[عملى از امام زين العابدين عليه السّلام در اين شب‏]
[2 -] از كارهاى مهم مطالعه مطالب و كارهايى است كه از امام زين العابدين عليه السّلام در اين شب نقل شده و انديشيدن در مقام، عبادت، تلاش زياد و عمل اوست. آنگاه ببيند كه خود با اين بدحالى، مقام پست و كوتاهى در عبادت پروردگارش، چه بايد بكند.
سيد ما قدّس سرّه در كتاب اقبال از شيخ ابى محمد هارون بن موسى التلّعكبرىّ رحمه اللّه و او از محمد بن عجلان نقل كرده است كه گفت: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‏فرمود: «هنگامى كه ماه رمضان مى‏آمد على بن الحسين عليهما السّلام هيچ غلام و كنيزى را نمى‏زند و اگر گناهى از آنان سر مى‏زد، آنان را مجازات نمى‏كرد و فقط پيش خود در كاغذى مى‏نوشت فلان غلام يا فلان كنيز روزى چنين و چنان كرد و تأديب آنان را تا آخرين شب ماه رمضان به تأخير مى‏انداخت و در اين شب آنان را
ترجمه‏المراقبات ص : 318
مى‏طلبيد و گرد خود جمع مى‏كرد. آنگاه نوشته خود را آشكار كرده و مى‏فرمود: فلانى چنين و چنان كردى و تو را تأديب نكردم آيا اين مطلب را بخاطر دارى؟ مى‏گفت: بله، فرزند رسول خدا تا از تمامى آنها اقرار مى‏گرفت. سپس در وسط آنان ايستاده و به آنان مى‏فرمود: با صداى بلند بگوييد: على بن الحسين پروردگارت تمام اعمال تو را ثبت نموده است، همانگونه كه تو تمام كارهاى ما را نوشتى. و او نوشته‏هايى دارد كه حقيقتهايى را كه بزيان تو است، مى‏گويد و تمام گناهان كوچك و بزرگ تو را مى‏نويسد، همانگونه كه تو نوشته‏هايى دارى كه حقيقتهايى را كه بزيان ماست مى‏گويد و تمام كارهاى كوچك و بزرگ ما را نوشته است. هر عملى را كه انجام داده‏اى در پيشگاه او حاضر مى‏يابى، همانگونه كه ما تمام كارهايمان را نزد تو حاضر يافتيم.
پس عفو كن و ناديده بگير، همانطور كه از سلطان مى‏خواهى تو را عفو كند. اگر از ما درگذرى، او را با گذشت، مهربان و بخشنده خواهى يافت. و پروردگارت به هيچكس ظلم نمى‏كند. پس على بن الحسين مقام پست خود را در پيشگاه پروردگار حكيم و عادلى كه باندازه دانه خردلى ستم نمى‏كند در نظر داشته باش. كه اگر باندازه وزن ذره خردلى باشد خداوند آن را مى‏آورد و فقط خداوند را شاهد و حسابرس بدان.
گذشت كن و نديده بگير، تا پادشاه نيز از تو بگذرد و نديده بگيرد.
خداوند مى‏فرمايد: «بايد گذشت كنند و نديده بگيرند، آيا دوست
ترجمه‏المراقبات ص : 319
نداريد خداوند گناهان شما را ببخشد.»«» اين كلمات را خطاب به خود مى‏گفت و به آنان ياد مى‏داد و آنان با او مى‏گفتند. و در حالى كه بين آنان ايستاده بود گريه مى‏كرد و مى‏گفت:
پروردگار ما ما را امر كردى كه از كسى كه به ما ستم روا داشته درگذريم. ما به خود ظلم كرديم و همانگونه كه فرمودى از كسانى كه به ما ظلم كردند گذشتيم. پس ما را عفو فرما. زيرا تو از ما و كسانى كه آنان را به عفو امر فرمودى، به آن سزاوارترى. و امر فرمودى گدا را از در خانه‏هاى خود رد نكنيم و اكنون در حالى كه گدايان و فقيرانى هستيم به سوى تو آمده و در آستانه و درت اقامت گزيده و بخشش، احسان و نيكى تو را خواهانيم. بدينوسيله بر ما منت گذار و ما را نااميد مگردان، زيرا تو از ما و كسانى كه به اين كار امر شده‏اند، به اين مطلب شايسته‏ترى. خداى من اكرام نمودى. بنابراين مرا كه از گدايان تو هستم اكرام كن. و با بخشش، نيكى نمودى پس مرا از عطاياى خود بهره‏مند ساز.
