[آزمايش اخلاص در امامت و وعظ]
براى شناخت نيت خالص در امامت جماعت بايد خود را بيازمايد.
مثلا:
[الف -] خود و ميل خود را به امامت ملاحظه كرده و بنگرد كه آيا بخاطر دوستى مقام و عزت امامت به آن راغب است يا بخاطر امر خدا و خوشنودى او. اگر ديد در صورتى كه مأمومين او كم يا كسانى كه از امامت او اطلاع دارند، كم مى‏باشند ميل او هم به امامت كمتر است، يا
ترجمه‏المراقبات ص : 283
ببيند رغبت او به امامت اعيان و اشراف و پادشاهان بيش از رغبت او به امامت ديگران است، بايد بداند قصدش يا خالص براى جاه و مقام است يا مخلوط با آن. و اگر نفس و شيطانش ميل او را آراسته و به او بگويند: ميل تو به زيادى مأمومين بخاطر زيادى ثواب و از جهت ترويج دين و بزرگداشت شعائر خداوند است، نبايد با اين وسوسه فريب بخورد، مگر زمانى كه صدق قصد خود را در بدست آوردن ثواب بيشتر، بررسى نمايد.
[ب -] يا اين كه فرض كن، اگر امامت يك يا دو نفر را كه به جهات مختلفى به رضايت خداوند نزديكتر و پاداش آن، از امامت انبوهى از مردم بيشتر است را داشته باشى، آيا رغبت و ميل تو در اين صورت به اين جماعت كم، بيشتر از جماعت زياد است، يا نه. شناخت صدق نيت در ترويج دين و بزرگداشت شعائر از اين راه نيز ميسر است كه فرض كنى اين مطلب، با امامت شخص ديگرى بيش از امامت تو تحقق پيدا مى‏كند - بخصوص زمانى كه تو نيز به او اقتدا كرده‏اى - و ببينى آيا رغبت تو به ترويج و بزرگداشت در اين صورت، با زمانى كه تو امام جماعت بودى، تفاوت دارد يا نه.
و اگر نفس و شيطان باز وسوسه كند كه ميل تو، به ترويج با امامت خودت باين جهت است كه مى‏خواهى سعادت اين عبادت نصيب تو شود، نه ديگران زيرا عابدين در اين عبادات با هم مسابقه مى‏دهند، باز هم تا موقعى كه صدق نيت را آزمايش ننموده‏اى از صدق اين نيت
ترجمه‏المراقبات ص : 284
مطمئن نشو. و امتحان اين نيت هم به اين ترتيب است كه فرض كنى، اگر به ديگرى اقتدا كنى و اين ترويج و بزرگداشت تحقق پيدا كند، آيا رغبت تو به «اقتدا نمودن» بيش از «امامت» خواهد بود يا خير؟ امر صدق و اخلاص باريكتر از مو و بر بسيارى از عاملين مدتهاى طولانى پوشيده مانده و با اتفاق رويدادى ارشاد شده‏اند.
از بعضى از علماى بزرگ نقل شده است كه سى سال در صف اول نماز جماعت حاضر مى‏شد، بعد از سى سال بخاطر مانعى نتوانست به صف اول برسد و در صف دوم ايستاد و گويا از اين كه او را در صف دوم مى‏ديدند، خجالت مى‏كشيد اين جا بود كه فهميد مواظبت او بر صف اول همراه با ريا بوده است. بهمين جهت تمام نمازهاى اين مدت را قضا كرد.
برادرم به اين عالم مجاهد بنگر و در مقام والاى او در تلاش و كوشش تأمل كن كه چگونه در اين مدت طولانى هميشه در نماز جماعت در صف اول حاضر بود و عهده‏دار امامت جماعت نشد و آنگاه بخاطر اين شبهه نماز سى سال را قضا كرد. و از اين مطلب به عظمت كار و اهتمام زياد گذشتگان در اخلاص و تلاش پى‏ببر.
وعظ نيز مانند امامت است. علاوه بر اين كه وعظ نيز خود آفات بسيار دقيقى دارد و اكثر آن از آفات زبان بشمار مى‏آيد. آفاتى كه بزرگان نتوانستند از آن دورى كنند و بهمين جهت سكوت را اختيار كرده و آن را مطلقا بهتر از سخن دانستند، با اين كه سخن قطعا بهتر از آن است.
ترجمه‏المراقبات ص : 285
زيرا تمامى خيرات با سخن گفتن بوجود آمده، و با كلام است كه خير در ميان مردم جارى مى‏گردد.