[راز عدم اجابت دعاى خوبان]
عدم استجابت دعاى خوبان باين جهت است كه خداوند نسبت به بندگان صالحش عنايت كامل دارد. و اين عنايت باعث مىشود كه او را از چيزهايى كه باعث ضرر اوست حفظ كند، گرچه بخيال خود
ترجمهالمراقبات ص : 233
سعادتش در آن است، مانند قصه حضرت خضر عليه السّلام كه آن بچه را كشت، اگر فرض كنيم پدر و مادرش از روى نادانى فكر مىكردند خير آنها در زندگى و بقاى فرزندشان مىباشد و از خدا همين را مىخواستند، ولى خداوند مىدانست كه در صورت زنده ماندن فرزند، پدر و مادر، كافر و هلاك مىشوند، در اين صورت اجابت دعاى آنان فقط در كشتن فرزندشان بود. دعا كننده، دعا مىكند و مقصود خود را دوست دارد، بخاطر اين كه فكر مىكند سعادت او در همان چيزى است كه مىخواهد و وقتى خداى متعال مىبيند كه او اشتباه مىكند و خير او در خلاف آن است، در اينجا اجابت واقعى اين است كه چيزى به او بدهد كه خير واقعى اوست، نه چيزى كه او آن را خير مىداند ولى باعث هلاكت اوست. و مردم نيز با يكديگر همينطور رفتار مىكنند: مثلا اگر كسى خيال كند در ظرفى كه زهر است، پادزهر مىباشد و در ظرفى كه پادزهر است، زهر مىباشد و از پدرش بخواهد مايع درون ظرف را به او داده تا بنوشد و شفا پيدا كند ولى پدرش بداند، آنچه را مىخواهد سم است، اجابت او اين است كه از دادن آن به او خوددارى كرده و به او پادزهر بدهد و اگر بداند مايع درون ظرف سم و باعث نابودى اوست و آن را به او بدهد، خواهد گفت: من از پدرم پادزهر خواستم ولى به من زهر داد.
خداوند نيز كه از تمام جزئيات و خصوصيات بندگانش مطلع است، مىداند فلان بنده طورى است كه اگر مثلا مالى را كه مىخواهد،
ترجمهالمراقبات ص : 234
به او عنايت كند، از رضايت و قرب پروردگار دور مىشود، گرچه او نداند و آن را از خدا بخواهد. عنايت كامل خدا در اينجا، اين است كه او را از آن مال محروم كند و آن مال را به فقرى تبديل كند كه از او فرار مىكرد. زيرا فقير تنها به اين جهت مال را مىخواست كه خيال مىكرد سعادت او در آن است، مانند كسى كه خيال مىكرد محتويات ظرف پادزهر است. خداوند متعال نيز كه مىداند بزرگترين سعادت براى او فقر است و بىنيازى باعث بدبختى اوست و او بخاطر نادانى خود آن را مىخواهد، اگر مال را به او عنايت نمايد، دعاى او را اجابت ننموده و اجابت حقيقى فقير نمودن اوست. زيرا اعطاى مال شكل اجابت داشته، ولى خالى از روح اجابت است ولى عدم اعطاى مال بر عكس است. آنچه گفتيم برگرفته از روايات بود، حتى در بعضى از روايات داريم: «خداوند بخاطر عنايتى كه به بندگان مؤمنش دارد، اى بسا آنان را به گناهان كوچك مبتلا مىكند تا به عجبى كه بدتر از گناه و مايه نابودى اوست، گرفتار نشود».
بهر صورت خداوند در رابطه با مؤمنين جز خير انجام نمىدهد گرچه اعمال او با توجه به ويژگيها و حالات فردى و با توجه به حكمت الهى، متفاوت باشد. و هر خيرى كه مخالف با حكمت و عدل خدا نبوده و با ويژگيهاى مؤمن سازگار باشد، خداوند متعال با عنايت خود آن را به مؤمن عطا مىفرمايد گرچه مؤمن آن را نخواسته باشد.
|