[مراعات آداب دعا]
مطلب ديگرى كه بايد به آن توجه داشت اين است كه دعا كننده بايد فرمايش امام صادق عليه السّلام در «مصباح الشريعه» را بياد داشته باشد كه فرمودند: «ادب دعا را رعايت كرده و بنگر كه چه كسى را، چگونه، و براى چه مى‏خوانى؟ عظمت و بزرگى خداوند را باور داشته باش با ديده دل آگاهى او از باطن و اسرار و اعتقادات خود را ببين و راه نجات و هلاكت خود را درياب، مبادا چيزى از خدا بخواهى كه هلاكت تو در آن بوده ولى گمان دارى كه باعث نجات تو است. زيرا خداوند متعال مى‏فرمايد: و انسان با دعاى خير، شر خود را مى‏خواهد و انسان شتابكار است«».
بينديش كه چه و چه مقدار و براى چه درخواست مى‏كنى. دعا يعنى در حالى كه انديشه‏ات غرق در مشاهده پروردگار بوده، اختيار را از كف داده و تمام امور ظاهرى و باطنى خود را به پروردگار تسليم و واگذار نموده‏اى، با تمام وجودت از خداوند حاجت خود را بخواهى.
و در صورت عمل نكردن به شرايط دعا انتظار اجابت نداشته باش.
زيرا او رازها و نهان‏ها را مى‏داند. و شايد چيزى بخواهى و او بداند در باطن تو چيزى بر خلاف آن است».
ترجمه‏المراقبات ص : 451
ظاهرا مراد از اين فراز «با تمام وجودت از خداوند حاجت بخواهى» اين است كه بخاطر تبعيت از دستور خداى متعال، به درگاه او دعا كن. آنجا كه مى‏فرمايد:«و اسألوا اللّه،
از خدا بخواهيد»«فليستجيبوا لي و ليؤمنوا بى،(با تمام وجود) مرا اجابت كنند و به من ايمان آورند.» و شايد علت اين كه فرمود: «در مشاهده خدا» اين باشد كه اگر دعا كننده، مدعوّ را نشناسد، دعاى او دعا نخواهد بود. و شايد در اين صورت به گمان اين كه به درگاه خدا دعا مى‏كند، به درگاه غير خدا دعا كند. كه در بيشتر غير كاملين كه دعا مى‏كنند نيز همينگونه است. و شناخت خدا، بايد شناختى حقيقى باشد بگونه‏اى كه با روح و دل خود خدا را ببيند همانگونه كه در دعاى معصوم عليهم السّلام آمده است «خداوندا ظاهر ما را با فرمانبرداريت، باطن ما را با شناخت، و دلهاى ما را با دوستيت و جانهاى ما را با ديدارت روشن فرما».
و مراد از عبارت «از كف دادن همه اختيارها» اين است كه به درگاه خداى متعال براى خواسته‏ات دعا كرده و راه و چگونگى رسيدن به آن را معين نكن مثلا اگر مالى را مى‏خواهى نگو: آن را از دست فلانى يا خريد يا فروش فلان چيز به من برسان، مگر اين كه خصوصيات خواسته‏ات نيز جزو خواسته باشد.
