[روز آخر ذى حجّه‏]
در اين روز دو ركعت نماز روايت شده است كه اهل مراقبت آن را مهم مى‏شمارند. در هر ركعت يك بار «فاتحه الكتاب»، ده بار«قل هو اللّه احد»و ده بار «آية الكرسى» خوانده و پس از نماز اين دعا را مى‏خوانيم:«اللّهمّ ما عملت في هذه السنة من عمل نهيتني عنه و لم ترضه و نسيته و لم تنسه، و دعوتني إلى التّوبة بعد اجترائي عليك، اللّهمّ فإنّي استغفرك منه فاغفر لي، و ما عملت من عمل يقرّبني إليك فاقبله منّي، و لا تقطع رجايي منك يا كريم»«»
اين دعا با اندكى اختلاف و بگونه‏اى ديگر نيز روايت شده است.
سفارش به انجام اين عمل در اين روز خود گواه خوبى بر صحت روايت است. زيرا در روايات ديگرى نيز داريم كه بطور عموم سفارش به جبران اعمال يك روز يا يك ماه در آخر آن، مى‏نمايد. و چه بهتر كه
ترجمه‏المراقبات ص : 527
در پايان سال اعمال يك ساله را جبران نماييم. بنابراين با توجه به مناسبت اين نماز و دعا با آخر سال، مى‏توان بخوبى صحت و اعتبار اين روايت را فهميد. روايت شده است: «كسى كه اين نماز را گزارده و اين دعا را بخواند، شيطان مى‏گويد: واى بر او تمام زحمات يكساله مرا به باد داد و سال گذشته نيز به خير او گواهى مى‏دهد».
اى كسى كه به خدا و دين او ايمان دارى از پروردگار خود و اولياى او بخاطر اين معارفت بگونه‏اى تشكر كن كه بخاطر هيچ نعمت دنيايى اينطور تشكر نكرده باشى. و با خود بينديش كه اگر در اين سال با حوادثى روبرو مى‏شدى كه احتمال هلاكت يا اسارت و قتل تو وجود داشت ولى دوستى مهربان عمل آسان و چند كلمه‏اى را به تو مى‏آموخت و مى‏گفت: اگر اين عمل را انجام داده و اين كلمات را بگويى، تمام بلاهايى را كه ممكن است به آنها دچار شوى، از تو دور كرده و تمام اموالت را كه از بين رفته به تو برگردانده، بهترين زندگى را برايت فراهم كرده، دارايى و سلطنت و آسايش جاويد و بالاتر از اين‏ها، زندگى شيرين و جاويدان به تو خواهد داد، عملى كه اين دوست به تو پيشنهاد كرد، چه ارزشى داشت و به اين دوست چقدر علاقه پيدا مى‏كردى. آيا اين عمل را بر كيميا ترجيح نداده، و آيا اين دوست را باندازه كسى كه به تو كيميا بدهد، بزرگ نمى‏دانستى؟ با ترازوى عقل خود عمل آسانى را كه امامت به تو آموخته و اثرش را براى تو گفته است، بسنج و ببين آيا مى‏توانى در كيميا اين اثر را
ترجمه‏المراقبات ص : 528
بيابى. مهمترين كار كيميا ثروت بخشيدن و آسان نمودن كارهايى است كه با پول مى‏توان انجام داد. و در بيماريها و بلايا كه از پول كارى ساخته نيست كيميا هم ارزش ندارد.
اين فرصت را غنيمت شمرده و از پروردگار و پيامبر و امامت بمقدار اين نعمت و منت بزرگ سپاسگزارى نما. آنان تو را به راههاى نجات، رسيدن به كاملترين سعادتها و بالاترين درجات راهنمايى نموده‏اند. و عطا و بخشش، تشكرى مناسب و شايسته خود مى‏طلبد.
ولى آيا كسى مى‏تواند سپاسگزار حتى كوچكترين نعمت خداى متعال باشد، گرچه عبادت جن و انس را انجام داده باشد. بنابراين همراه با شرمسارى بخاطر ناتوانيها و كوتاهيهاى خود، از هيچ سعى و تلاشى دريغ نكرده و بدان تلاش و كوشش تو نيز نعمتى از نعمتهاى اوست.
با وجود اين كه به اصل اين لطفها و بخششهاى بزرگ ايمان داريم ولى با بى اهميتى و بسادگى از كنار اين اعمال مى‏گذريم. اين بى‏اعتنايى از چند چيز سرچشمه مى‏گيرد كه تعدادى از آنها عبارت است از:
[الف -] عدم اطمينان به پاكى عمل از آفات مختلف كه باعث مى‏شود انسان بخاطر اين آفت‏ها عمل را انجام ندهد.
[ب -] گاهى بعلت اينكه ممكن است بعد از انجام عمل دچار آفتى شود آن را انجام نمى‏دهيم. آفاتى از قبيل يادآورى و عجب به آن يا انجام گناهانى كه عمل را از بين مى‏برد. همان چيزى كه در اين آيه آمده است: «به سوى كارهاى ايشان رفته و همه را مانند گردى، پراكنده و
ترجمه‏المراقبات ص : 529
نابود مى‏سازيم.»«» [ج -] گاهى بعلت اينكه ممكن است گناهى انجام داده باشيم كه خداوند به ما گفته باشد: «هر كارى مى‏خواهى انجام بده كه بعد از اين تو را نمى‏آمرزم» عمل را انجام نمى‏دهيم.
[د -] گاهى هم بعلت اينكه يك عمل جانشينى دارد كه پاداش آن با آن عمل يكسان يا بيش از آن است، و بجهت فراوانى اين اعمال آنها را انجام نمى‏دهيم. چه خداى بزرگى كه بخاطر فراوانى نعمتهايش، نعمتهاى او را كه اهميت مى‏دادند.
[ه -] گاهى نيز ممكن است بگوييم: شايد از كسانى باشيم كه تقدير ما بد عاقبتى بوده، و بى‏ايمان از دنيا خواهيم رفت و در نتيجه اعمال خير ما بى‏ارزش مى‏گردد. و باين ترتيب عمل خير را ترك كنيم.
اين احتمالات وجود دارد، و اگر منافع بزرگى در كار باشد، گرچه احتمال نرسيدن به آن نيز وجود داشته باشد، عاقلان براى رسيدن به آن تمام سعى خود را بكار گرفته و بگونه‏اى براى بدست آوردن اين منافع احتمالى تلاش مى‏كنند كه در مورد منافع اندك قطعى چنين نمى‏كنند.
بهمين جهت است كه مى‏بينيم آنان بخاطر نعمتهاى احتمالى و نسيه آخرت به زيباييهاى نقد دنياى حاضر رغبتى نداشته و آخرت محتمل را بر دنياى مقطوع ترجيح مى‏دهند. نعمتهاى پست دنيايى براى آنان بى‏ارزش بوده، آن را پست‏تر از خاك دانسته و سعادتهاى آخرت،
ترجمه‏المراقبات ص : 530
بخصوص نزديكى و ديدار خدا را با ارزشتر از همه چيزهاى پرارزش مى‏دانند. آفريدگار در وجود آنان بزرگ و غير آن كوچك شده است. و اگر عمرهايى كه خداوند براى آنان مقرر كرده است نبود از شوق ديدار خدا و ثوابهاى او روحهاى آنان حتى باندازه يك چشم بهم زدن نيز، در كالبدشان آرام نمى‏گرفت. از خداوند بحق دوستان پاكش مى‏خواهيم، معرفت آنان را نصيب ما نموده و ما را موفق به ادامه راه آنان و پيروى از آنان نمايد.