مانع ذكر
ذكرِ لفظى، موانع مهمى بر سر راه ندارد، چرا كه هر وقت انسان بخواهد مى‏تواند اذكار مقدسى را مشتمل بر اسماى حسناى خداوند و صفات جمال و كمال او بر زبان جارى سازد؛ مگر اين كه آن قدر غرق دنيا شود كه حتى مجال براى ذكر لفظى باقى نماند. ولى ذكر قلبى و معنوى موانع زيادى بر سر راه دارد، كه مهم‏ترين آنها از سوى خود انسان است. با اين كه خداوند همه جا حاضر و ناظر است، و از ما به ما نزديك‏تر مى‏باشد (وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ) (ق: 16) و قبل از هر چيز و بعد از هر چيز او مى‏باشد، و همراه همه چيز است، و طبق حديث مشهور علوى «ما رَأيتُ شَيئاً الّا وَ رَأيتُ اللَّهَ قَبْلَهُ وَ بَعدَهُ وَمَعَهُ؛ چيزى را نديدم مگر اين كه خدا را قبل از آن؛ و بعد از آن؛ و همراه آن ديدم! (قبل از آن، به دليل اين كه خالق آن اوست؛ و بعد از آن، به دليل اين كه همه چيز فانى مى‏شود و او باقى مى‏ماند و همراه آن، به دليل اين كه حافظ و نگهدار همه چيز است!)»؛ولى با اين حال، بسيار مى‏شود كه اعمال انسان و صفات شيطانى او، حجابى ضخيم در برابر چشمانش مى‏شود، به گونه‏اى كه هرگز حضور خود را در پيشگاه خدا احساس نمى‏كند؛ همان‏گونه كه در دعاى معروف امام سجاد (ع) (دعاى ابوحمزه ثمالى) مى‏خوانيم: «وَانَّكَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ الّا انْ تَحْجِبَهُم الاعمَالُ دُونكَ؛ تو هرگز از مخلوقات خود پنهان نيستى، مگر اينكه اعمال آنها حجابى در برابر تو گردد!» و مهمترين اين حجابها، «خودپرستى» است كه انسان را از «خداپرستى» و ذكر اللَّه بازمى‏دارد.انسان خودبين، خدابين نمى‏شود. خودخواهى و خودبينى نوعى شرك است كه با حقيقت توحيد و حق‏بينى سازگار نيست! در حديثى از امام اميرمؤمنان على (ع) مى‏خوانيم: «كُلُّ ما الهى‏ مِن ذِكرِ اللَّهِ فَهُوَ مِن ابلِيس؛ هر چيز انسان را از ياد خدا غافل سازد، از سوى شيطان است!» «2»