[روشى براى ايجاد رقت قلب]
از كارهايى كه باعث برانگيختن رقت و بوجود آمدن گريه و ترسى كه از جهت بزرگى خداست مىشود، مىتوان از بستن دست به گردن، پوشيدن لباس مويين، ريختن خاك بر سر، به خاك افتادن، گذاشتن
ترجمهالمراقبات ص : 300
صورت بر خاك گذاشت، سر بر ديوار، راه رفتن و ايستادن، فرياد زدن و ساكت شدن، در خاك غلت خوردن، و خود را در روز قيامت فرض كردن و آنگاه با آنچه درباره ملامت مجرمين وارد شده است، خود را ملامت كردن، نام برد. و سپس به سمت راست خود نگاه كرده و درباره وضع و حال «اصحاب يمين»«» و شكل و لباس آنها فكر كند، آنگاه به سمت چپ نگاه كرده و خود را يكى از «اصحاب شمال»«» فرض نموده و روى سياه، چشم كبود، دستان بسته آنها، همنشينى آنان با شياطين، پوشيدن لباسهاى مسى گداخته و لباسهاى آتشين و حضور تمامى فرشتگان عذاب را در حالى كه منتظر فرمان پروردگارشان هستند در نظر آورد. آنگاه از صدور اين خطاب: «او را بگيريد، در غل و زنجير كشيده آنگاه به دوزخ افكنيد. آنگاه با زنجيرى كه طولش هفتاد ذراع است در كشيد.» حذر كند.
سپس صدا بزند: «اى مهربانترين مهربانان اى ياور كسانى كه يارى مىخواهند رحمت گستردهات كجاست؟ كجاست عطاياى فراوانت؟ كجاست فضل بزرگت؟ كجاست منت زيادت؟ كرم تو كجاست؟ اى كريم آنگاه گريه كرده و بردبارى و كرم بزرگ و فضل و احسان قديم و عفو و آمرزش عمومى او را در خاطر آورد. اگر در اين حال شيطان پليد سراغ او آمده و بخواهد او را از رحمت پروردگارش
ترجمهالمراقبات ص : 301
مأيوس گردانيده و به او بگويد: تو با اين گناهان و عيوب اهل رحمت خدا و نگاه لطف او نيستى، زيرا فرموده است: «رحمت خود را براى متقين نوشتهام.» و تو با تقوا نيستى، نبايد سخن او را قبول كند. حتى جواب او را نگفته و در جواب او با خداى خود مناجات نموده و بيشتر اظهار اميدوارى نموده و بگويد: از كرم تو دور است كه از مانند من كه محتاج عفو و كرم تو بوده و با اوليائت به درگاهت توسل جستهام روى گردانده و بر چشم گريان و قلب خاشع و بدن خوار و متواضع من ترحم ننمايى».
آنگاه اميدوارى خود را بيشتر و آرزوهاى خود را گسترده كرده و هر مقام عاليى را كه در شناخت و محبت، نزديكى و منزلت، و عمل و تقوى، تصور مىشود، خواسته و بسيار بگويد: «اى كسى كه هر چه بخواهد انجام مىدهد ولى ديگران نمىتوانند اين كار را انجام دهند اى كسى كه هيچكدام از عطاياى بزرگ و كرامتهاى بزرگ و زيبا در نظر او بزرگ نيست اى كسى كه احسان، چيزى از او كم نكرده و محروم نمودن چيزى بر دارايى او اضافه نمىكند».
آنگاه براى تأكيد اين سخنان بگويد: «خداى من اگر من سزاوار چيزهايى كه از تو درخواست نمودم نيستم كرم تو شايسته آن و بيش از آن است. خداى من شناختى كه به من بخشيدى حكم مىكند كه چيزهاى بزرگ از تو بخواهم، زيرا آنچه كه به اوليايت بخشيدى، بخاطر شايستگى آنان نبود، مگر اين كه از فضلت اين شايستگى را به
ترجمهالمراقبات ص : 302
آنان بخشيدى، زيرا خير جز از جانب تو نيست. بنابراين، آن شايستگى را كه از فضلت به آنان عنايت فرمودى به من نيز عطا فرما، تا شايسته اجابت آنچه از تو خواستم گردم.
