هيچ چيز جز خدا نمى‏ديدند
عبادت و ارتباط امام با خدا چيزى نبود كه بتوانم ترسيمش كنم تا آنجا كه توانسته‏ام با دوستان پدرم تماس گرفته‏ام و از مادرم در اين باره سؤالها كرده‏ام، همگى بر اين قول‏اند كه امام با خداى خود رابطه‏اى خاص داشت. امام چنان در خدا فانى بود و چنان از معشوق خود سخن مى‏گفت كه موى بر اندام انسان راست مى‏شد. جالب است بدانيد كه گاهى در مصايب و گرفتاريها كه‏مسئولين خدمت امام مى‏رسيدند ايشان چنان از خدا سخن مى‏گفتند كه گويى هيچ نمى‏بينند جز خدا. در مورد ارتباط امام با خدا، خاطرات و سخنهاى بسيارى است كه هيچ قلمى نمى‏تواند آن سان كه بايد حق مطلب را ادا كند. امام شخصيتى بود كه واقعاً در مراد خويش ذوب شده بود. جز او به كسى نمى‏انديشيد و به جز خدا از هيچ كس ترسى نداشت.