فصل اول‏
بدان كه از براى قرائت در اين سفر روحانى و معراج الهى مراتب و مدارجى است كه به مناسبت اين رساله به بعض از آن اكتفا مى‏كنيم.
اول آن كه قارى جز به تجويد قرائت و تحسين عبارت به چيزى نپردازد، و همّ او فقط تلفظ به اين كلمات و تصحيح مخارج حروف باشد تا تكليفى ادا و امرى ساقط شود. و معلوم است براى چنين اشخاصى تكاليف كلفت و زحمت دارد، و قلب آنها از آن منضجر و باطن آنها از آن منحرف است. اينان را حظّى از عبادت نيست جز آن كه معاقب به عقاب تارك نيستند، مگر آن كه از
آداب‏الصلاة ص : 214
خزائن غيب تفضّلى شود و به همان لقلقه مورد احسان و انعام گردند. و اين طايفه گاهى شود كه زبان آنها كه مشتغل به ذكر حق است، قلب آنها از آن بكلّى عارى و برى و به كثرات دنيويّه و مشاغل ملكيّه پيوند است، و در حقيقت اين دسته به صورت داخل نماز و به باطن و حقيقت مشغول به دنيا و مآرب و شهوات دنيويّه هستند. و گاهى شود كه قلب آنها نيز اشتغال به تفكّر در تصحيح صورت نماز دارد، در اين صورت، اين‏ها به حسب قلب و زبان وارد صورت نماز هستند، و اين صورت از آنها مقبول و مرضىّ است.
طايفه دوم كسانى هستند كه به اين حدّ قانع نشده و نماز را وسيله تذكّر حق دانند و قرائت را تحميد و ثناى حق شمارند. و از براى اين طايفه مراتب بسيارى است كه ذكر آن به طول انجامد. و شايد اشاره به اين طايفه است حديث شريف قدسى:قسّمت الصلوة بينى و بين عبدى: فنصفها لي، و نصفها لعبدى. فاذا قال:بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 1: 1يقول اللّه: ذكرنى عبدى. و اذا قال:
الحمد للّه 1: 2يقول اللّه: حمدنى عبدى و اثنى علىّ. و هو معنى «سمع اللّه لمن حمده.» و اذا قال:الرّحمن الرّحيم 1: 3يقول اللّه: عظّمنى عبدى. و اذا قال:
مالك يوم الدّين 1: 4يقول اللّه: مجّدنى عبدى [و في رواية: فوّض إلىّ عبدى‏] و اذا قال:ايّاكَ نَعْبُدُ وَ ايّاكَ نَسْتَعينُ 1: 5يقول اللّه: هذا بينى و بين عبدى. و اذا قال:اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ 1: 6يقول اللّه: هذا لعبدى و لعبدى ما سئل. [1]
__________________________________________________
[1] - «من نماز را بين خود و بنده‏ام تقسيم كرده‏ام، نيمى از آن من است و نيمش از آن بنده‏ام. پس چون بنده گفت:بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 1: 1،خدا گويد: بنده‏ام مرا ياد كرد. و چون بنده گفت:الحمدُ للّه 1: 2خدا فرمايد: بنده‏ام مرا سپاس گزارد و ستايش گفت. و اين است معنى سمع اللّه لمن حمده. - و چون گفت:الرّحمن الرّحيم، 1: 3خداوند گويد: بنده‏ام مرا تعظيم كرد. و چون گفت:مالك يومِ الدّين، 1: 4خدا گويد: بنده‏ام مرا تمجيد كرد. (و در روايتى ديگر: كار خود را به من واگذار كرد.) و چون گفت:ايّاك نعبد و ايّاك نستعين 1: 5،خدا مى‏فرمايد: اين بين من و بنده من است. و چون گفت:اهدنا الصّراط المستقيم 1: 6خداوند مى‏فرمايد: اين از آن بنده من است و بنده‏ام آنچه بخواهد از آن اوست.» المحجّة البيضاء، ج 1، ص 388. بحار الانوار، ج 92، ص 226. و صحيح مسلم، ج 2، ص 92. با تفاوت در عبارات.
آداب‏الصلاة ص : 215
و چون نماز، به حسب اين حديث شريف، تقسيم شده است بين حق و عبد، بايد عبد تا آنجا كه حق مولى است قيام به حق او كند، و به ادب عبوديت، كه در اين حديث شريف فرموده است، قيام كند تا حق تعالى شأنه به لطايف ربوبيّت با او عمل فرمايد، چنانچه فرمايد:و اوْفُوا بِعَهْدى اوفِ بِعَهْدِكُم 2: 40.«»