آداب‏الصلاة ص : 247
تحقيق عرفانى‏
علماء ادب گفته‏اند «رحمن» و «رحيم» مشتق از «رحمت» و براى مبالغه است، ولى در «رحمن» مبالغه بيشتر از «رحيم» است. و قياس اقتضا مى‏كرد كه «رحيم» بر «رحمن» مقدم باشد، ولى چون «رحمن» به منزله علم شخصى و اطلاق بر ديگر موجودات نمى‏شود، از اين جهت مقدم شده است. و بعضى هر دو را به معنى واحد گرفته و تكرار آن را محض تأكيد دانسته‏اند. و ذوق عرفانى، كه قرآن نيز به اعلى مراتب آن نازل شده است، مقتضى آن است كه «رحمن» بر «رحيم» مقدم باشد، زيرا كه قرآن شريف نزد اصحاب قلوب نازله تجلّيات الهيّه و صورت كتبيّه اسماء حسناى ربوبيّه است. و چون اسم «رحمن» محيطترين اسماء الهيّه است پس از اسم اعظم، و به تحقيق پيوسته است نزد اصحاب معرفت كه تجلّى به اسماء محيطه مقدم است بر تجلّى به اسماء محاطه، و هر اسم كه محيطتر است تجلى به آن نيز الاعظم است، و جهت، اول تجلّى در حضرت واحديّت، تجلّى باسم اللّه الاعظم است، و پس از آن، تجلّى به مقام رحمانيّت. و تجلّى به رحيميّت پس از تجلّى به رحمانيّت است، و همينطور، در تجلّى ظهورى فعلى نيز تجلّى به مقام «مشيت»، كه اسم اعظم است در اين مشهد و ظهور اسم اعظم ذاتى است، مقدّم بر همه تجليّات است. و تجلّى به مقام رحمانيّت كه احاطه بر جميع موجودات عالم غيب و شهادت دارد - و اشاره به آن است:رَحْمَتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْ‏ء 7: 156«»مقدم است بر ساير تجلّيات، و اشاره به آن است:سَبَقَتْ رحْمَتُهُ غَضَبَه«»
به بعض وجوه.
بالجمله، چون «بسم اللّه» به حسب باطن و روح صورت تجلّيات فعليّه است، و به حسب سرّ و سرّ السّرّ صورت تجلّيات اسمائيّه بلكه ذاتيّه است، و
آداب‏الصلاة ص : 248
تجلّيات مذكوره به مقام «اللّه» اولا و به مقام «الرّحمن» پس از آن و به مقام «الرّحيم» پس از آن است، بايد صورت لفظيّه و كتبيّه نيز چنين باشد تا مطابق نظام الهى و ربّانى باشد. و اما «رحمن» و «رحيم» در سوره مباركه «حمد» كه متأخّر از «ربّ العالمين» است، شايد براى آن باشد كه در «بسم اللّه» نظر به ظهور وجود از مكامن غيب وجود است، و در سوره شريفه نظر به رجوع و بطون است، و در اين احتمال اشكالى است. و شايد براى اشارت به احاطه رحمت «رحمانيّه» و «رحيميّه» باشد، و شايد نكته ديگرى داشته باشد. در هر صورت، اين نكته كه ذكر شد در «بسم اللّه» حقيق به تصديق است، و شايد از بركات رحمت رحيميّه باشد در قلب اين ناچيز. و له الحمد على ما انعم.