نيز ممكن است منظور از اين عبارت، اين باشد كه انسان چون خير و سعادت را در خواسته خود مى‏بيند آن را طلب مى‏كند و بالاترين خيرها و سعادتها شناخت خدا و نزديكى و پناه اوست همانگونه كه در
ترجمه‏المراقبات ص : 452
دعاهاى معصومين عليهم السّلام نيز آمده است: «اى نهايت آرزوى عارفان» بنابراين دعا كننده بايد براى رسيدن به تمام خواسته‏هايش همين مطلب را خواسته و هيچ سعادت ديگرى را طلب نكند. زيرا اگر خير و سعادتى كه در پى آن است او را به اين هدف نهايى برساند، خداوند از آن آگاه مى‏باشد. و در غير اين صورت معين كردن آن فايده‏اى نداشته و حتى گاهى مانعى در جهت رسيدن به هدف اصلى بوده و براى او مضر است. ولى چنانچه گفته شد اين مقام كسانى است كه در شناخت خداوند كامل شده باشند، آنانى كه خداوند در حديث معراج درباره آنان مى‏فرمايد: «عقل او را غرق در معرفت خود نموده و خود، عقل او مى‏شوم.» چه مقام بلند و بالايى هنگام خواندن دعاهايى كه وارد شده بفهم كه چه مى‏گويى و آنچه را مى‏گويى در خود شكل بده. مواظب باش و مبادا كه با سخنان دروغ و بدون داشتن حالات بندگى و مراسم تضرع و گريه و زارى و نياز با پروردگارت روبرو شوى. مثلا وقتى در دعا مى‏خوانى: «پروردگارا توانايى رفع هيچكدام از احتياجات خود را نداشته و نمى‏توانم به خودم سودى رسانده يا ضررى وارد نمايم. اميدى برايم نبوده و دوستى نمى‏يابم درها به رويم بسته شده و از همه نا اميد شده و روزگار تنها تو را برايم باقى گذاشته است. بهمين جهت به درگاهت روى آورده‏ام. خداى من تو با آگاهيت، با من چگونه رفتار مى‏نمايى؟ نمى‏دانم و كاش مى‏دانستم كه درباره دعايم چه مى‏گويى جوابت
ترجمه‏المراقبات ص : 453
«آرى» است يا «نه» واى واى واى بايد بحال خود بگريم، بايد به حال خود بگريم، بايد به حال خود بگريم چه بدبختى بزرگى چه بدبختى بزرگى چه بدبختى بزرگى چه ذلتى چه ذلتى چه ذلتى اگر جوابت نه باشد، به چه كسى، چگونه، با چه وسيله‏اى و به چه چيزى اميدوار باشم و اگر من را ترك كنى، چه كسى از من حمايت خواهد كرد» درباره اين سخنانى كه به خداوند مى‏گويى بينديش. كسى كه از همه بريده و از همه مردم قطع اميد كرده باشد و با بيم و اميد در پيشگاه خدا ايستاده و از سرنوشت بد خود شكايت كند، قطعا خداوند او را اجابت كرده و مورد رحمت و بزرگداشت خود قرار مى‏دهد. و حتى او را دوست داشته و به خود نزديك مى‏سازد. ولى اگر كسى كه اين الفاظ را خوانده و اثر اجابت را نديده و پناه بر خدا دعاى او ثمره‏اى جز نااميدى و دورى نداشته باشد تنها علت اين امر دو رويى و ادعاى دروغ اوست.
كسى كه به پول، بيش از پروردگار جهانيان و به پدر و فرزند بيش از خداى آسمان‏ها و زمين اميد داشته، فريب مالش را خورده و به تدبير خود در زندگى اطمينان دارد و حتى در اين راه به كارهاى حرام دست مى‏زند - كارهايى كه خداوند به او فرموده است كه با انجام آنها به هدف خود نمى‏رسى - و بجاى اين كه بياد خدا باشد، دل او در دنيا سير مى‏كند، چنين كسى اگر اين دعا را بخواند و بخصوص در حال خواندن دعا ملتفت مطالب مذكور نيز باشد ولى از خود خجالت نكشيده و از سخنان دروغى كه بر زبان مى‏آورد ناراحت نشود، چنين شخصى
ترجمه‏المراقبات ص : 454
بزرگى و عظمت بى‏پايان او را ناچيز شمرده و سزاوار رد، طرد و راندن و حتى خشم و دشمنى و مجازات مى‏شود. منشأ آن هم چيزى جز ضعف ايمان و نبودن معرفت نمى‏باشد. و البته فاسد شدن دل نيز كه ناشى از فرو رفتن در دوستى و ياد دنيا مى‏باشد در اين جهت بى‏اثر نيست.
كسى كه در چنين زمانى و با اين زبان و اين گونه به درگاه پروردگارش دعا كند ولى در مسير وزش نسيم فضل و قبول الهى قرار نگرفته و به خواسته و آرزوى خود نرسيده و علامت پذيرش دعا كه همان تغيير حال و تغيير انديشه‏هايى است كه به ذهن او وارد مى‏گردد، را در خود نبيند، بايد بخاطر هلاكت قلب و ضعف ايمان بر خود بگريد، زيرا معلوم مى‏شود بنده بيمار و پستى است.
شخص مراقب بايد در دعاى خود موفقيت براى انجام اعمال عيد بخصوص شركت در نماز عيد و قبول آن را از پروردگار خواسته و در ابتدا و انتهاى اين روز به نگهبانان اين روز مراجعه كند، همانگونه كه بطور مفصل پيرامون اين مطلب در روزهاى مانند آن گفتيم.