[مراد از ديدن شب قدر و لذت آن]
چنانچه قبلا اشاره كرديم، ديدن شب قدر بمعنى كشف وقايعى است كه در اين شب اتفاق مىافتد. يعنى فرود آمدن مطالب مهم بر زمين، همانگونه كه براى امام عصر عليه السّلام در اين شب آشكار مىگردد.
توضيح مطلب اين كه: خداوند متعال بين عالم ارواح و عالم اجسام عالمى بنام عالم مثال و برزخ دارد. عالمى كه بين اين دو عالم است. نه مانند عالم اجسام تنگ و تاريك و نه مانند عالم ارواح وسيع و روشن است. زيرا عالم ارواح عارى از كدورت ماده و تنگى شكل و اندازه بوده و عالم اجسام در بنده ماده و شكل است و عالم مثال عارى از ماده ولى در بند صورت و اندازه است كه خود مشتمل بر عالمهاى زيادى است. و هر موجودى در عالم اجسام، شكلهاى مختلفى غير از شكلى كه در عالم اجسام دارد در عالمهاى مثال دارا مىباشد. و هر موجودى
ترجمهالمراقبات ص : 279
در اين عالم بعد از پيدايش در دو عالم اول، بگونهاى كه مناسب با آن دو عالم است، بوجود مىآيد. بلكه منشأ هر موجودى در عالم مثال از گنجينههاى خداوند است كه در اين آيه به آن اشاره شده است: «چيزى نيست مگر اين كه گنجينههاى او نزد ماست.»«» و هر جسم يا حسيّى در اين عالم از عالم مثال و توسط فرشتگان خداوند بهره مىگيرد.
روايات دال بر اين است كه مقدار ارزاق موجودات اين عالم و اجلهاى آنان، در شب قدر بر زمين نازل مىشود. و اين مطلب براى خليفه خداوند در اين شب آشكار مىگردد و هويدا شدن نزول اين مطلب مهم، توسط فرشتگان براى او، ديدن شب قدر ناميده مىشود. و لذت اين آشكار شدن و ديدن نزول اين مطلب مهم و فرود آمدن فرشتگان را فقط اهل آن درك مىكنند و شايد ملكوت آسمانها و زمين كه إبراهيم خليل آن را ديد از همين قبيل باشد.
هر انسانى نصيب كاملى از اين عالمها دارد كه مخصوص به خود اوست، ولى بيشتر مردم از عالمهاى مثالى خود غافل بوده و از غفلت خود نيز غافل هستند، و همينطور نسبت به عالمهاى روحانى خود، مگر كسانى كه خداوند با اعطاى معرفت نفس به آنان بر آنان منت گذاشته است. معرفت عالم مثال از راه معرفت نفس مىباشد. زيرا روح حقيقت نفس است. بنابراين كسى كه حجاب ماده از روى روح و نفسش برداشته شود و نفس خود را در عالم مثال مجرد از آن ببيند،
ترجمهالمراقبات ص : 280
مىتواند براحتى، به حقيقت روح خود كه مجرد از شكل است، نيز منتقل شود. و اين شناخت همان است كه در اين فرمايش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمده است: «كسى كه خود را شناخت، پروردگار خود را شناخته است.» و وجه ارتباط شناخت نفس با معرفت پروردگار را نمىداند مگر كسى كه به اين شناخت رسيده باشد. براى برطرف كردن انكار و استبعاد درك شب قدر براى عاملين عابد، و ايجاد شوق براى رسيدن به آن همين مقدار بيان كافى است.
|