پاسخ قانع كننده امام على (ع) به دانشمند مسيحى‏
سلمان مى‏گويد: پس از درگذشت پيامبر (ص)، گروهى از مسيحيان به سرپرستى يك اسقف وارد مدينه شدند و در حضور خليفه سؤالاتى مطرح كردند. خليفه آنان را به حضور على (ع) فرستاد. يكى از سؤالات آنان از امام اين بود كه خدا كجاست. امام آتشى بر افروخت و سپس پرسيد: روى اين آتش كجاست؟ دانشمند مسيحى گفت: همه اطراف آن، روى آن محسوب است و آتش هرگز پشت ورو ندارد. امام فرمود: اگر براى آتشى كه مصنوع خداست طرف خاصى نيست، خالق آن، كه هرگز شبيه آن نيست، بالاتر از آن است كه پشت ورو داشته باشد؛ مشرق و مغرب از آن خداست و به هر طرف رو كنى آن طرف وجه و روى خداست و چيزى بر او مخفى و از او پنهان نيست.درست است كه امام (ع) در دوران خلافت خلفا سكوت كرد و مسئوليتى نپذيرفت، ولى هيچ‏گاه درباره اسلام و دفاع از حريم دين شانه خالى نكرد.در تاريخ آمده است كه راس الجالوت (پيشواى يهوديان) مطالبى را به شرح زير از ابوبكر پرسيد و نظر قرآن را از او جويا شد:
1. ريشه حيات و موجود زنده چيست؟
2. جمادى كه سخن گفته است چيست؟
3. چيزى كه پيوسته در حال كم و زياد شدن است چيست؟
[ابوبكر در پاسخ فروماند.]
چون خبر به امام (ع) رسيد فرمود:ريشه حيات از نظر قرآن، آب است.جمادى كه به سخن درآمده، زمين و آسمان است كه اطاعت خود را از فرمان خدا ابراز كردند. و چيزى كه پيوسته در حال كم و زياد شدن است شب و روز است.چنان كه از اين سخنان على (ع) آشكار است امام معمولا براى اثبات سخن خود به آياتى از قرآن استناد مى‏كرد و اين، بر استوارى سخن او مى‏افزود. «1»