[خوش گمانى به خدا و تفاوت آن با بى‏مبالاتى در دين‏]
برادرم روايات مى‏گويد: كسى به خدا خوش گمان نبوده، مگر اين كه خداوند با همان گمان، با او رفتار كرده است. ولى خيلى‏ها فريب خورده و بى‏مبالاتى در دين را با خوش گمانى به خدا اشتباه گرفته‏اند. و اگر شيطان براى انسان چنين وانمود كند كه گناه او ناشى از خوش گمانى
ترجمه‏المراقبات ص : 238
او به خداست بايد از او دليل خواسته و بگويد: اگر واقعا چنين است پس چرا در مورد رزق خود خوش گمان نيستم - رزقى كه خداوند آن را تضمين نموده و با سوگند بر آن تأكيد كرده است. و اگر به عنايت و لطف و كرم او خوش گمانى، اين صفات، فقط مربوط به امور اخروى نيست و اگر در امور دنيايت نيز به كرم او معتقد هستى چرا وقتى اسباب رزق را از دست مى‏دهى مضطرب شده و به كرم او تكيه نمى‏كنى؟ و چرا بخاطر حاجتهاى دنيوى اين همه غصه خورده و اندوهگين مى‏شوى؟ و اگر پدر پولدار و با محبتى كه روزى تو را تضمين كرده بود، داشتى، به سخن او اعتماد و ضمانت او را قبول نمى‏كردى؟ آيا عنايت خدا را كمتر از لطف پدرت مى‏دانى؟ يا مى‏ترسى ناتوان باشد يا احتمال مى‏دهى از تو دريغ كند يا باور ندارى كه او ارحم الراحمين، تواناترين قدرتمندان و بخشنده‏ترين بخشندگان است.
روايت شده است: «هنگامى كه خدا از حساب خلق فارغ شد، مردى باقى مى‏ماند كه گناهان او بيش از كارهاى نيكش مى‏باشد، فرشتگان او را به طرف آتش مى‏برند ولى او سرش را برمى‏گرداند.
خداوند دستور مى‏دهد كه او را برگردانيد، آنگاه به او مى‏گويد: چرا سرت را برگرداندى - در حالى كه خدا خود مى‏داند. مى‏گويد:
پروردگارا چنين گمانى به تو نداشتم، خداوند متعال مى‏فرمايد:
فرشتگانم قسم به عزت و جلالم او يك روز هم به من خوش گمان نبوده ولى چون ادعا مى‏كند خوش گمان بودم، او را به بهشت ببريد.
ترجمه‏المراقبات ص : 239
[6 -] پرهيز از گناه بويژه ستم مالى و آبرويى به مردم. در حديث قدسى آمده است: «دعا از تو، اجابت از من، زيرا دعائى از من پوشيده نمى‏ماند مگر دعوت حرام لقمه».
نيز از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده است: «كسى كه دوست دارد دعايش مستجاب شود، بايد كسب و خوراكش را حلال نمايد».
از جمله نصيحتهايى كه خداوند به حضرت عيسى (على نبيّنا و آله و عليه السلام) نمود، اين بود: «به ستمگران بنى اسرائيل بگو: در حالى كه مال حرام زير پايتان و بتها در خانه‏هايتان است به درگاه من دعا نكنيد. زيرا سوگند ياد كرده‏ام كه دعاى هر كسى را كه مرا بخواند اجابت نمايم. و اجابت اينان تا موقعى كه پراكنده گردند جز لعنت چيزى نيست».
از پيامبر روايت شده است كه: «خداوند به من وحى كرد: برادر منذرين برادر رسولان قوم خود را بر حذر بدار از اين كه وارد يكى از خانه‏هاى من شوند در حالى كه مظلمه‏اى از يكى از بندگان نزد آنان باشد. زيرا تا زمانى كه ايستاده و مشغول نماز هستند، آنان را لعنت مى‏كنم مگر اين كه مظلمه را رد كنند. كه در اين صورت گوش آنان هستم كه با آن مى‏شنوند، چشم آنان هستم كه با آن مى‏بينند، و از اولياء و برگزيدگانم خواهند بود و بهمراه پيامبران و راستگويان و شهيدان در بهشت همسايه من مى‏باشند».
درباره ردّ دعاى يكى از بنى اسرائيل روايت شده است: «با زبانى كه
ترجمه‏المراقبات ص : 240
ناسزا مى‏گفت و دل ستمكار و ناپاك و نيتى غير صادقانه دعا مى‏كرد».
از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده است: «كسى كه بدون عمل دعا مى‏كند، مانند كسى است كه بدون چله كمان، تيراندازى مى‏كند».
