توحيد در جنگ‏
در جنگ جمل عرب باديه نشينى برخاست و گفت: اى امير مؤمنان! آيا مى‏گويى: خدا يكى است؟ در اين هنگام مردم به او هجوم آوردند و گفتند: اى مرد مگر نمى‏بينى كه امير مؤمنان در چه وضعى است؟ (منظور حالت جنگ و وضعيت بحرانى آن بوده است.)
حضرت فرمود: بگذاريد حرفش را بزند، زيرا آن چه كه او مى‏خواهد، من هم از اين مردم مى‏خواهم. آن گاه فرمود: اى مرد! اين كه بگوييم خدا يكى است، ممكن است بر چهار نوع باشد كه دو نوع آن، جايز و دو نوع ديگر جايز نيست.اما آن‏هايى كه جايز نيست عبارت از اين است كه كسى بگويد: خدا يكى است و منظور يك در باب اعداد باشد. كه اين در مورد خدا جايز نيست. زيرا يك در باب اعداد دو هم دارد وگرنه ديگر عدد نيست. مگر نمى‏دانى كسى كه بگويد خداوند سومين شخص از سه شخص است، كافر شده است؟ قسم و صورت دوم اين است كه بگويد خدا يكى است؛ يعنى يكى از مردم است و مقصود، نوعى از يك جنس باشد، اين هم در مورد خدا جايز نيست چون تشبيه است و خداوند برى‏ء از تشبيه مى‏باشد. اما آن دو وجهى كه جايز است، اولى اين كه بگويى خدا يكى است؛ يعنى ميان اشيا شبيهى ندارد. و دوم اين كه بگويى خدا يكى است و مقصود اين باشد كه خدا در وجود و عقل و وهم تقسيم‏ناپذير است. و خداى عزّوجلّ، به همين گونه است. «1»