ميرزا حبيب اللّه رشتى‏
ميرزاى رشتى، مجتهدى بود عامل و وارسته و متقى و متواضع و به علت زهد كم نظير و پرهيز از شهرت‏طلبى. هيچ گاه به دنبال عناوين و مقامات ظاهرى دنيا نمى‏رفت و حتى از پذيرفتن سهم امام (ع) خوددارى مى‏كرد.ويژگى‏هاى آن مرحوم موجب شد كه بيش‏تر مردم، پس از آن كه شيخ حسن نجم آبادى تهرانى، مرجعيت را بعد از شيخ انصارى به دليل داشتن وسوسه در مقام استنباط نپذيرفت، اين گونه فكر كنند كه مرجعيت عام، به وى منتقل خواهد شد، ولى با اين وصف، چون ميرزاى شيرازى در آن عصر، اصلح و داراى سياست و مديريت خاص بود، عالمان بزرگ، او را براى مرجعيت برگزيدند و ميرزاى رشتى هم به اين جهت اعتراف داشت و لذا خود او مرجعيت ميرزاى شيرازى را مورد تأييد قرار داد. بسيارى از علما، از هر كارى كه اندك شائبه رياست غير الهى داشت، اجتناب مى‏كردند تا در شبهات و محرمات نيفتند.شيخ عبدالكريم ايروانى استاد ميرزا حبيب اللّه رشتى علاوه بر تشخيص علمى، آن قدر اهل مراقبت بود كه از امامت مسجد هم دست شست و خودش بعدها علت را چنين شرح مى‏داد:در آغاز تحصيل، مرا به امامت مسجدى فرا خواندند. چند روز رفتم و دريافتم كه شمار نمازگزاران روز به روز كم‏تر مى‏شود. از كم شدن آنان غمگين شدم، با خود انديشيدم كه در اين نماز، رضايت خداوند متعال حاصل نشده است و از آن پس، امامت را ترك كردم.حسن ختام مقال را سخن امير سخن، حضرت على (ع) قرار مى‏دهيم كه: الدنيا كلّهاجهل الامواضع العلم؛ و العلم كله حجة الا ما عمل به، و العمل كله رياء الا ما كان مخلصا؛ والاخلاص على خطر حتى ينظر العبد بما يختم له.همه دنيا، نادانى است مگر جايگاه‏هاى دانش؛ و علم و دانش همه‏اش، حجت و دليل خدا، عليه انسان است، به جز آن مقدارى كه بدان عمل شود؛ و به جز اعمال خالص، همه كارها ريا است، و اخلاص در معرض خطر است تا عاقبت كار روشن شود. «1»