آداب الصلاة
آداب نويسى‏
آداب نويسى از سيره‏ى مستمره‏ى علماى اسلامى بوده كه در موضوعات متفاوت تأليفاتى ارائه داده‏اند، از قبيل آداب الأخوة، آداب الإسلام و الإيمان، آداب البحث، آداب المناظرة، آداب الملوك، آداب المتعلمين، آداب الحج، آداب التخاطب، آداب التعليم، آداب تلاوة القرآن، آداب الخادم و المخدوم و...از جمله تأليفات آداب نويسى درباره‏ى آداب الصلاة (آداب نماز) بوده است به بيان «دائرة المعارف بزرگ اسلامى».
آداب الصلاة نامى براى تعدادى كتاب درباره‏ى مستحبات و مراسم نماز و اذكار و ادعيه‏ى قبل و بعد و حين نماز، نوشته‏ى فقهاى اسلامى به زبان‏هاى عربى و فارسى بوده است. برخى از دانشوران مسلمان كه در اين زمينه اثر از خود پديد آورده‏اند اينانند:
1 - آقا جمال خوانسارى كتابى به نام آداب نماز دارد كه در 7 فصل نوشته شده است.
2 - آقا رضى الدين خوانسارى.
3 - آقا نجفى، آداب الصلاة به زبان فارسى تأليف كرده است.
4 - بخارايى خراسانى كتابى دارد به نام آداب نماز كه در 10 باب و 170 بيت سروده است.
5 - محمد باقر مجلسى، آداب الصلاة و آداب صلاة الليل به زبان عربى تأليف كرده است.
6 - مقدس اردبيلى، آداب نماز او داراى مقدمه، ابواب و يك خاتمه است.
شيخ آقا بزرگ تهرانى روى هم 22 تن از نويسندگان را نام برده كه داراى آثارى به نام آداب الصلاة بوده‏اند.
حكما و عرفا نيز به اين عنوان تأليفاتى دارند، برخى «أسرار الصلاة» و برخى «آداب الصلاة» نام نهاده‏اند.
حضرت امام خمينى (ره) نيز بنا به اين سيره‏ى مستمره در زمينه‏ى نماز دو تأليف به نام «سر الصلاة» و «آداب الصلاة» دارند.
البته منظور عرفا و حكما از عنوان «آداب الصلاة» بيان آداب و اسرار باطنى، قلبى و معنوى نماز است. به يك جمله بيان رمز و راز نماز است. اما فقها در بحث آداب الصلاة به بيان احكام، مقدمات، اركان، اجزاء، واجبات، مستحبات، مكروهات و محرمات فقهى نماز در بعد عمل و ظاهر پرداخته‏اند.
معرفى كتاب‏
كتاب آداب الصلاة كه تاريخ نگارش آن شنبه دوم ربيع الاول 1361 هجرى قمرى (30 فروردين 1321 ه ش) است، بيان تفصيلى آداب قلبى و اسرار معنوى نماز، اين معراج روحانى است.
سه سال پيش از تأليف اين كتاب در يكى از تصانيف گرانقدر حضرت امام خمينى (ره) به نام «سر الصلاة» همين معانى به طور موجز و به زبان خواص اهل عرفان به نگارش در آمده بود. لكن آن حضرت به اين منظور كه عده‏ى بيشترى از مطالب آن فايده برند به تأليف كتاب حاضر به زبانى ساده‏تر پرداختند، البته هر دو تأليف به زبان فارسى است.
قبلا مطالب كتاب «آداب الصلاة» با توضيحات و تصرفات با عنوان «پرواز در ملكوت» به چاپ رسيد و پس از آن خود كتاب منتشر گرديد.
