آداب‏الصلاة ص : 373
ركن چهارم «تكبير» است.
و آن نيز تكبير از توصيف است، گويى كه عبد در اول ورود در «تحميد» و «تهليل»، تنزيه از توصيف نموده، و پس از فراغ از آن نيز تنزيه و تكبير از توصيف نمايد، كه تحميد و تهليلش محفوف به اعتراف به تقصير و تذلّل باشد. و شايد كه تكبير در اين مقام تكبير از «تحميد» و «تهليل» باشد، زيرا كه در آن شائبه كثرت است، چنانچه مذكور شد. و شايد در «تسبيح» تنزيه از تكبير، و در تكبير تكبير از تنزيه نيز باشد، كه دعاوى عبد بكلّى ساقط شود و به توحيد فعلى متمكّن گردد و مقام قيام به حقّ ملكه گردد در قلب، و از تلوين بيرون آيد و حالت تمكين حاصل شود.
و عبد سالك بايد در اين اذكار شريفه كه روح معارف است حال تبتّل و تضرّع و انقطاع و تذلّل را در قلب تحصيل كند، و به كثرت مداومت باطن قلب را صورت ذكر دهد و حقيقت ذكر را در باطن قلب متمكّن سازد، تا قلب متلبّس به لباس ذكر شود و لباس خويش، كه لباس بعد است، از تن بيرون آورد، پس، قلب الهى حقّانى شود و حقيقت و روح‏انَّ اللَّه اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ انْفُسَهُم 9: 111«»در آن متحقّق گردد.