هشتم، مؤاخذه:
و آن عبارت است از اينكه بعد از ظهور خيانت در مقام تأديب و تنبيه و سياست بر آيد به عتاب و خطاب بلكه به زجر و ضرب و عذاب، چنانكه از يكى از اكابر مأثور است كه در مصلاى خود تازيانه داشتى و بعد از محاسبه نفس و ظهور خيانت، خود را با آن تأديب كردى. و ديگرى مى‏گذشت، در راه عمارتى تازه ديد، پرسيد چه وقت ساخته‏اند؟ پس به ملاحظه اين سؤال لغو سالى آب نياشاميد.
و شخصى در زمان حضرت عيسى عليه السّلام در عذر خواهى اينكه روزى شكايت از گرما كرد چهل سال عبادت كرد.
و چنانچه خيانتى كه صادر شده امرى مى‏باشد كه مكافاتى براى آن در شرع رسيده به مكافات آن شتابد.
نهم، مسارعت:هشتم، مؤاخذه:
و آن عبارت است از اينكه بعد از ظهور خيانت در مقام تأديب و تنبيه و سياست بر آيد به عتاب و خطاب بلكه به زجر و ضرب و عذاب، چنانكه از يكى از اكابر مأثور است كه در مصلاى خود تازيانه داشتى و بعد از محاسبه نفس و ظهور خيانت، خود را با آن تأديب كردى. و ديگرى مى‏گذشت، در راه عمارتى تازه ديد، پرسيد چه وقت ساخته‏اند؟ پس به ملاحظه اين سؤال لغو سالى آب نياشاميد.
و شخصى در زمان حضرت عيسى عليه السّلام در عذر خواهى اينكه روزى شكايت از گرما كرد چهل سال عبادت كرد.
و چنانچه خيانتى كه صادر شده امرى مى‏باشد كه مكافاتى براى آن در شرع رسيده به مكافات آن شتابد.