در مقايسه‏ى اجمالى بين كتاب «سر الصلاة» و «آداب الصلاة» مشخص مى‏شود كه «سر الصلاة» فنى‏تر است به همين جهت خلاصه و موجز و پر رمز است، اما «آداب الصلاة» به زبان عام‏تر بيان شده در نتيجه مفصل‏تر است. البته عام‏تر بودن زبان «آداب الصلاة» به معناى اين نيست كه عامه‏ى مردم به راحتى بتوانند از آن استفاده كنند بلكه نسبت به كتاب «سر الصلاة» عام‏تر است، در واقع هر دو كتاب براى اهل سلوك نوشته شده است منتهى «سر الصلاة» براى خواص اهل سلوك و عرفان بلكه براى اخص خواص اين طايفه است و آداب الصلاة براى عموم اين طايفه.
«سر الصلاة» در ذكر برخى مقامات روحيه‏ى اولياء عظام، در سلوك روحانى و معراج ايمانى (نماز) به رشته‏ى تحرير در آمده است. بدين ترتيب در هر دو تأليف، مطالب دقيق روحانى و نكات ظريف عرفانى آن از طوق فهم عموم انسان‏هاى معمولى خارج و دست آنان از درك آن حقايق كوتاه است.
البته اين سبك بيان مفاهيم از اين باب است كه فلاسفه و حكما و عرفا، از قديم الأيام در تأليفات خود بنا را بر اين نهاده‏اند كه علوم عاليه را بصورتى بيان كنند كه عوام، طمع در فهم آن نبندند و ساحت مقدس آن علوم از تلوث به لوث آراء جاهلانه همچنان پاك و منزه بماند، و خود عوام نيز از ضلال و اضلال مصون و محفوظ باشند، و رويه‏ى انبياء و سيره‏ى اولياء عليهم‏السلام نيز بر همين منوال بوده است، رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: «إنا معاشر الأنبياء أمرنا أن نكلم الناس على قدر عقولهم» ما پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه‏ى دركشان سخن گوييم. (بحار الأنوار، ج 1، ص 105، روايت 14، باب 3 و كافى، ج 8، باب 268، ص 7).
و نيز از امام صادق عليه‏السلام روايت شده كه فرموده‏اند: «حدثوا الناس بما يعرفون و دعوا ما ينكرون أ تريدون أن يسب الله و رسوله.» با مردم به آنچه شناخت آن را دارند سخن بگوييد و آنچه را منكرند واگذاريد مگر مى‏خواهيد كه خدا و رسول او سب شوند؟ (بحار الأنوار، ج 2، ص 77، روايت 60، باب 13 و مستدرك الوسائل، ج 12، ص 279).
حقايق علوم عرفانى اگر بخواهد سبب ضلالت و گمراهى شود و شقاوت ابدى را به دنبال آورد، عدم بيانش اولى است، به همين جهت حكما و عرفا اين علوم را از دسترس عموم دور نگه مى‏داشته‏اند از طرف ديگر، اگر در طالبان حقيقت استعداد و رشدى ديدند بايد آنان را از حقايق علوم محروم و بى‏نصيب نكنند. به همين جهت دست به تأليف در اين گونه علوم زده‏اند.
از امام صادق عليه‏السلام روايت شده است كه فرمود: «قال عيسى بن مريم خطيبا في بني إسرائيل، فقال يا بني إسرائيل لا تحدثوا الجهال بالحكمة فتظلموها و لا تمنعوها أهلها فتظلموهم.» عيسى بن مريم عليه‏السلام در ميان بنى اسرائيل بپا خواست و سخن فرمود كه: اى بنى اسرائيل حكمت را براى نادانان مگوييد كه اگر گفتيد، به حكمت ستم كرده‏ايد و آن را از اهلش دريغ مداريد كه اگر دريغ كرديد نسبت به آنان ستم روا داشته‏ايد. (اصول كافى، ج 1، باب بذل العلم (باب 42)، ص 41).
بنابراين بزرگان و دانشمندان به منظور جمع ميان حق حكمت و حق اهل حكمت در بيان آن به رمز و اشاره كوشيده‏اند و از شرح و توضيح آن خوددارى ورزيده‏اند، باشد كه جاهلان به گمراهى نروند و مستعدان محروم نمانند. و اين مشكلى است كه همواره بزرگان دين از آن در رنج بوده‏اند.
