مزيت نگرش عقلانى‏

. «لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعايَنَةِ مَعَ الْابْصارِ فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ اهْلَها وَ لا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ.» «3»هرگز روش خردمدارى در كشف حقايق را نمى‏توان با ديدن چشم و شناخت حسى برابر دانست، چه بسا كه چشم‏ها به صاحب خود دروغ بگويند، اما آن كه از عقل راه بجويد، عقل به او خيانت نكند.
نكته‏ها و پيام‏ها
1- بينايى واقعى را كسى دارد كه دلش بيناست، چنان كه كورى واقعى از آن كوردلان است: (لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعايَنَةِ مَعَ الْأِبْصارِ ...)خداوند در اين باره مى‏فرمايد: «فَانَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتى‏ فِى الصُّدُورِ.» «1» «پس همانا، چشم‏هاى ظاهرى نابينا نمى‏شود، بلكه دل‏هايى كه در سينه‏هاست كور مى‏شود.»امام على عليه السلام در سخنى ديگر چنين مى‏فرمايد: «لَيْسَتِ الرُّؤْيَةُ رُؤْيَةُ الْعُيُونِ وَ انَّمَا الرُّؤْيَةُ الْحَقِيقِيَّةُ مَعَ الْعُقُولِ» «2»ديدن حقيقى ديدن با چشم ظاهرى نيست، همانا ديدن حقيقى، ديدن با عقل‏هاست.
2- انسان ظاهر بين، عقلش در چشمش است؛ ولى انسان واقع‏بين، نگاهش در عقلش. از اين رو شخص ظاهر بين معمولًا فريب ظواهر دنيا و ظاهر كارها را مى‏خورد و به‏راحتى در دام شيطان قرار مى‏گيرد ولى شخص واقع‏بين بسيار به ندرت از طريق ظواهر دچار لغزش مى‏شود؛ (وَ لا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ).
3- انسان عاقل گر چه در كار با ديگران مشورت مى‏كند، ليكن در نهايت مشورت آخر رابا عقل خود مى‏نمايد، زيرا عقل تنها مشاورى است كه به صاحبش خيانت نمى‏كند (وَ لا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ).

4- بطلان منطق حس گرايان و درستى منطق عقل گرايان: چنان كه حكما گفته‏اند: «يقينيّات همان معقولات است نه محسوسات»؛ زيرا حكم حس در مظنّه غلط و اشتباه است و بسيار اتفاق مى‏افتد كه حس به ما دروغ مى‏گويد و خلاف واقع را به ما نشان مى‏دهد و ما را به اعتقادات ناصحيح وامى‏دارد، چنان كه بزرگ را كوچك و كوچك را بزرگ و متحرك را ساكن و ساكن را متحرك مى‏پنداريم. اما عقل در هر چه راه يابد و پيش او بديهى و آشكار گردد غلط و اشتباه در آن راه ندارد، بنابراين گفتار كسانى كه مى‏گويند دليلى بزرگ‏تر و بالاتر از حسّ و ديدن با چشم نيست، باطل و نادرست است: (فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ اهْلَها وَ لا يَغُشُّ الْعَقْلُ ...) «1»