بازتاب خودمحورى‏هاى سياسى‏

. «ايَّاكَ وَالْاعْجابَ بِنَفْسِكَ وَالثِّقَةَ بِما يُعْجِبُكَ مِنْها، وَ حُبَّ الْاطْراءِ، فَانَّ ذلِكَ مِنْ اوْثَقِ فُرَصِ الشَّيْطانِ فى‏ نَفْسِهِ لَيمْحَقَ ما يَكُونُ مِنْ احْسانِ الُمحْسِنينَ.» «1»از خودپسندى و تكيه زدن بر توانمندى‏هاى خويش- كه به شگفتى وامى‏داردت- و ستايش را دوست داشتن، سخت دورى كن كه اينها همه از مطمئن‏ترين فرصت‏هاى شيطان است تا بدان وسيله كارهاى نيكوكاران را نابود سازد.

نكته‏ها و پيام‏ها
1- «عُجب»، خودكفايى فكرى و معنوى، احساس وصول به نقطه پايانى معرفت و احساس بى‏نيازى از استمرار خودسازى و سير عرفانى و تكيه بر «خود گردانى» از آفات جدّى و خطير عارفان، عالمان، زمامداران، مسؤولان و دولتمردان است. استناد به تدبير شخصى خويشتن، حجابى است بر ديده افراد كه آنان را از مشاهده عيوب شخصى، و درك واقعيات آشكار و نهان جامعه بازمى‏دارد.
2- آنچه بر غرور و عجب مردمان و مسؤولان، مى‏افزايد، چاپلوسى و تملّق شيطان مشربان است در برابر آنان. اين عمل، اولًا متصديان امور را بيش از پيش به غرور وامى‏دارد و گاهى باورشان مى‏شود كه به مرحله‏اى رفيع و مقامى بلند رسيده‏اند. ثانياً اين نوع تعامل، آنان را از عامه مردم بيشتر جدا مى‏كند و با حقايق و مشكلات جامعه بيش از پيش بيگانه مى‏سازد.
3- مسؤولان و سياستمداران و مديران و مجريان برنامه‏هاى دولتى و حكومتى، چه در حوزه رأى و نظر و چه در حوزه اقدام و عمل، نبايد خود را خطاناپذير تلقّى كنند، بلكه بايد نقدپذير باشند و به نظرات مردم و افكار و آراى آنان گوش فرادهند و حرمت نهند و عجب و غرور را دام شيطانى بدانند و با حرمت نهادن به افكار عمومى، زنجير خودمحورى را بگسلند. با اين عمل، به يقين جايگاه مردمى و پايگاه خاصى پيدا مى‏كنند و عزّت و احترامشان روزافزون و سپاس مردم پيوسته نثارشان مى‏شود.
4- شيطان براى گمراه كردن انسان‏ها و به تباهى كشاندن كارهاى نيك ايشان در پى فرصت‏هاى طلايى است. موقعيت خودپسندى انسان و اطمينان به توانمندى‏هاى شگفتى‏زاى نفسش و شادمان شدن از ستايش ديگران از او از جمله اين فرصت‏ها است.