حضرت امير المؤمنين على عليه‏السلام مى‏فرمايد: «إن هيهنا لعلما جما (و أشار بيده إلى صدره) لو أصبت له حملة» با اشاره به سينه‏ى خود مى‏فرمايد: همانا در اينجا دانشى ژرف است، اگر حاملانى براى آن بيابم! (بحار الأنوار، ج 23، باب 1، الاضطرار إلى الحجة).
حاملان علوم عاليه، اگر اين رويه را در پيش نگرفته بودند، با مرگ هر عالم، علم او نيز به همراه او مى‏رفت، ولى اين رويه سبب انتقال اين علوم به اهلش شد و زمينه‏ى تكامل علوم را نيز هموار كرد.
حضرت امام (ره) مى‏فرمايد: در ضمير دل آگاهان و اولياى الهى، چراغى روشن است كه صفحه‏ى هستى را روشن مى‏كند و آنچه را كه با نور حسى نمى‏توان مشاهده كرد، با نور معرفت و روشنى باطن مى‏بينند، گويى كه اشعه‏اى مافوق نور از دل نورانى آنان تابيده و از همه‏ى اجسام و حواس عبور مى‏كند و ماوراء طبيعت را نشان مى‏دهد.
اين نور برخاسته از عبادت، مناجات و شب زنده‏دارى‏هاى عاشقانه و خالصانه و بالاخره پيوند محكمى است كه با كمال مطلق پيدا مى‏كنند، و هر لحظه نورى و معرفتى اضافه مى‏شود.
ارزش و اعتبار كتاب‏
اين كتاب به قلم يكى از عارفان دل آگاه و شب زنده‏دارى است كه پيوسته در سراسر عمر، نيمه‏هاى شب در برابر خداى بزرگ به نماز مى‏ايستاده، راز و نيازها داشته و روح عطشان خود را با زمزم معرفت سيراب كرده است.
اين روح در اثر اتصال به مبدأ قدرت، آن چنان نيرومند گشته كه در عين سلوك إلى الله، از معاشرت با آدميان باز نمانده است. او نه تنها قهرمان مبارزه و جهاد و نه تنها يكه تاز عرصه‏ى فقاهت و نه تنها بنيان‏گذار نظام سياسى و حكومتى است، بلكه ابر مرد ميدان معرفت و سلوك است، و كمتر كسى است كه بتواند بدين گونه مجمع اين امور باشد.
معمولا هر فردى از نظر فكرى و روحى بعد خاصى دارد، تنها نوابغ و انسان‏هاى انگشت شمارند كه داراى ابعاد گوناگونى مى‏باشند، و اين از خصايص الهى است كه به برخى افراد اعطا مى‏گردد. «ذلك فضل الله يؤتيه من يشاء و الله ذو الفضل العظيم» (جمعه/4).
از ابعاد روحى حضرت امام «رحمة الله عليه» علاقه‏ى وى به مسائل تهذيب نفس و پيراستگى روحى است كه شاخص وجود او همواره به سوى آن متوجه بود، و از دوران جوانى به تهذيب و تكميل نفس و اخلاص در عمل همت گمارده است. كه از آثار، بيانات و توصيه‏هاى او كاملا مشهود است. همين بس كه اولين اثر قلمى ايشان اثرى عرفانى است، و تقريبا اكثر آثار قلمى ايشان حول محور سير و سلوك، تهذيب و تربيت نفس، اخلاق، دورى از ريا و...مى‏باشد.
حضرت امام (ره) از ميان عبادات به نماز و از ميان نمازها به نماز شب علاقه‏ى خاصى داشتند و پيوسته انجام نوافل يوميه و ليليه را وسيله‏ى روشنى دل و شايستگى قلب و صفاى باطن براى واردات و انوار الهى مى‏دانستند.
نماز از ديدگاه امام (ره) وسيله‏اى است براى جهاد اكبر و از بين بردن ريشه‏ى فتنه‏ى شيطان و جنود اوست كه در اعماق قلوب انسان‏ها ريشه دارد. نماز راهى است براى كاستن هواهاى نفسانى، و نماز طى طريق سالك است من الله إلى الله، ايشان فرموده‏ى رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را كه «الصلاة معراج المؤمن» را درك و لمس كرده و روشنى چشم او به نماز بود. «روحش شاد باد.»
