[محاسبه نفس‏]
[3 -] از كارهاى مهم اين است كه مانند شريكى كه در پايان كار با شريك خود تسويه حساب مى‏كند، از نفس خود حساب كشيده، و سرمايه خود را كه همان عمر، ايمان و بركات ماه رمضان و نورهاى آن مى‏باشد را در نظر آورد، و ببيند آيا ايمان او به خدا، رسول، كتاب و حجتهاى او و روز قيامت بيشتر شده است يا نه؟ اخلاق او كه از اين معارف سرچشمه گرفته، چگونه است؟ خوف و رجا، صبر، زهد، خلوت نمودن براى ذكر خدا و تفكرى كه باعث انس است، شناختى كه محبت را بدنبال داشته و محبتى كه به رضايت، تسليم و توحيد منجر شود، شرح صدر ناشى از نور شناخت در ديدن غيب و گشادگى قلب او در تحمّل بلاها و حفظ اسرار، تا چه اندازه‏اى است؟ چگونه در «سراى فريب» آرام نگرفته و به «سراى جاويد» بازگشت كرده است؟ آيا ماه رمضان و اعمال اين ماه تأثيرى در اين امور داشته است يا نه؟ در مورد افعال و حركتهاى اعضاى بدنش بينديشد. آيا همانگونه باقى مانده يا در اين مورد بيشتر به احكام الهى توجه نموده است؟ بخصوص نسبت به حركتهاى زبانش هنگام سخن گفتن در مورد آنچه
ترجمه‏المراقبات ص : 324
به او مربوط نبوده، سخنان باطل، دروغ، غيبت، تهمت، تعرض به آبروى مؤمنين، فحش، اذيت و غيره. اگر ببيند كه تمام اين موارد همانطور كه بوده باقى مانده، بايد بداند كه اين مطلب ناشى از كارهاى بد او در اين ماه پر بركت بوده و تاريكى گناهانش بر نورهاى اين شهر درخشان و روشنى بخش فائق آمده است. زيرا ممكن نيست كه نورهاى ماه رمضان، شبهاى قدر و اين دعاهاى گرانقدر قلب او را روشن كند ولى باز هم به گناهان سابق خود ادامه دهد.
كسى كه چنين ضررى كرده است، بايد از خطر دعاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بترسد، آنجا كه مى‏فرمايند: «خداوند كسى را كه از ماه رمضان خارج شود و آمرزيده نشود نيامرزد.» زيرا يكى از سخت‏ترين مصيبتها و بزرگترين بلاها همين است. بايد با يارى خدا، پناه آوردن به رحمت و رفتن به درگاه او - و در حالى كه با زبان حال مى‏گويد: «اى كسى كه به داد بيچاره مى‏رسى هنگامى كه تو را بخواند و گرفتارى او را برطرف مى‏نمايى» - خود را اصلاح نموده، بر گناهان خود گريسته و آثار اين اعتراف صادقانه را در خود هويدا سازد و با زبان حال بگويد:
«هيچ خدايى بجز تو نيست تنزيه مى‏كنم تو را و منم كه ستمكارم».
يكى از نشانه‏هاى اصلاح حال داشتن علامت گناهكاران و ترس آنان و آمرزش خواستن از خداى متعال باندازه گناهان مى‏باشد. و اگر نفس او كه عادت به تنبلى نموده است، نتواند او را براى بجا آوردن حق استغفار يارى كند، بايد از درى كه شيطان از آن در وارد شد و به مراد
ترجمه‏المراقبات ص : 325
خود رسيد كه همان در نااميد نشدن است بر خداوند وارد شود. و بالاخره بايد در آخر ماه تمام چيزهايى را كه از دين خود ضايع كرده جبران نمايد، تا براى روز عيد و ديدار با خداوند در اين روز آماده شده و از فوايد آن محروم نشود. و بدين ترتيب به زيانى جبران ناپذير گرفتار نگردد.