ترجمه‏المراقبات ص : 390
[آمادگى براى سفر]
و در باطن و قلبش در رابطه با تمام متعلقات خود در شهر و ديار، و خانواده و پروردگارش توكل نمايد. امور آنان و امور خود و آنچه در سفر بهمراه دارد را به صاحب خانه‏اى كه مى‏خواهد آن را زيارت كند، واگذار كرده و اميدوار باشد كه خداوند بخوبى امورى را كه به او سپرده سرپرستى نموده و در راه زيارت و خود مقصد، تو و همراهان را بخوبى همراهى و از شما حمايت مى‏نمايد. زيرا او بهترين جانشين، همراه و ديدار شونده است.
نيز سزاوار است در سفر حج علائقى را با خود به همراه نياورد كه موجب پراكندگى فكر و خيال او شود، مثل زن، فرزند و رفيقى كه با انسان موافق نباشد يا وسايلى كه لازم نيست البته وسايل ضرورى را بايد همراه داشته باشد. و نيز بايد وضع اقتصادى رفيقش مانند او باشد تا مبادا مؤمنى را ذليل يا خود را خوار كند يا سر بار ديگران باشد.
شايسته است رفيق او داناتر و با تقواتر از خودش باشد، تا از همراهيش استفاده و با پيروى از او خود را كامل كرده و با يادآورى او متذكّر شود.
خلاصه اين كه خانواده، اموال و تمام دارائيش را كه در محل زندگيش باقى مى‏گذارد، فراموش نموده و فقط به هدفش فكر كند. و چيزى بهمراه خود نياورد كه او را از ياد پروردگار و زيارت و نزديكى جستن به او و بدست آوردن رضايتش باز دارد. تا بدين ترتيب جز
ترجمه‏المراقبات ص : 391
زيارت دوست و بندگى كامل در حضور مولى چيزى در انديشه او نباشد. طبيعى است كه در اين صورت با رفقايش مهربان شده، بخوبى با آنان رفتار كرده، از احسان و نيكى به آنان خوشش آمده، اذيت آنان را تحمل و با آنان انس مى‏گيرد و از همراهى آنان لذت مى‏برد حتى از كسانى كه وسايل نقليه را در اين سفر عهده‏دار بوده و حتى از خود وسايل نقليه و استراحتگاه‏هايى كه در آن فرود مى‏آيد نيز خوشش مى‏آيد.
«آنگاه كه از شهر ليلى مى‏گذشتم ديوارها را مى‏بوسيدم. دلم از محبت او لبريز بود نه از دوستى شهر او.»«»
جمال كعبه چنان مى‏دواندم بنشاط كه خارهاى مغيلان حرير مى‏آمدبه همين جهت بود كه طبق نقلى كه از سرور سجده كنندگان و امام زاهدين شده، بادام، شكر و ساير شيرينيجات به حاجيها مى‏داد. و در راه خدا و براى ديدار كنندگان خدا و در مقابل چشم او خيلى خرج مى‏كرد.
و در اين صورت نمى‏توان گفت، او براى چيزهايى كه از دست مى‏دهد، يا با اختيار خود از مال و مقام و غذاى خود مايه مى‏گذارد، ناراحت مى‏شود. و نيز از جفاى خدمتكار و رفيق بدش نيامده و حتى تلخى آزار آنان براى او شيرين است، بد رفتارى و آزار آنان را با
ترجمه‏المراقبات ص : 392
مهربانى و نيكى پاسخ داده و آزار آنان را منتى بر خود مى‏داند، زيرا رضايت خالق در جفاى مخلوق است چنانچه در حديث قدسى به اين مطلب اشاره شده است.