مطلب دوم در اشاره به نكته آن كه فرموده است انّا به صيغه جمع و انزلنا به صيغه جمع.
بدان كه نكته آن، تفخيم مقام حق تعالى به مبدئيّت تنزيل اين كتاب
آداب‏الصلاة ص : 321
شريف است. و شايد اين جمعيت براى جمعيّت اسمائيّه باشد، و اشاره به آن باشد كه حق تعالى به جميع شئون اسمائيّه و صفاتيّه مبدأ از براى اين كتاب شريف است، و از اين جهت، اين كتاب شريف صورت احديّت جمع جميع اسماء و صفات و معرّف مقام مقدس حق به تمام شئون و تجلّيات است. و به عبارت ديگر، اين صحيفه نورانيّه صورت «اسم اعظم» است، چنانچه انسان كامل نيز صورت اسم اعظم است، بلكه حقيقت اين دو در حضرت غيب يكى است، و در عالم تفرقه از هم به حسب صورت متفرّق گردند، ولى باز به حسب معنا از هم متفرّق نشوند. و اين يكى از معانى‏لن يفترقا حتّى يردا علىّ الحوض [1]
مى‏باشد. و چنانچه حق تعالى بيدى الجلال و الجمال تخمير طينت آدم اول و انسان كامل فرموده، بيدى الجمال و الجلال تنزيل كتاب طينت آدم و انسان كامل فرموده، بيدى الجمال و الجلال تنزيل كتاب كامل و قرآن جامع فرموده. و شايد به همين جهت آن را «قرآن» نيز گويند، چه كه مقام احديّت جمع وحدت و كثرت است. و از اين جهت، اين كتاب قابل نسخ و انقطاع نيست، زيرا كه اسم اعظم و مظاهر او ازلى و ابدى است و تمام شرايع دعوت به همين شريعت و ولايت محمّديّه است.
و شايد به همين نكته كه در انّا انزلنا گفته شد،انّا عَرَضْنَا الامانَة 33: 72«»نيز به صيغه جمع ذكر شده، زيرا كه امانت به حسب باطن حقيقت ولايت، و به حسب ظاهر شريعت يا دين اسلام يا قرآن يا نماز است.