از امام صادق عليه السّلام روايت شده است: «خداوند دعاى كسى را كه بدون حضور قلب دعا مى‏كند، مستجاب نمى‏كند، بنابراين هنگام دعا دلت را متوجه كن، آنگاه يقين به اجابت داشته باش».
و از او عليه السّلام روايت شده است: «خداوند دعائى را كه از قلبى سخت برخاسته باشد، اجابت نمى‏كند».
و روايت شده است: «دعاى چهار نفر مستجاب نمى‏گردد. مردى كه در خانه‏اش بنشيند و بگويد: خدا به من روزى بده، و مردى كه زنش را نفرين كند، و مردى كه خداوند مالى به او بدهد ولى آن را از بين ببرد، و مردى كه به مرد ديگرى قرض بدهد و شاهد نگيرد، آنگاه او، آن را انكار كند.» و در بعضى از روايات نفرين بر همسايه و درخواست حرام و قطع رحم نيز به موارد فوق اضافه شده است.
و از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده است: «اى صاحب دعا چيزى را كه غير ممكن بوده و حلال نيست، درخواست مكن».
[7 -] گريستن. روايت شده است: «بين بهشت و جهنم، گردنه‏اى است كه كسى از آن عبور نمى‏كند، مگر كسانى كه از ترس خدا، خيلى گريه كرده باشند».
از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيز روايت شده است كه خداوند به من فرمود: «قسم
ترجمه‏المراقبات ص : 241
به عزت و جلالم. عبادت كنندگان اصلا ارزش گريه را نزد من نمى‏دانند، من براى آنان قصرى در «رفيق اعلى» بنا مى‏كنم كه كسى با آنان در آن شريك نيست».
نيز روايت شده است: «روز قيامت، تمام چشمها گريان است، مگر چشمى كه از ترس خدا گريه كرده باشد. و هر چشمى كه از ترس خدا پر اشك شده باشد، خداوند بقيه بدنش را بر آتش حرام مى‏كند. و اگر اين اشك روى صورتش بريزد، هيچگاه به اين صورت ندارى و خوارى نمى‏رسد. هر چيزى پيمانه يا وزنى دارد مگر قطره اشكى. زيرا خداوند با كمى از آن دريايى از آتش را خاموش مى‏نمايد. و اگر بنده‏اى در ميان امتى گريه كند خداوند به اين امت بخاطر گريه او رحم مى‏كند».
[8 -] سپاس و ستايش خداوند. راوى مى‏گويد: از امير المؤمنين سؤال كردم چگونه تمجيد كنم؟ فرمود: مى‏گويى:و يا من أقرب إلىّ من حبل الوريد يا من يحول بين المرء و قلبه يا من هو بالمنظر الاعلى و بالأفق المبين،
اى كسى كه از رگ گردن به من نزديكترى اى كسى كه بين شخص و دلش حايل مى‏شوى اى كه در چشم‏اندازى بالاتر از هر چيز و در افق آشكارى هستى» در بعضى از روايات عبارت ديگرى نقل شده است.
[9 -] ذكر نامهاى خدا كه مناسب دعايش مى‏باشد، و نيز گفتن نعمت‏هاى خداوند و شكر آن، بيان گناهان و آمرزش خواستن براى آنها.
ترجمه‏المراقبات ص : 242
[10 -] درنگ و عجله نكردن و اصرار و پافشارى در دعا. زيرا كه خداوند درخواست كننده لجوج را دوست دارد. و حد اقل پافشارى اين است كه دعاى خود را سه بار تكرار كرده و خواسته خود را سه بار بگويد.
[11 -] پنهان دعا كردن. زيرا هم فرمان خداوند «در پنهان دعا كنيد» را اجابت كرده و هم از آفت ريا دور مى‏ماند. و روايت شده است:
«دعاى پنهانى برابر با هفتاد دعاى آشكار است».
[12 -] شريك ساختن ديگران در دعا. چنانچه روايت شده است.
[13 -] با ديگران دعا كردن. دعا در جمع نيز باعث اجابت است.
بهترين جمعيت براى دعا چهل نفر است و بجاى آن چهار نفر هم مى‏توانند هر كدام ده بار دعا كنند. و اگر نتوانست در جمع دعا كند، خود نيز مى‏تواند چهل بار دعا كند.
[14 -] تضرّع در دعا بهمراه قلب خاضع و بدن متواضع و چاپلوسى. خداوند به حضرت عيسى عليه السّلام وحى نمود: «عيسى مانند غريق غمزده‏اى كه ياورى ندارد، به درگاه من دعا و دلت را برايم خوار كن و در خلوت بسيار بياد من باش. و بدان من با چاپلوسى كردن تو خوشحال مى‏شوم. با زنده دلى و نشاط اين عمل را انجام بده و صداى غمناك خود را به من برسان.
