تكبّر
. «ما لِابْنِ ادَمَ وَالْفَخْرِ اوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ اخِرُهُ جيفَةٌ وَ لا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لا يَدْفَعُ حَتْفَهُ» «1»فرزند آدم را به فخر فروشى چه كار؟ او كه در آغاز نطفهاى گنديده و در پايان مردارى بد بو است؛ نه مىتواند روزى خويشتن را فراهم كند و نه مرگ را از خود دور نمايد!
نكتهها و پيامها
1- روحيه زشت «خود بزرگبينى» گاه انسان را در برابر خدا و پيامبرانش به تمرّد و سركشى مىكشاند و گاه او را در ميان همنوعان به برترىجويى و استكبار وامىدارد. شيطان اولين كسى است كه به خاطر اين صفت رذيله از درگاه الهى رانده شد. «2»
2- اسبابى همچون حَسَب و نسب، جاه و مقام، ثروت و مكنت و جمال و زيبايى انسان را وادار به تكبر مىكند، كه البته همه اينها فناپذير و ناپايدارند.
3- مولاى متقيان على عليه السلام درمان اين بيمارى اخلاقى را در شناخت انسان از عظمت پروردگار و ضعف و ناتوانى خود [انسان] دانسته كه آدمى اگر درباره وجود خود انديشه كند و به دورانى كه نطفه بوده و زمانى كه مردار مىشود، فكر كند، جايى براى تكبر ورزيدن نمىماند.
|