ترجمهالمراقبات ص : 371
[شب مبارك نيمه ذى قعده]
از كارهاى مهم اين ماه عمل شب نيمه آن است: سرور ما قدّس سرّه در «اقبال» از «احمد بن جعفر بن شاذان» روايت كرده است كه گفت: از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده است كه: «شب پانزدهم ذى القعده شب مباركى است. خداوند در آن با رحمت به بندگان مؤمنش مىنگرد.
پاداش كسى كه در آن با عمل از خداوند فرمانبردارى كند، مانند پاداش صد روزهدار ملازم مسجد كه باندازه يك چشم بهم زدن نيز نافرمانى خدا را ننمودهاند، مىباشد.» بنابراين انسان بايد در نيمه شب مشغول به طاعت خداوند شده و به دعا و نماز بپردازد. زيرا روايت شده است:
«كسى در اين شب چيزى از خدا نمىخواهد مگر اين كه به او عنايت مىفرمايد».
اگر انسان به كسى چنين وعدههايى بدهد، بىتفاوت از كنار اين وعدهها نخواهد گذشت. بخصوص اگر بداند كه او مىتواند به وعدههاى خود عمل نمايد. و همين كه احتمال توانايى بر انجام وعدههاى او را بدهد براى عمل كردن به دستورات او كافى است. زيرا پاداش خيلى بزرگ است، پاداشى چون پاداش صد ملازم مسجد كه در عمر خود حتى در يك چشم بهم زدن نيز نافرمانى خدا را ننمودهاند.
اين پاداش قابل مقايسه با هيچيك از سعادتها، داراييها و شاديهاى دنيا نيست. و وقتى كه سود زياد باشد، گرچه احتمال آن ضعيف هم باشد
ترجمهالمراقبات ص : 372
عقل حكم به انجام آن عمل براى رسيدن به آن سود مىكند. كه در اينجا احتمال سود ضعيف هم نيست. زيرا «اخبار تسامح» در دليل اعمال مستحبى سند اين روايت را معتبر گردانيده و احتمال آن قوى مىشود.
به رغبت و اشتياق خود براى بدست آوردن كالاهاى اين دنياى پستى كه بقائى نداشته، با تلخيهاى فراوان همراه و مانع رسيدن نور است بنگر و ببين براى رسيدن به آن و اندوختن آن با احتمال ضعيفى وطن، آسايش و خانواده را ترك و به مسافرت مىروى. بيابانهاى وسيع را در نورديده، درياها را زير پا گذاشته و از جنگلها عبور مىكنى و نهايت آرزوى تو اين است كه مثلا از اين سفرها به هزار دينار برسى. در حالى كه احتمال مىدهى به آرزوى خود نرسيده و حتى مال، جان و آبرويت بخطر افتاده و يا با مرگ دست و پنجه نرم كنى ولى باز هم حاضر نيستى از هدف خود دست برداشته و با اين عذرها از جديت و تلاش دست بردارى.
پس با توجه به اين كه نعمتهاى آخرت پايدار و بدون هيچ رنجى است و با اين گونه اعمال بطور يقين مىتوان به آن رسيد، چرا عمل نمىكنى. و اگر نقص در خود انسان باشد نيز مىتوان آن را رفع كرده و سپس به انجام عمل پرداخت. آيا در اين صورت بىتفاوتى در مقابل اين پاداشها علتى جز ضعف ايمان يا بيمارى قلب كه ناشى از حب دنياست، خواهد داشت.
|