ارزش شناسى و تشويق
. «وَ لا يَكُونَنَّ الُمحْسِنُ وَ الْمُسِىْءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَواءٍ فَانَّ فى ذلِكَ تَزْهيداًلِاهْلِ الْاحْسانِ فِى الْاحْسانِ وَ تَذريباً لِاهْلِ الْاساءَةِ عَلَى الْاساءَةِ وَ الْزِمْ كُلًّا مِنْهُمْ ما الْزَمَ نَفْسَهُ». «1»و هرگز نيكوكار و بد كار در نظرت يكسان نباشند كه اين، نيكوكاران را در نيكى كردن بى رغبت و بد كاران را به كارهاى زشت تشويق مىكند. هر كسى را به همان جايگاه بنشان كه خود برمىگزيند.
نكتهها و پيامها
1- بى تفاوتى و بى توجّهى به گرايشها و لياقتهاى افراد، از آفات خطرناك يك نظام است؛ زيرا اين برخورد، دو انعكاس شديد سياسى و مديريتى دارد:الف- نيروهاى مفيد، كاردان و شايسته، عرصههاى سياست را ترك مىگويند و حالت بى تفاوتى به خود مىگيرند.ب- كارهاى مهم و پست هاى حسّاس به دست افراد ناشايست سپرده مىشود، و كار كشور و دولت، رو به تباهى و ويرانى مىرود.
2- بر دولت و زمامداران است كه با ارزشيابى دقيق افراد و شناخت لياقتها وتوانمندىها، خدمت گزاران را از خيانت پيشگان باز شناسند و شيفتگان خدمت را تشويق و خيانت پيشگان را به تناسب و به عدل و انصاف تنبيه كنند.
3- تشويق و تنبيه ريشه در فطرت آدمى و شريعت نبوى دارد. انسان با تشويق، تحرك مضاعف مىيابد و با وعيد تنبيه از كار بد دست مىشويد. بدين لحاظ است كه قرآن كريم، پيروانش را پيوسته به بهشت جاودان وعده مىدهد و آنها را تشويق و به اعمال شايسته ترغيبشان مىكند و گنه پيشگان و دامن آلودگان را با وعيد به دوزخ و عذاب دائمى و آتش خشم خدايى بيم مىدهد و با تنبيه فراخور، تعديلشان مىكند.
|