ساختار كتاب‏
مطالب اين كتاب در يك مقدمه، سه مقاله و يك خاتمه بيان شده است.
مقدمه‏
در مقدمه، اين اصل كلى بيان مى‏شود كه: براى نماز و ساير عبادات غير از صورت، معنايى و غير از ظاهر، باطنى است و چنانچه ظاهر را آدابى است كه مراعات ننمودن آن يا موجب بطلان نماز يا نقصان آن است، از براى باطن نيز آداب قلبيه‏ى باطنيه‏اى است كه با مراعات ننمودن آنها، نماز معنوى را بطلان يا نقصان دست دهد و با مراعات آنها، نماز داراى روح ملكوتى شود. و اكتفا نمودن به صورت نماز و قشر آن و محروم ماندن از بركات و كمالات باطنيه‏ى آن از اعلى مراتب خسران و زيانكارى است، و در آن دنيا موجب حسرت فراوان است.
در اين كتاب همت مصنف محترم بر آگاهى دادن و تذكر بر آداب باطنيه‏ى نماز و تحريك انسان مسلمان بر بهره‏ورى حقيقى از اين فريضه‏ى الهى و رها شدن از آن خسران عظيم است.
مقاله‏ى اول: در آداب ضرورى نماز و عبادات است كه داراى دوازده فصل و يك تتمه مى‏باشد.
فصل اول: در توجه به ربوبيت و عبوديت و هجرت معنوى است.
فصل دوم: در بيان مقامات چهارگانه‏ى اهل سلوك.
فصل سوم: در بيان حقيقت و آثار خشوع.
فصل چهارم: در بيان آداب قلبيه‏ى عبادات.
فصل پنجم: در بيان محافظت عبادت از تصرف شيطان.
فصل ششم: در بيان نشاط و بهجت.
فصل هفتم: در بيان تفهيم.
فصل هشتم: در بيان حضور قلب.
فصل نهم: در بيان احاديث حضور قلب.
فصل دهم: در دعوت به تحصيل حضور قلب.
فصل يازدهم: در بيان دواى هرزه‏گرى خيال.
فصل دوازدهم: در بيان تشتت خيال به سبب حب دنيا.
تتمه‏ى اين مقاله نيز در بيان اعراض از دنياست.
مقاله‏ى دوم: در مقدمات نماز و بعضى آداب قلبيه‏ى آن است كه در پنج مقصد بيان مى‏شود.
مقصد اول: در طهارت است كه طى هفت فصل ارائه مى‏شود.
فصل اول: در بيان اجمالى طهور است.
فصل دوم: در بيان مراتب طهور معنوى.
فصل سوم: در آداب قلبيه‏ى سالك هنگام توجه به آب.
فصل چهارم: در طهور با آب و خاك.
فصل پنجم: درباره‏ى آداب وضو به حسب باطن و قلب.
فصل ششم: در غسل و آداب قلبيه‏ى آن.
فصل هفتم: در آداب باطنيه‏ى ازاله‏ى نجاست و تطهير از اخباث است.
مقصد دوم: در شمه‏اى از آداب لباس كه طى دو مقام بيان مى‏شود.
مقام اول: در آداب مطلق لباس است.
مقام دوم: درباره‏اى از آداب لباس مصلى مى‏باشد كه در دو باب مطرح مى‏شود.
باب اول: در سر طهارت لباس.
باب دوم: در اعتبارات قلبيه‏ى ستر عورت.
مقصد سوم: در آداب قلبيه‏ى مكان مصلى است كه در دو فصل آمده.
فصل اول: در معرفت مكان.
فصل دوم: در بعضى آداب اباحه‏ى مكان.
مقصد چهارم: در آداب قلبيه‏ى وقت است كه در دو فصل آمده.
فصل اول: در مراقبت از اوقات صلاة.
فصل دوم: در طريقه‏ى حصول آن است.
مقصد پنجم: در بعضى آداب استقبال، كه در دو فصل آمده.
