قرآن و افشاگرى عليه دو منافق‏
پيامبر (ص) همراه جمعى از مهاجران و انصار در مسجد النبى نشسته بودند، ناگاه على (ع) وارد مسجد شد، حاضران به احترام او برخاسته و به گرمى از او استقبال نمودند، تا اين كه حضرت در جايگاه خود كه در محضر پيامبر (ص) بود نشست. در اين ميان دو نفر از حاضران كه متهم به نفاق بودند، با هم در گوشى صحبت مى‏كردند، رسول خدا (ص) وقتى كه آنها را ديد، دريافت كه چرا آهسته با هم حرف مى‏زنند، به طورى خشمگين شد كه آثار خشم در چهره‏اش ظاهر گرديد، سپس فرمود:سوگند به آن كسى كه جانم در دست اوست، داخل بهشت نمى‏شود مگر كسى كه مرا دوست بدارد. آگاه باشيد: دروغگو است كسى كه گمان كند مرا دوست دارد ولى اين شخص [اشاره به على بن ابيطالب (ع)] دشمن دارد!در اين هنگام دست على (ع) در دست پيامبر (ص) بود و اين آيه نازل گرديد.يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَناجَيْتُمْ فَلا تَتَناجَوْا بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُولِ وَ تَناجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوى‏ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ. (مجادله: 9)اى مؤمنان چون رازگويى كنيد، به قصد گناه و ستم‏كارى و نافرمانى از پيامبر نجوا مكنيد، و به قصد نيكى و تقوا نجوا كنيد، و از خداوندى كه نزد او محضور مى‏گرديد پروا كنيد.