و به موسى وحى كرد: «موسى هنگامى كه مرا مى‏خوانى ترسان باش، صورت خود را خاك آلوده كن و با اعضاى مهم بدنت برايم
ترجمه‏المراقبات ص : 243
سجده كن. و با ايستادن در مقابل من به اطاعت من مشغول شو. و با ترسى كه از قلبى ترسان برخاسته است، با من مناجات كن... قلبت را با ترس از من بميران. زنده دل و كهنه لباس باش. در ميان زمينيان ناشناس و در آسمان معروف، همنشين خانه و چراغ شب باش. مانند صابرين از من اطاعت كن. و از زيادى گناهان فرياد بزن، مانند فرياد كسى كه از دشمن فرار مى‏كند و در اين امور از من كمك بخواه كه من كمك و ياور خوبى هستم.
[15 -] صلوات فرستادن بر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او عليهم السّلام نيز در اول و آخر دعا باعث اجابت است. محمد بن مسلم از يكى از دو امام عليهما السّلام روايت كرده است: «در ترازوى خدا چيزى سنگينتر از صلوات بر محمد و آل محمد نيست».
هشام بن سالم از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است: «تا زمانى كه صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده شود، دعا پشت حجاب خواهد ماند».
نيز از امام صادق عليه السّلام روايت شده است: «كسى كه به درگاه خدا حاجتى دارد، بايد ابتدا بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده، سپس حاجت خود را بخواهد و دعاى خود را با صلوات بر محمّد و آل محمد به پايان برساند، چون خداى متعال كريمتر از اين است كه ابتدا و انتهاى دعا را پذيرفته و وسط آن را رها كند، زيرا چيزى مانع از اجابت صلوات بر محمد و آل محمد نمى‏شود.
ترجمه‏المراقبات ص : 244
صلوات بسيار مهم و از اركان ولايت است. همانگونه كه خداوند ايمان كسى را بدون اقرار به آنان و بدون ولايت آنان (صلوات اللّه عليهم) قبول نمى‏كند، دعا و صلوات نيز چنين است.
صلوات نيز مانند ساير اعمال شكل و روحى دارد. روح آن اين است كه مقام آنان را نزد خدا فهميده و بفهميم كه آنها وسيله‏ها و شفيعهايى نزد خدا بوده و خداوند كسى را بدون توسل به آنان نمى‏پذيرد. و نيز آنان اولى به انسان از خود او مى‏باشند و پايه اين مطلب اندك شناخت واقعى است كه باعث عمل به اولويت آنان مى‏باشد. و آنگاه كه اين شناخت واقعى تحقق يافت، و بنده با اين شناخت يك بار صلوات فرستاد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ده بار يا بيشتر و بى‏نهايت بر او صلوات مى‏فرستد، و اگر اين صلوات در دعا باشد، دعا مستجاب مى‏گردد.
[16 - پاكدلى و روى آوردن با تمام وجود به خداوند.] امر ديگرى كه باعث اجابت است توجه كردن بنده به مولاى بخشنده، مهربان و رحيم با قلب، باطن و روح خود مى‏باشد. نيز بايد دل خود را از غير خدا بخصوص افكار پستى كه باعث نجاست دل و كثيف شدن روح مى‏باشد - مانند افكار حرام، مكروه و جايز، بخصوص غم و غصه دنيا و ترس از ناگواريها و بدگمانى به خداوند متعال و بى‏اعتمادى به وعده‏هاى او - پاك نمود. زيرا اين امور باعث هلاكت دل مؤمن و حتى روگرداندن خداوند متعال از او مى‏شود - «اين گمانى كه به خدا
ترجمه‏المراقبات ص : 245
داشتيد، شما را هلاك كرد.»«» - و از ضعف ايمان سرچشمه گرفته و نوعى بى‏ادبى به خدا و اطاعت از شيطان مى‏باشد. «شيطان با وعده دادن فقر شما را بكارهاى زشت و بخل وا مى‏دارد.»«» [17 -] دعا قبل از بلا. چنين دعايى خيلى مؤثرتر از دعايى است كه پس از رسيدن بلا و سختى صورت مى‏گيرد.
[18 -] شريك نمودن ديگران در دعا و قبل از خود براى آنان دعا كردن. امر ديگرى كه در دعا مؤثر است، اين است كه ديگران را در دعاى خود شريك نمايد. ولى بهتر است قبل از خود براى آنان دعا كند.