تتمّة در ذكر بعضى روايات شريفه كه در فضل اين سوره مباركه وارد شده است‏
منها ماروى عن النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله، انّه قال لجابر بن عبد اللّه الانصارى رضى اللّه عنه:يا جابر، الا اعلّمك افضل سورة انزلها اللّه في كتابه؟ فقال له جابر: بلى، بابى أنت و امّى يا رسول اللّه، علّمنيها. قال: فعلّمه «الحمد» امّ الكتاب. ثمّ قال: يا جابر، الا اخبرك عنها؟ قال: بلى، بابى أنت و امّى يا رسول‏
__________________________________________________
[1] قولنا نقطه تحت الباء و اگر اشكال شود كه در رسم الخط كوفى كه در وقت نزول قرآن كريم متعارف بوده نقطه وجود نداشته است مى‏توان گفت كه اين به حقيقت و واقعيت ضرر نرساند گرچه نقش در ظهور متأخر باشد كه آن را تأثيرى در حقايق نيست بلكه در صحت اين ادعا بطور مطلق نيز دليلى قانع كننده نيست و مجرد تعارف دليل بر عدم مطلق نيست، تأمّل.
آداب‏الصلاة ص : 299
اللّه، اخبرنى، قال: هى شفاء من كلّ داء الا السّام. [1]
و ابن عباس از حضرت رسول نقل نموده كه «از براى هر چيزى اساسى است. و اساس قرآن «فاتحه» است، و اساس «فاتحه»بسم اللّه الرحمن الرحيم‏است.»«» و از آن حضرت منقول است كه «فاتحة الكتاب شفاء هر دردى است.»«» و از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه كسى را كه الحمد للّه شفا ندهد، چيز ديگر نمى‏دهد.«» و از حضرت امير المؤمنين عليه السلام منقول است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «خداى تعالى به من فرمود: اى محمّد، همانا براى تو فرستاديم سبع مثانى و قرآن عظيم را.«» به من منت جداگانه گذاشت به فاتحة الكتاب، و آن را در ازاء قرآن قرار داد. و همانا فاتحة الكتاب شريف‏ترين چيزى است كه در گنجهاى عرش است، و خداى تعالى اختصاص داد محمد صلّى اللّه عليه و آله را و شرف داد آن بزرگوار را به آن، و شريك نفرمود در آن احدى از انبياء خود را غير از سليمان را كه عطا كرد به او از «فاتحة»بسم اللّه الرّحمن الرّحيم‏را، چنانچه از بلقيس حكايت كند كه گفت:
انّى الْقِىَ الَىَّ كِتابٌ كَريمٌ انّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ انَّهُ بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحيم 27: 29 - 30.«» پس،
__________________________________________________
[1] - «از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله روايت شده كه به جابر بن عبد اللّه انصارى فرمود: اى جابر، آيا برترين سوره‏اى را كه خدا در كتابش نازل فرموده به تو نياموزم؟ جابر عرض كرد: آرى پدر و مادرم فداى تو باد اى رسول خدا، آن را به من بياموز. پس رسول اللّه سوره «حمد»، ام الكتاب، را به او تعليم داد و فرمود: اى جابر آيا آگاهت نسازم از اين سوره؟ عرض كرد: چرا، پدر و مادرم فداى تو باد يا رسول اللّه از آن مرا با خبر ساز. فرمود: آن شفاى هر درى است جز مرگ.» تفسير عيّاشى، ج 1، ص 20، حديث 9.
آداب‏الصلاة ص : 300
كسى كه قرائت كند آن را در صورتى كه معتقد باشد به دوستى محمد و آل محمد و منقاد باشد به امر آن و مؤمن باشد به ظاهر و باطن آن، عطا فرمايد خداى تعالى به او به هر حرفى از آن، حسنه‏اى، كه هر يك از آن حسنات افضل است براى او از دنيا با هر چه در آن است از اصناف اموال و خيرات آن.
و كسى كه استماع كند به قارى كه قرائت كند آن را، مى‏باشد براى او به قدر ثلث آن چه براى قارى است. پس زياد كند هر يك از شما از اين خير كه عرضه بر او شده، زيرا كه آن غنيمتى است. مبادا وقتش از دست برود و حسرتش در دلهاى شما باقى ماند.»«» و از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه «اگر به مرده‏اى هفتاد مرتبه «حمد» بخوانند و روح او برگردد، امر عجيبى نيست.»«» و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله روايت شده كه «هر كه فاتحة الكتاب را قرائت كند، ثواب قرائت دو ثلث قرآن به او مى‏دهند.»«» و در روايت ديگر است كه «مثل آن است كه تمام قرآن را قرائت نموده.»«» و از ابىّ بن كعب روايت شده كه گفت: «قرائت كردم بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فاتحة الكتاب را. پس فرمود: قسم به آن كه جان من به دست او است، نازل نفرموده خداوند در تورات و انجيل و زبور و قرآن مثل فاتحة الكتاب را. آن امّ الكتاب و سبع مثانى است. و آن مقسوم است بين خداوند و بنده‏اش، و براى بنده او است هر چه سؤال كند.»«» و از حذيفة بن يمان رضى اللّه عنه منقول است كه حضرت رسول خدا
آداب‏الصلاة ص : 301
صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «خداى تعالى مى‏فرستد عذاب حتم مقضىّ را براى قومى، پس قرائت مى‏كند بچه‏اى از بچه‏هاى آنها در كتاب:الحَمْدُ للَّه رَبِّ الْعالَمين، 1: 2چون خداى تعالى مى‏شنود، چهل سال عذاب را از آنها مرتفع كند.»«» و از ابن عباس منقول است كه در حالى كه ما نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بوديم ناگاه فرشته‏اى آمد و گفت: «بشارت باد تو را به دو نورى كه به تو داده شده، و به انبياء قبل از تو داده نشده. آن دو نور فاتحة الكتاب و خواتيم سوره بقره است. قرائت نكند هرگز حرفى از آن را مگر آن كه حاجت او را مى‏دهم.»«» و اين روايت را در مجمع، قريب به اين مضمون، نقل نموده است.«»