فصل اول: در سر اجمالى استقبال.
فصل دوم: در بعضى آداب قلبيه‏ى استقبال.
مقاله‏ى سوم: در مقارنات نماز است، كه در هشت باب و فصول مختلف بيان شده است.
باب اول: در پنج فصل است.
فصل اول: در بيان سر و آداب اجمالى اذان و اقامه.
فصل دوم در بعضى آداب و اسرار تكبيرات اذان و اقامه.
فصل سوم: در آداب شهادت به الوهيت و ارتباط آن با اذان و اقامه.
فصل چهارم: در بعضى آداب شهادت رسالت و ولايت.
فصل پنجم: در بعضى آداب حيعلات.
باب دوم: در قيام است، كه در دو فصل آمده.
فصل اول در سر اجمالى قيام.
فصل دوم در آداب قيام است.
باب سوم: در سر نيت و آداب آن است كه پنج فصل دارد.
فصل اول: در حقيقت نيت.
فصل دوم: بيان ادب اخلاص و حقيقت آن.
فصل سوم: در بعضى مراتب اخلاص نيت.
فصل چهارم: اشاره به ديدگاه‏هاى مختلف نسبت به اهل معرفت.
فصل پنجم: در ذكر بعضى درجات ديگر اخلاص.
باب چهارم: در تفسير سوره‏ى مباركه‏ى حمد، توحيد و قدر است كه طى دو مصباح بيان مى‏شود.
مصباح اول: در آداب مطلقه‏ى قرائت قرآن مى‏باشد، كه در شش فصل ارائه مى‏گردد.
فصل اول: در آداب تعظيم.
فصل دوم: در بيان منزلت، مقاصد و مطالب قرآن.
فصل سوم: در راه استفاده از قرآن.
فصل چهارم: در موانع و حجب استفاده از قرآن.
فصل پنجم: در حضور قلب و ادب تفكر در قرائت قرآن.
فصل ششم: در ادب تطبيق مى‏باشد.
مصباح دوم: در شمه‏اى از آداب قرائت در نماز است كه در هفت فصل ارائه مى‏شود.
فصل اول: در مراتب و مدارج قرائت و طوايف قاريان.
فصل دوم: در بعضى آداب استعاذه.
فصل سوم: در بيان بعضى اركان استعاذه.
فصل چهارم: در بعضى آداب تسميه.
فصل پنجم: اجمالى از تفسير سوره‏ى حمد و شمه‏اى از آداب تحميد و قرائت.
فصل ششم: شمه‏اى از تفسير سوره‏ى مباركه‏ى توحيد.
فصل هفتم: شمه‏اى از تفسير سوره‏ى مباركه‏ى قدر.
باب پنجم: در شمه‏اى از آداب و اسرار ركوع، كه طى پنج فصل بيان شده است.
فصل اول: در مفاد و اشارات تكبير قبل از ركوع و ادب آن.
فصل دوم: در آداب انحناء ركوع.
فصل سوم: در ركوع صلاة معراج رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم.
فصل چهارم: روايتى از امام صادق عليه‏السلام راجع به لطايف و اسرار ركوع.
فصل پنجم: در سر رفع رأس از ركوع و آداب آن.
باب ششم: در اشاره‏ى اجماليه به اسرار و آداب سجود كه در چهار فصل مطرح شده است.
فصل اول: در سر اجمالى سجود و آداب قلبيه‏ى آن.
فصل دوم: روايتى از امام صادق عليه‏السلام در آداب سجود.
فصل سوم: در بيان مفاد و معناى هيئت و حال و ذكر سجود.
فصل چهارم: در احوال ساجد در وقت سجود است.
باب هفتم: در اشاره‏ى اجماليه به آداب تشهد كه در دو فصل بيان شده.
فصل اول: در معنا و اثر شهادت به توحيد و رسالت در اذان و اقامه و تشهد.
فصل دوم: روايتى از امام صادق عليه‏السلام در آداب تشهد است.
باب هشتم: در آداب سلام است، كه در دو فصل آمده.
