فصل دوم‏
عن مصباح الشّريعة. قال الصّادق عليه السّلام:ما خسر، و اللّه، من اتى بحقيقة السّجود و لو كان في العمر مرّة واحدة. و ما افلح من خلا بربّه في مثل ذلك الحال تشبيها بمخادع نفسه، غافلا لاهيا عمّا اعدّه اللّه للسّاجدين من انس العاجل و راحة الآجل. و لا بعد عن اللّه ابدا من احسن تقرّبه في السّجود. و لا قرب إليه أبدا من اساء ادبه و ضيّع حرمته بتعلّق قلبه بسواه في حال سجوده.
فاسجد سجود متواضع للّه تعالى ذليل، علم انّه خلق من تراب يطأه الخلق، و انّه اتّخذك (ركب - خ) من نطفة يستقذرها كلّ احد، و كوّن و لم يكن. و قد جعل اللّه معنى السّجود سبب التّقرّب إليه بالقلب و السرّ و الرّوح. فمن قرب منه، بعد من غيره، الا ترى في الظّاهر انّه لا يستوى حال السّجود الا بالتّوارى عن جميع الأشياء و الاحتجاب عن كلّ ما تراه العيون، كذلك امر الباطن. فمن كان قلبه‏
آداب‏الصلاة ص : 358
متعلّقا في صلوته بشي‏ء دون اللّه تعالى، فهو قريب من ذلك الشّي‏ء بعيد عن حقيقة ما اراد اللّه منه في صلوته. قال اللّه عزّ و جلّ:«ما جَعَل اللَّه لرجل من قلبين في جوفه.»
وقال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله:قال اللّه تعالى: لا اطّلع على قلب عبد فاعلم فيه حبّ الاخلاص لطاعتى لوجهى و ابتغاء مرضاتى، الا لولّيت تقويمه و سياسته.
و من اشتغل بغيرى، فهو من المستهزئين بنفسه، و مكتوب اسمه في ديوان الخاسرين.«»
در اين حديث شريف جمع بين بيان اسرار و آداب فرموده. و تفكّر در آن، طرقى از معرفت به روى سالك إلى اللّه باز كند، و تأبّى و جحود منكرين را درهم مى‏شكند، و تأييد و تشييد اولياء عرفان و اصحاب ايقان را مى‏فرمايد، و حقيقت انس و خلوت با حق و ترك غير حق تعالى را گوشزد فرمايد.
مى‏فرمايد: «به خدا قسم، زيان نبيند كسى كه حقيقت سجده را به جاى آورد، و لو در عمر يك مرتبه. و روى رستگارى نبيند كسى كه در اين حال كه ترك غير است با حق خلوت كند، ولى شبيه به خدعه كنندگان باشد كه صورتا در خلوت و انس است ولى حقيقتا غافل از حق و از آنچه خداى تعالى براى ساجدان مهيّا فرموده كه آن انس با حق است در اين عالم و راحت است در آن عالم. و دور نيفتد از خداوند هرگز كسى كه نيكو تقرّب جويد به حق تعالى در سجود، و نزديك نشود به حق تعالى هرگز كسى كه اسائه ادب كند در سجود و حرمت آن را ضايع نمايد به اينكه قلب خود را به غير حقّ متعلّق كند در حال سجود. اكنون كه شمه‏اى از سرّ سجود را دانستى، سجود كن سجده كسى كه متواضع و ذليل است در پيشگاه قدس حق تعالى، و نظر به حال نقص و بى نوايى خود كن، بدان كه خلق شدى از خاكى كه پايمال خلايق است، و از نطفه‏اى كه همه كس از او اجتناب و استقذار كند، و تكوين شده در صورتى كه شي‏ء مذكورى نبوده. و خداى تعالى معنى سجود را سبب تقرّب به خود
آداب‏الصلاة ص : 359
قرار داده - تقرّب به قلب و سرّ و روح. پس، كسى كه به حق نزديك شد، از غير حقّ بعيد شود، چنانچه سجده در ظاهر حاصل نشود مگر به موارات از همه اشياء و احتجاب از هر چه چشم آن را ببيند، همين طور امر باطن. پس، كسى كى قلبش متعلّق به غير حق شود در نماز، به آن چيز نزديك، و از آنچه كه حق اراده فرموده بعيد شود، چنانچه حق فرمايد كه: ما قرار نداديم براى يك نفر دو قلب.«» و رسول خدا فرمود كه خداى تعالى فرمود كه من اطلاع بر قلب بنده‏اى كه در آن حبّ اخلاص براى طاعت من و به دست آوردن رضاى من است پيدا نكنم، مگر آن كه خودم متولّى تمشيت امور او شوم و تدبير كارهاى او فرمايم. و كسى كه به غير من مشتغل باشد، از استهزاء كنندگان محسوب است و اسم آن در ديوان زيانكاران مكتوب شود.»