا جواد ملكى تبريزى است، مؤلف مذكور در اين زمينه در كتاب المراقبات سنگ تمام گذاشته است، و ادعيه و مناجات گوناگونى در جاى جاى كتاب به يادگار گذاشته است.
در برخى با حق تعالى مناجات مىكند و در آن از قرآن و ادعيهى مأثور اقتباس مىكند مانند ص 289 و 290 و بعضى با معصومين مناجات مىكند، بويژه با امام عصر عجل الله تعالى فرجه، كه در آنها نيز از آيات و ادعيه اقتباس نموده است مانند ص 288 و 289 و 290.
دربارهى اصل انشاى دعا و مناجات در آخر مراقبات مىفرمايد: «سيد ما قدوهى اهل علم و عمل طاوس اهل مراقبه و استاد ايشان و مروج اين علم و عامل آن در كتاب اقبال، اصول مراقبات اعمال سال را به بهترين وجه ممكن نوشته است، كه در اين معنا بىنظير است، و از اين كتاب معلوم مىشود كه او در تحرير اين كتاب نيز به تكميل مراقبت الهى مشغول بوده است، و به همين خاطر در آخر كتاب اقبال دعا و مناجاتى انشاء نموده است....» (المراقبات، ص 438).
سپس برخى از عبارات مناجات سيد را بيان مىكند و بعد خود مؤلف از روى تواضع و فروتنى اظهار عجز از انشاى دعا و مناجات مىكند و ليكن در خاتمه مناجات خود با حق تعالى را بيان مىنمايد.
از ويژگىهاى ديگر المراقبات اين است كه در آن، مطالب علمى، فقهى، تاريخى، تفسيرى، عرفانى و شرع دعا وجود دارد كه به آدرس برخى اشاره مىشود.
در صفحهى 277 و بعد مباحث فقهى پيرامون اخراج فطريه و احكام آن بيان مىكند كه به اقوال علما اشاره مىكند و سپس اظهار نظر مىنمايد.
در صفحهى 61 شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها را در سوم جمادى الآخرة تعيين نموده است.
در صفحات 316 و 326 و 345 به تفسير روايى آيات پرداخته است.
در صفحهى 292 دعاى سحر را شرح نموده است.
در صفحهى 294 مصباح الشريعة را از امام صادق عليهالسلام مىداند.
روش اخلاقى مؤلف در اساتيد اخلاقى بعد از ايشان بويژه حضرت امام خمينى تأثير بسزا داشت. امام خمينى در اين زمينه مىفرمايد: «و از علما معاصر، كتب شيخ جليل القدر عارف بالله حاج ميرزا جواد تبريزى قدس سره را مطالعه كن.» (سر الصلاة، ص 40).
تأليفات
در تراجم نام چند كتاب و رساله را جزو آثار تأليفى ايشان آوردهاند كه عبارتند از:
- أسرار الصلاة كه آنرا در قم تأليف نموده كه به صورت سنگى و حروفى چاپ گرديده است.
- كتاب لقاء الله و السلوك إليه كه در تهران چاپ گرديده است.
- رسالهاى در اصول فقه.
- رسالهاى در فقه.
- كتاب مراقبات يا أعمال السنة كه كتاب حاضر است.
نسخه شناسى
كتاب المراقبات يا أعمال السنة در گذشته دو بار چاپ شده است.
چاپ اول: در سال 1381 هجرى قمرى.
چاپ دوم: در بيروت سال 1403 ه ق.
اين دو چاپ هر دو در بيروت به طبع رسيده است. و براى اولين بار در ايران با تحقيق و تنقيح و تصحيح و استخراج مصادر احاديث و ضبط اختلاف نسخه در پاورقى، توسط سيد عبد الكريم محمد موسوى، در ذى حجهى 1416 ه ق - موسسهى دار الاعتصام - با تقريظ علامهى طباطبايى و زندگىنامهى مؤلف به زيور طبع رسيده است. كه در واقع اين چاپ، چاپ سوم به حساب مىآيد. اين ترجمه توسط انتشارات اخلاق در سال 1376 شمسى با ترجمهى آقاى ابراهيم محدث بندرريگى به چاپ رسيده است.
وفات
مؤلف در روز عيد قربان سال 1343 يا 1344 هجرى قمرى وفات نمود و در مقبرهى شيخان در قم المقدسة در جوار حضرت معصومه سلام الله عليها مدفون گرديد، كه هماكنون مرقد شريف او زيارتگاه عارف و عامى است.
منابع
1 - قرآن مجيد با ترجمهى محمد مهدى فولادوند، چاپ سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، رمضان المبارك 1415، بهمن ماه 1373.
2 - اربعين حديث، امام خمينى، چاپ اول، قزوين، انتشارات طه، 1366.
3 - ترجمهى رسالهى قشيريه، مترجم بىنا، مصحح بديع الزمان فروزانفر، چاپ اول 1340 و چهارم 1374، تهران، شركت انتشارات علمى و فرهنگى.
4 - شرح منازل السائرين، عفيف الدين التلمسانى، قم، انتشارات بيدار، الطبعة الأولى في إيران، 1413 ق و 1371 ش.
5 - مفاتيح الجنان، حاج شيخ عباس قمى، مترجمين گروهى از علماى حوزهى مشهد، چاپ نهم، مشهد، انتشارات هاتف مشهد، بهار 1376.
6 - المراقبات، الميرزا جواد آقا الملكي التبريزي، تحقيق سيد عبد الكريم محمد الموسوي، الطبعة الأولى في إيران، دار الاعتصام للطباعة و النشر، ذي الحجة 1416 ق.
|