فصل اول: در مقامى است كه مصلى در آن سلام مى‏گويد و شرط حقيقى بودن سلام او.
فصل دوم: روايتى از امام صادق عليه‏السلام پيرامون معنا و سر سلام نماز و آداب آن.
خاتمه: در آداب بعضى از امور خارجه و داخله‏ى نماز است كه در سه فصل عنوان مى‏شود.
فصل اول: اسرار و آداب و اركان تسبيحات اربعه.
فصل دوم: در آداب قلبيه‏ى قنوت و حال و مقام نمازگزار در آن.
فصل سوم: در تعقيبات نماز و ادعيه‏ى خاص هر روز.
در ختم كتاب مصنف بزرگوار مى‏فرمايد: مناسب بود كه اين رساله را با ذكر موانع معنويه‏ى نماز از قبيل ريا، عجب و امثال آن، به پايان مى‏رساندم ولى بدليل شرح بعضى احاديث مربوط به اين امور، در كتاب «شرح اربعين حديث» و نيز بدليل كثرت اشتغال از اين امر منصرف گشتم.
نسخه‏ى حاضر
نسخه‏ى حاضر كتاب «آداب الصلاة» چاپ هفتم از انتشارات مؤسسه‏ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى (ره) كه در سال 1378 در 5000 نسخه به قيمت 1100 تومان، هم‏زمان با گرامى‏داشت صدمين سالگرد ميلاد حضرت امام (ره) ارائه شده است.
چاپ‏هاى قبلى به عللى كه شايد يكى از آنها نداشتن نسخه‏ى خطى بوده است، به نحو مطلوب صورت نگرفت، از اين رو مؤسسه‏ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى (ره) با رعايت كمال دقت و امانتدارى پس از بررسى نسخه بدل‏ها و تطبيق با نسخه‏ى اصلى كه در اختيار مؤسسه است به چاپ و نشر اين اثر همت گماشت.
يك هزار جلد از تيراژ نخستين چاپ همراه با تصوير كامل متن نسخه‏ى خطى به منظور استفاده‏ى كتابخانه‏ها و علاقمندان آثار خطى حضرت امام منتشر گرديده و در بقيه‏ى موارد نمونه‏اى از دستخط چاپ شده است.
اين نسخه داراى دو مقدمه است كه حضرت امام در سال 1363 هجرى شمسى نگاشته‏اند و در آنها اين اثر را به فرزند گرامى‏شان مرحوم حاج احمد آقا و خانم فاطمه طباطبايى (همسر حاج احمد آقا) اهداء فرموده‏اند. متن دستخط اين دو مقدمه نيز در اين كتاب چاپ شده است.
اين چاپ همراه با پاورقى‏ها و توضيحاتى است كه در آنها منابع و مآخذ احاديث و اقوال ذكر گرديده است و جملات عربى داخل متن ترجمه شده است، همه‏ى اين حواشى-بجز معدودى از آنها كه حضرت امام خود مرقوم فرموده‏اند و با علامت ستاره مشخص شده، و هم چنين فهارس مختلف اين كتاب توسط آن مؤسسه تهيه و تنظيم گرديده است.
منابع‏
منابعى كه در تنظيم مقاله از آنها استفاده شده است به شرح ذيل است:
1 - الذريعة إلى تصانيف الشيعة، شيخ آقا بزرگ تهرانى، ج 1، ص 13 الى 33، نرم‏افزار نور «تراجم».
2 - دائرة المعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، چاپ دوم، 1369 شمسى، تهران، انتشارات دائرة المعارف بزرگ اسلامى، جلد اول، واژه‏ى «آداب الصلاة».
3 - سر الصلاة، حضرت امام خمينى (ره)، با مقدمه و تصحيح سيد احمد فهرى، چاپ اول، 1360، تهران، انتشارات پيام آزادى.
4 - شرح دعاى سحر، حضرت امام خمينى (ره)، ترجمه‏ى سيد احمد فهرى، با ويرايش حسين استاد ولى، چاپ اول، سال 1376، تهران، انتشارات نشر تربيت.
5 - نرم‏افزار نور 2 «جامع الأحاديث».