خشم مقدس و روحيّه تهاجم‏

. «مَنْ احَدَّ سِنانَ الْغَضَبِ للَّهِ قَوِىَ عَلى‏ اشِدَّاءِ الْباطِلِ» «1»هر كس براى خدا سر نيزه خشم تيز كند بر قتل قهرمانان باطل قوى‏تر شود.
توضيح‏
1- مقصود از خشم و غضب در اينجا، پيدايش حالت انفعالى نيست كه پس از چند لحظه فرو مى‏نشيند بلكه مقصود صبر و ثبات در پيكار با باطل و طرفداران آن است و تعبير «تيز كردن نيزه» استعاره و كنايه از اين است كه افرادى كه براى خدا خشمگين مى‏شوند، با هر سلاحى كه بيابند، و در اختيار گيرند، عليه باطل به پا بر مى‏خيزند. چه شمشير، چه زبان و چه قلم، پس كسى كه با نيّتى خالص و با اراده قوى و گامى استوارعليه مظاهر باطل و فساد، قيام كند و از كسى نترسد و مصالح شخصى را در حركت خود دخالت ندهد و تصميم قطعى بر شكست دشمن بگيرد، بى ترديد، خداوند او را با يارى خود مدد مى‏كند و بر دشمن پيروزش مى‏سازد، هر چند بسيار قوى هم باشد. «1»
2- از آن‏جا كه خداوند متعال، عزيز و نفوذناپذير است، هرگاه خشم مؤمن خالص، به عزّت و قدرت خداوند مستند شود، حمله به دشمن دينى هم، به مراتب قوى‏تر انجام مى‏گيرد، و به همان نسبت كه قدرت مؤمن، به پشتيبانى قدرت الهى، قوى‏تر مى‏شود، قدرت دشمن نيز با استناد به پشتوانه باطل ضعيف‏تر مى‏گردد. به همين جهت است كه در صدر اسلام، مؤمنان راستين با افراد معدود و با امكانات محدود بر دشمن پيروز شدند. «2»