خداى من غير از من كسانى را براى عذاب كردن مىيابى، از قبيل دشمنان اوليايت و ستيزهگران با حضرت جلالت. ولى من كسى را غير از تو نمىيابم كه به من اعطا نمايد. آيا با اين وجود باز هم از كرم تو بىبهره مىمانم تو به عذاب و منع من از رحمت خود احتياجى ندارى ولى من نيازمند عفو و كرم تو مىباشم.
خداى من تو كسى هستى كه از عملت سؤال نمىشوى، و در قلمرو تو كسى با تو نزاع نكرده، و كسى به كار تو اعتراض نمىكند. تو تواناى بخشندهاى كه توانايى تو حد، و بخشش تو پايانى ندارد. پس من را با قدرتت شايسته گردان و با بخششت بر من ببخش، اى بخشندهترين بخشندگان خداى من دشمن تو و دشمن من آمده است تا مرا از دعاى تو محروم نموده و از رحمت گستردهات محروم نمايد. ولى با فضل تو به سخنان او پشت كرده و با دستورات او مخالفت كردم. پس مرا در مقابل او با صادق گردانيدن اميد و آرزويم به خودت، يارى فرما. خداى من با شناخت كمى كه نسبت به مقدار بخشش و كرم و غنا و قدرت تو دارم، يقين ندارم كه كسى از بندگانت را از عفو و فضل خود محروم نمايى حتى كفار را، مگر دشمنان اوليايت كه آنان را مورد ظلم و اذيت
ترجمهالمراقبات ص : 303
قرار دادند. و عقيده من درباره عذاب كفارى كه چنين نباشند، فقط بخاطر تعبد به آنچه در كتاب تو آمده و فرمايش پيامبرت مىباشد كه به كفار وعده مجازات دادى و عقل من - همان چيزى كه با اعطاى آن، بر من منت گذاشتى - لازم نمىبيند كه ذرهاى آنان را عذاب كرده و به وعدههايت در مورد عذاب آنان عمل نمايى. و بحكم عقل، وفا نكردن به وعده عذاب را، نقصى در صفات پاكت نمىدانم و در مورد هيچ چيز از عذابت يقين ندارم، مگر اين كه از باب تعبد باشد. خداى من اين گونه درباره كفار و منكرين مىانديشم، پس عقيده من درباره كسى كه به تو ايمان آورده چه خواهد بود؟ كسى كه دوست دارد از تو فرمانبردارى نموده، آرزوى فضل تو را داشته، خواستار نزديكى به تو، و از كرم تو اميدوار مطالب مهم و بزرگ است، گرچه گناهكار بوده و از دستورات تو سرپيچى كرده باشد.
خداى من از بنده گناه و از آقا گذشت و كرم است، بخصوص اگر خيلى با گذشت باشد. خداى من اين حكم عقلى كه عرض كردم در اوقات معمولى است ولى اين اوقات خاص كه آن را براى كرم خود ايجاد، با آن بر بندگانت منت گذاشته، بندگان گناهكارت را به گذشت و آمرزش خود، و درخواست كنندگان را به اجابت و عطا فرا خوانده و درهاى كرم و بخشش خود را در آن گشوده، عقلهاى ما بجز عقل و كرم و تبديل گناهان به خوبيها و اجابت دعاها و اعطاى درخواستها و كرامتهاى بزرگ، متوقع چيز ديگرى نيست. و اين گمان ما به تو و كرم
ترجمهالمراقبات ص : 304
تو مىباشد، و خود بهتر مىدانى كه پيامبرت براى ما بيان نموده است كه با كسى كه به تو خوش گمان باشد چه رفتارى دارى.»
|