جواب‏
چنين نيست. و لازمه سخنان ما اين است كه آنچه در روايت آمده فقط حق كسى است كه آن را آن طور كه بايد، بخواند، و كسى كه از خدا
ترجمه‏المراقبات ص : 435
نترسيده، اميدوار به او نبوده و از دستورات او فرمانبردارى نكرده باشد از همه اين فوايد محروم است. اما كسى كه مؤمن به خدا بوده، قصد فرمانبردارى او را دارد ولى گاهى اوقات اختيار را از كف داده و مرتكب گناهى مى‏گردد چنين كسى اگر با قصد معانى، اين دعاها را بخواند، از فوايد آن محروم نبوده و حتى اميد است كه خداوند پاداشى بيش از آنچه در روايت آمده است به او بدهد، و حتى اگر هنگام قرائت گاهى اوقات از قصد معانى آن غافل شده و گاهى اوقات به آن توجه داشته باشد، باز هم ممكن است لطف خدا شامل او شده و قسمتى را كه با غفلت خوانده است، حيات بخشيده و بپروراند.
خلاصه بطور يقين، باندازه ايمان، عمل و قصدش و حتى بيشتر، پاداش مى‏بيند. خداوند تقصيرات او را بخشيده و نورى علاوه بر آنچه در روايت آمده است به او عنايت مى‏فرمايد، نواقص آن را تكميل، آن را پرورش داده و پاداش تمام و كمالى به او عنايت مى‏نمايد. انسان نبايد هيچ خير و عبادتى را با اين شبهه كه بخاطر بديم برايم فايده ندارد، ترك كند. زيرا هر انديشه‏اى كه باعث ترك عملى شود وسوسه شيطان است. بلكه بايد تا جايى كه مى‏تواند شرايط را بوجود آورده و آن عمل را انجام دهد و براى قبول شدن آن به خداوند پناه ببرد. و در صورتى كه خداوند اضطرار واقعى او را ببيند، يا توانايى انجام آنچه را نمى‏تواند، به او عنايت فرموده و يا همان عمل بدون شرايط را كه مى‏تواند انجام دهد از او قبول مى‏نمايد و او را بخاطر اين كه عملش فاقد شرايط
ترجمه‏المراقبات ص : 436
مى‏باشد رد نمى‏كند. و فرقى نمى‏كند كه اين ناتوانى بخاطر كارهاى بد گذشته‏اش بوده و هنگام عمل از آنها پشيمان و توبه كرده باشد، يا نه. از مهمترين كارهايى كه در اين دهه وارد شده، ده ذكر«لا اله الا اللّه»است كه در هر روز ده بار گفته مى‏شود و اول آن چنين است:«لا اله الا اللّه عدد الليالى»
ثواب زيادى در روايات براى اين عمل ذكر شده است.
از مضمون اين ذكر مى‏توان برداشت كرد كه خداى متعال با فضل و كرم خود به كسى كه مثلا بگويد:«الحمد للّه مأة مرة،
حمد و ثنا مخصوص خداست، صد بار» و فقط يك بار «الحمد للّه» بگويد، پاداش كسى را كه صد بار «الحمد للّه» گفته باشد به او مى‏دهد.
در جمله سوم بجاى اين كه بگويد:«لا اله الا اللّه عدد ما يجمعون،
خدايى نيست جز خداى يكتا بعدد آنچه جمع مى‏كنند» گفت:«لا اله الا اللّه و رحمته خير مما يجمعون،
خدايى نيست جز خداى يكتا و رحمت او بهتر از آنچه جمع مى‏كنند مى‏باشد». منظور از آنچه جمع مى‏كنند همان اموال دنيا مى‏باشد كه نزد خدا حقير، و حتى دشمن خدا مى‏باشد. بجهت اين كه با مشغول كردن بندگان او مانع مى‏شود كه آنان به ذكر، انديشه و عبادت او پرداخته و بدين ترتيب راه رسيدن به قرب و كرامت او را بر آنان سد مى‏كند. بهمين خاطر بجاى اين كه بگويد: «لا اله الا اللّه‏بتعداد اموال مردم» با كلامى به همين مطلب اشاره كرد كه در آن كلام به علت حقارت و انتخاب اين لفظ به جاى آن لفظ، اشاره شده است. زيرا رحمت خداوند بهتر از اموال دنيا مى‏باشد، يعنى آخرت
ترجمه‏المراقبات ص : 437
بهتر از دنيا و خداوند بهتر و ماندنيتر است. و انسان بايد از اين تغيير اسلوب به اين مطالب پى‏ببرد.
و آنگاه كه اين مطلب را درك كرد، بايد كمتر غم و غصه دنيا را خورده و بداند اندوه فراوان دنيا در قلب باعث مى‏شود شرفى را كه قلب در نزد خداوند دارد، از دست بدهد.
از مهمترين كارها روزه نه روز اول اين دهه، بخصوص روز نخست آن است. روايت شده است كه روزه روز اول آن برابر با روزه هشتاد ماه و روزه نه روز برابر با روزه روزگار مى‏باشد و روزه روز ترويه كفاره شصت سال مى‏باشد.