استدراج
. «كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْاحْسانِ الَيْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فيهِ وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ احَداً بِمِثْلِ الْامْلاءِ لَهُ.» «2»
چه بسيارند كسانى كه بوسيله نعمت غافلگير مىشوند و بخاطر پردهپوشى خدا بر گناهان خود مغرور مىگردند و بر اثر تعريف و تمجيد از آنان فريب مىخورند و خداوند هيچكس را به چيزى مانند «مهلت دادن» آزمايش نكرده است.
نكتهها و پيامها
1- مجازاتهاى تأديبى يا استدراجى خداوند در دنيا: هر گاه بندهاى در دنيا مرتكب گناهى شود از باب مكافات در دنيا خداوند او را به يكى از دو شكل عقوبت مىكند.الف- مجازات تأديبى: اگر شخص مؤمن باشد و خداوند خير او را بخواهد او را دچار گرفتارى مىنمايد تا به خود آمده و از اشتباه خود دست بردارد و توبه كند. چنان كه امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «انَّ اللَّهَ اذا ارادَ بِعَبْدٍ خَيْراً فَأَذْنَبَ ذَنْبًا اتْبَعَهُ بِنِقْمَةٍ وَ يُذَكِّرَهُ الْاسْتِغْفارَ.» «1»همانا خداوند هرگاه خير بندهاى را بخواهد به هنگامى كه گناهى انجام مىدهد او را گوشمالى مىدهد تا به ياد توبه بيفتد.ب- مجازات استدراجى: چنانچه انسانى از كثرت گناه و معصيت توفيق عنايت و توجه خداوند را از دست بدهد و خداوند او را رها سازد نعمت خود را بر او ارزانى مىدارد چندان كه سرگرم دنيا شود تا توبه و استغفار را فراموش نمايد و روز به روز در گناه و گمراهى خود بيشتر فرو رود. چنان كه امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
«وَ اذا ارادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ شَرّاً فَاذْنَبَ ذَنْباً اتْبَعَهُ بِنِعْمَةٍ لِيُنْسِيَهُ الْأِسْتِغْفارَ وَ يَتمادِىَ بِها.» «2»و هنگامى كه خداوند شر بندهاى را (بر اثر اعمالش) بخواهد موقعى كه گناهى مىكند نعمتى به او مىبخشد تا استغفار را فراموش نمايد و به آن ادامه دهد.قرآن كريم در اين باره مىفرمايد: «وَالَّذينَ كَذَّبُوا باياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ وَ أُمْلى لَهُمْ انَّ كَيْدى مَتينٌ.» «1»و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند تدريجاً از آن راه كه نمىدانند گرفتار مجازاتشان خواهيم كرد. و به آنها مهلت مىدهيم (تا مجازاتشان دردناكتر باشد) زيرا طرح و نقشه من قوى و (حساب شده) است (و هيچكس را قدرت فرار از آن نيست).2- استدراج گاهى با دادن نعمت و ثروت است و گاهى با پردهپوشى از گناهانو مستور داشتن معايب انسان كه او را به خود مغرور سازد و گمان كند كه خداوند او را خيلى دوست دارد. و گاهى نيز نام او را به نيكى بر سر زبانها انداخته و اينچنين مفتون جايگاه خود مىشود و در هر سه مورد انسان از استغفار و توبه غافل مىشود.
|