علف‏هاى هرز مدينه‏هاى فاضله‏
مرحوم خواجه نصيرالدين طوسى فرموده است: آنچه [از علفهاى هرز و خار كه‏] از ميان مدينه‏هاى فاضله مى‏رويد، مانند تلخه‏اى كه در كنار بوته‏هاى گندم و يا خار در كشتزازها مى‏رويد پنج دسته‏اند:
1. مُرائيان (رياكاران)، يعنى جمعيتى كه رفتار دانشمندان از آنها صادر مى‏شود، ولى هدف آنها غير از سعادت بلكه از قبيل لذات يا رياست است.
2. مُحَرِّفان (تحريف‏گران)، يعنى جمعيتى كه به اهداف جوامع راغب هستند ولى چون قوانين حاكم بر مدينه فاضله مانع از رسيدن به چنين اهدافى است مى‏كوشند كه آن قوانين را بر طبق ميل خود تفسير كنند تا به مطلوب خويش برسند.
3. باغيان (شورشيان)؛ يعنى جمعيتى كه به حكومت دانشمندان تن در نداده و خواهان حكومت تغلبى و زورمدارى هستند. پس با يك دستاويز كوچك، مثلا به دليل اينكه برخى از كارهاى رهبر جامعه با طبع سازگار نيست، موجب شورش و نافرمانى مردم از رهبر مى‏گردند.
4. مارقان (منحرفان از حق)، يعنى جمعيتى كه قصد تحريف قوانين را ندارند، ولى بر اثر كج‏انديشى نمى‏توانند اهداف دانشمندان را درك كرده و لذا آنها را بر معانى ديگرى حمل نموده و از حق منحرف مى‏شوند و چه بسا كه اين انحراف همراه با راهنمايى است و قصد عناد هم در كار نباشد كه در اين صورت بايستى به ارشاد شدن آنها اميدوار بود.
5. مغالطان (مغلطه‏گران)، يعنى جمعيتى كه به دليل عدم آگاهى كامل بر حقايق و واقعيات قادر به تصور حقيقت به نحو تام و تمام نيستند و از طرفى در پى كسب رياست نيز مى‏باشند وحاضر به اعتراف به جهل خويش نمى‏باشند. لذا سخنانى مشابه حق گفته و در قالب استدلال به عوام الناس تزريق مى‏كنند ولى خودشان سرگردانند.اما تعداد اين علف هرزه‏ها زيادتر از اين مقدار است كه ذكر كرديم و اگر بخواهيم همه را مطرح كنيم سخن به درازا مى‏كشد.