دفاع و انواع آن
1. دفاع عامل: عبارت است از به كارگيرى هر نوع سلاح و جنگافزار به منظور كاهش و يا خنثىنمودن اثرات حملات و تهديدهاى دشمن.
2. دفاع غير عامل: به اقدامات و فعاليتهاى احتياطى و پيش گيرانهاى گفته مىشود كه بدون استفاده از تسليحات، موجب كاهش و يا دفع اثرات عمليات خصمانه دشمن مىگردد.
3. دفاع غير نظامى: مجموعه فعاليتهايى است كه مىتوان با انجام آن از بروز و استمرار سوانحى كه جان و مال مردم را تهديد مىكند (مانند سيل، زلزله، آتشفشان، آتش سوزى، بمباران، طوفان و ساير بلايا) جلوگيرى و يا در صورت وقوع، آثار ناشى از آن را كاهش داد.
دفاع غير عامل موجب زنده ماندن و حفظ و بقاى نيروى انسانى مىگردد كه با ارزشترين سرمايه و موجوديت ملى كشور مىباشد.دفاع غير عامل موجب صرفه جويى كلان اقتصادى و ارزى در حفظ تجهيزات و تسليحات گران قيمت نظامى مىگردد.
دفاع غير عامل موجب تحميل هزينه قابل توجه و دشوارى اجراى عمليات، به دشمن مىگردد، انهدام يك هدف مستحكم به مراتب مشكلتر و پر هزينهتر از يك هدف بدون حفاظ مىباشد. گسترش و پراكندگى اجزاى يك هدف موجب نياز دشمن به استفاده از هواپيماهاى بيشتر، تسليحات و مهمات گستردهتر، پذيرش ريسك و صرف زمان بيشترى براى انهدام آن مجموعه دارد.دفاع غير عامل حفظ نيروها براى ضربه زدن در زمان و مكان مناسب و اخذ آزادى و ابتكار عمل از دشمن.در مقام مقايسه، سه عنصر (تهاجم، دفاع عامل و دفاع غير عامل) عنصر دفاع غير عامل داراى مخارج و هزينههاى كمتر بوده و از نظر اخلاقى و بشر دوستى و سياسى مفهومى صلحدوستانه دارد.پيامبر (ص): هر كس به اندازه زمان ميان دو دوشيدن شير شتر، جهاد در راه خدا نصيبش شود وارد بهشت گردد. «1» پيامبر اعظم (ص): خداوند عزوجل نفرت دارد از مردى كه در خانهاش بر او حمله كنند و او نجنگد. «1»
امام سجاد (ع): به خدا سوگند كه حاضرم به جبران دو خصلت شيعيانمان مقدارى از گوشت بازوى خود را فديه دهم: شتابزدگى و راز نگهدار نبودن. «2»امام عسكرى (ع): مجادله مكن كه احترامت از بين مىرود و شوخى مكن كه بر تو گستاخ مىشوند. «3»
حضرت على (ع): گفتار حكيمان اگر درست باشد درمان و اگر نادرست باشد درد جان است. «4»امام صادق (ع):در جنگ ذات الرقاع پيامبر خدا (ص) زير درختى كنار درهاى پياده شد. در اين هنگام سيلى آمد و ميان آن حضرت و يارانش جدايى انداخت. مردى از مشركان پيامبر (ص) را در آن حال ديد و مسلمانان نيز در آن طرف دره ايستاده منتظر بودند تا جريان سيل قطع شود. آن مرد مشرك به همراهان خود گفت: من محمد را مىكشم و آنگاه نزد پيامبر آمد و به روى پيامبر خدا (ص) شمشير كشيد و گفت: اى محمد! اينك چه كسى تو را از چنگ من مىرهاند؟حضرت در حالى كه با لباسِ كمى، روى شنها دراز كشيده بود، فرمود: پروردگار من و تو! در اين هنگام جبرئيل آن مرد را از اسبش پرت كرد و او به پشت افتاد. پيامبر خدا (ص) برخاست و شمشير كشيد و روى سينهاش نشست و فرمود: اى غورث! چه كسى تو را از چنگ من مىرهاند؟ عرض كرد: بخشندگى و كرم تو اى محمد! حضرت از آن مرد دست كشيد و او برخاست در حالى كه مىگفت: به خدا قسم كه تو از من بهتر و گرامىترى. «5»پاسدارى مدام و بيدارى هميشگى از امور بسيار ضرورى در جنگ خندق بود.نيروهاى مسلمان به طور مستمر اين وظيفه مهم و حياتى را انجام مىدادند و همواره در حالنگهبانى و گشت زنى بودند. آنان قبل از هر چيز محافظت و نگهبانى از مراكز اصلى را در سرلوحه كار خويش قرار داده بودند. اين مراكز به شرح ذيل بود:
الف) مركز فرماندهى كل رسول اعظم (ص)
ب) اردوگاه سپاه
ج) خندق
د) مدينه
ه) مراكز تحريكات دشمن
و) محل زنان و كودكان
ى) گذرگاهها
واقدى مىگويد: مسلمانان شب تا صبح به نوبت گشت مىزدند. مشركان نيز در اطراف خندق تا صبح به گشت زدن مشغول بودند. «1»
|