آنگاه به آنان رو كرده و مى‏گفت: و شما را عفو كردم آيا شما نيز از من و بدرفتاريم مى‏گذريد؟ من پادشاه بد، پست ستمكار، و مملوك پادشاهى كريم، با سخاوت، عادل، نيكى كننده و بخشنده‏ام. آنگاه آنان مى‏گفتند: آقاى ما تو و بديهايت را عفو كرديم. سپس به آنها مى‏فرمود: بگوييد: خداوندا از على بن الحسين درگذر همانگونه كه
ترجمه‏المراقبات ص : 320
ما را عفو كرد. و او را از آتش رها كن همانگونه كه ما را از بردگى خارج كرد، آنان نيز همين را مى‏گفتند. آنگاه مى‏گفت: خداوندا آمين، پروردگار جهانيان برويد من شما را عفو و شما را آزاد كردم به اميد گذشت از خود و رهايى خودم. و آنان را آزاد مى‏كرد. هنگامى كه روز فطر فرا رسيد عطايايى به آنان عنايت نموده تا محفوظ مانده و از مردم بى‏نياز شوند. و سالى نبود كه در شب آخر ماه رمضان حدود بيست نفر را آزاد نكند.
و مى‏فرمود: خداوند متعال در هر شب ماه رمضان هفتاد ميليون نفر را از آتش رها مى‏كند كه همگى سزاوار آتش هستند. و هنگامى كه شب آخر ماه رمضان فرا رسد بتعداد همه كسانى كه در اين ماه رها نموده است نجات مى‏دهد. و من دوست دارم خداوند مرا ببيند كه باميد نجات خودم از آتش، عده‏اى از كسانى را كه مالك هستم در سراى دنيا در راه خدا آزاد مى‏نمايم. هيچگاه خادمى را بيش از يك سال كامل به خدمت نگرفت. زيرا اگر برده‏اى را در اول يا وسط سال مى‏خريد در شب فطر آزاد مى‏كرد و عده ديگرى را در سال بعد مى‏خريد و سپس آزاد مى‏نمود. و تا زمانى كه به خداوند ملحق شد همينگونه بود. و نيز در حالى كه هيچ نيازى به سياه پوستان نداشت تا با خريدن آنان نيازش را برآورده سازد، آنان را مى‏خريد و هنگام بازگشت از عرفات دستور مى‏داد آنان را از بردگى آزاد نموده و اموالى به آنان ببخشند».
اگر بتواند، بايد خود را شبيه به امامش گردانيده و در شكل اين عمل
ترجمه‏المراقبات ص : 321
بزرگ به او اقتدا نمايد كه اين كار گواراى او باد. و اگر نمى‏تواند حتما باندازه‏اى كه مى‏تواند آن را انجام بدهد. و كمترين كارى كه در اين جهت مى‏تواند انجام بدهد اين است كه ستمهايى كه زن، فرزند، خدمتكار و اجيرش نسبت به او روا مى‏دارند را ثبت كرده و در شب آخر ماه رمضان از آنان گذشت نمايد. و بهتر است آنچه را كه ثبت كرده است يك يك گفته و با پروردگار خود مناجات نمايد و بگويد:
خداوندا فلان بنده‏ات در فلان مورد به من ظلم كرد و من صبر كردم و... آنگاه بگويد: خدايا مى‏دانى به من ظلم كردند و فقط بخاطر ترس از تو از آنان انتقام نگرفتم. باين اميد كه تو نيز عذاب خود را از من بازدارى. بندگانت را امر به عفو نمودى. پس آنان را از عفو خود محروم مفرما كه شما به عفو شايسته‏تر از كسانى هستى كه آنان را به عفو دستور دادى.
خدايا به من توفيق دادى كه كسانى را كه به من ستم كردند ببخشم و بدين وسيله بر من منت گذاشتى. پس مرا از عفوت محروم مفرما. زيرا منت تو بجهت گذشت من از ديگران، بزرگتر از منت گذشت تو از من مى‏باشد. و بخاطر اين منت بزرگ آن منت كوچك را هم نصيبم بفرما.
خداوندا بنده، مالك حقيقى نيست و حق مال مالك اوست. پس كسى كه به من ستم كند حق تو را از بين برده و هنگامى كه امر فرمودى كه او را عفو نمايم در حقيقت تو او را عفو نمودى. پس آنگاه كه او را عفو مى‏نمايى از من نيز درگذر.
ترجمه‏المراقبات ص : 322
خداوندا دستور دادى كسى را كه به ما تحيت و درود مى‏فرستد بهتر از او جواب گوييم و اكنون پاسخ بهتر اين است كه در مقابل اين عمل من كه بخاطر رضاى تو از كسانى كه به من ظلم نمودند گذشتم مرا با آتش نسوزانى و در مقابل اميد من به عفو فراوان و فضلت بعد از عفو، گناهانم را به چند برابر نيكى تبديل نموده و بدين وسيله من را به درجات بلندى رسانيده و اميدم را نااميد نگردانى.