راه راست، راه خدا
. «الَيمينُ وَالشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَالطَّريقُ الْوُسْطى هِىَ الْجادَّةُ، عَلَيْها باقِى الْكِتابِ وَ آثارُ النُّبُوَّةِ وَ مِنْها مَنْفَذُ السُّنَّةِ وَ الَيْها مَصيرُ الْعاقِبَةِ. «2»
بيراهههاى چپ و راست، جز به گمراهى نمىانجامد و از ميان اين دو، راه اصلى مىگذرد راهى كه كتاب ماندگار و يادمانهاى پيامبرى بر آن گواه است. و سنت را گذرگاه است و بازگشت، بدان جايگاه است.
يكصد درس زندگى از امام على(ع)، ص: 25
نكتهها و پيامها
1- نفى افراط و تفريط در دين و ديندارى: افراط و تفريط در هر مسألهاى مذموم است بخصوص در مسائل دينى كه نمود خطا و انحراف در آن عينى و ملموس نيست. بلكه از روى جهل مركب چنان شيطان بر او تلقين مىكند كه راهى جز راه خود را صحيح نمىداند. از اين رو چنين افرادى اغلب در راه خود لجوج و در برابر راه حق، عنود هستند.
2- راه حق، راه اعتدال و ميانه است: بهطور كلّى اعتدال در تمامى شؤون زندگى اعم از مادى و معنوى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى، سيره عقلا و خردمندان است و ايمن از هرگونه خطا و لغزش. به همين جهت راه اصلى و منتهى به حق را «طريق وسطى» يا «صراط مستقيم» ناميدهاند (وَالطَّريقُ الْوُسْطى هِىَ الْجادَّةُ).
3- احكام دين و شريعت (در كتاب و سنت) همه از اصل اعتدال پيروى مىكنند. بنابراين تندروى و كندروى در هر يك از شؤون زندگى، خارج شدن از حدود كتاب و سنت خواهد بود.
4- صراط مستقيمى كه قرآن و سنّت آن را تأييد مىكند، يكى است نه متعدد، آنگونه كه برخى نظريهپردازان معاصر مطرح كرده و راه همه اديان موجود را- برغم تحريفات فراوانى كه در آنها پديد آمده است- مصداق صراط مستقيم مىدانند!
|